ejaculate


واپراندن، واپرانیدن، برون پراندن (به ویژه در مورد منی به کار می رود)، انزال کردن، از دهان بیرون پراندن، دفع کردن، خروج منی

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: ejaculates, ejaculating, ejaculated
مشتقات: ejaculator (n.)
(1) تعریف: to discharge (semen).

(2) تعریف: to utter explosively; exclaim.
مشابه: exclaim

انگلیسی به انگلیسی

• exclaim, blurt out; discharge, emit
when a man ejaculates, semen comes out through his penis.

پیشنهاد کاربران

blow a load
to ejaculate US, 1995
• Lois could never have Superman’s baby. Do you think her fallopian
tubes could handle his sperm? I guarantee he blows a load like a
shotgun. — Mallrats, 1995
...
[مشاهده متن کامل]

blow a nut
to ejaculate US, 1994
• So I blow a nut on her belly, and I get out of there, just as my uncle
walks in. — Clerks, 1994

این کلمه هم فعل و هم اسم است. در دیکشنری زیر یک تعریف برای نقش اسمِ آن و دو تعریف برای نقش دستوری فعل این لغت آمده است:
New Oxford American Dictionary ⬇️
Ejaculate ( n - /ɪˈdʒ�kjʊlɪt/ )
1. Semen that has has been ejected from the body.
...
[مشاهده متن کامل]

آب مِنی که از بدن خارج شده باشد؛ انزال
Example 1: 👇
This fluid comprises between ten and twenty per cent of the total ejaculate.
این مایع بین ده تا بیست درصد کل انزال را تشکیل می دهد.
Example 2: 👇
There are an estimated 300 million sperms in each ejaculate.
تخمین زده می شود که در هر انزال ۳۰۰ ملیون اسپرم وجود دارد.
2. Ejaculate ( v - /ɪˈdʒ�kjʊˌleɪt/ )
A ) to eject or discharge ( semen ) in orgasm.
بیرون ریختن یا ترشح ( منی ) در حالت انزال
Example 1: 👇
a tendency to ejaculate too quickly
تمایل به انزال خیلی سریع.
Example 2: 👇
sperm ejaculated by the male during sexual intercourse.
اسپرم انزال شده توسط مرد در طول رابطه جنسی
B ) ( tr ) to utter abruptly; blurt out.
بطور ناگهانی و سریع مطلبی را پراندن ( بیان کردن ) .
Example 1: 👇
`Good God!’ Liz ejaculated
خدای من! لیز، دفعتاً و ناگهانی از دهان بیرون انداخت.
Example 2: 👇
GILES frowns, ejaculates something uncomplimentary to CHRISTOPHER and crosses to the small armchair down Right. He picks up the newspaper and stands reading it with deep attention.
* The Mousetrap - a play by Agatha Christie
جایلز اخم می کند، چیزی برخورنده به کریستوفر دفعتاً و ناگهانی می گوید و به سمت صندلی راحتی پایین در ناحیه ی راست می رود. روزنامه را برمی دارد و با دقت و به شکلی عمیق می خواند.
* متن انتخابی: از نمایشنامه ی #تله موش، # اثر آگاتا کریستی

ejaculate
ارضا شدن

بپرس