eighty

/ˈeɪti//ˈeɪti/

معنی: عدد هشتاد، هشتاد
معانی دیگر: شماره ی هشتاد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: eighties
(1) تعریف: the number represented by the Arabic numeral 80 and by the Roman numeral LXXX.

(2) تعریف: the product of multiplying ten times eight.

(3) تعریف: (pl.) the period of years from 1980 through 1989.

(4) تعریف: (pl.) the period in one's life from age eighty through age eighty-nine.
صفت ( adjective )
• : تعریف: being eighty in number.

جمله های نمونه

1. eighty eager disciples sat around their master
هشتاد مرید مشتاق،دور مرشد خود نشستند.

2. eighty percent of the whales today are taken in the antarctic
امروزه هشتاد درصد نهنگ ها در جنوبگان صید می شوند.

3. eighty tomans
هشتاد تومان

4. some eighty houses
حدود هشتاد خانه

5. he reached eighty
به هشتاد (سالگی) رسید.

6. a man of eighty winters
یک مرد هشتاد ساله

7. he connected on eighty percent of his attempts at the basket
او در هشتاد درصد از پرتاب های خود به حلقه ی بسکتبال موفق بوده است.

8. he is just on eighty years old
او درست هشتاد سال دارد.

9. according to the latest census, the population of germany is more than eighty million
طبق آخرین سرشماری جمعیت آلمان از هشتاد میلیون متجاوز است.

10. They were asking one hundred and eighty thousand for the place, so I put in an offer of one hundred and seventy.
[ترجمه گوگل]آنها صد و هشتاد هزار برای مکان می خواستند، بنابراین من یک پیشنهاد صد و هفتاد گذاشتم
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک صد و هشتاد هزار روبل می خواستند، بنابراین من یک صد و هفتاد روبل پیشنهاد کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At eighty her eyes still sparkled with good humour.
[ترجمه گوگل]در هشتاد سالگی چشمانش هنوز از طنز خوب برق می زد
[ترجمه ترگمان]در هشتاد سال چشمانش هنوز با خلق و خوی خوش می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Despite her eighty years, Elsie was full of vitality.
[ترجمه گوگل]علیرغم هشتاد سال زندگی، السی سرشار از نشاط بود
[ترجمه ترگمان]با وجود هشتاد سال او السی پر از سرزندگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My grandfather was eighty when he died and was gathered to his fathers.
[ترجمه گوگل]پدربزرگم هشتاد ساله بود که از دنیا رفت و نزد پدرانش جمع شد
[ترجمه ترگمان]پدربزرگم هشتاد سال بود که مرد و برای پدرش جمع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cashier had run out with eighty thousand pounds in cash.
[ترجمه گوگل]صندوقدار با هشتاد هزار پوند پول نقد تمام شده بود
[ترجمه ترگمان]صندوق دار با هشتاد هزار پوند پول نقد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The party began eighty years ago.
[ترجمه گوگل]این مهمانی هشتاد سال پیش آغاز شد
[ترجمه ترگمان]مهمانی هشتاد سال پیش شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Eighty per cent of sewage is piped directly into the sea.
[ترجمه گوگل]80 درصد فاضلاب مستقیماً به دریا منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]هشتاد درصد فاضلاب مستقیما به دریا لوله کشی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. All eighty opposition members of parliament have handed in their resignation.
[ترجمه گوگل]تمام هشتاد نماینده مخالف پارلمان استعفای خود را اعلام کرده اند
[ترجمه ترگمان]همه هشتاد عضو مخالف پارلمان استعفای خود را تحویل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عدد هشتاد (اسم)
eighty

هشتاد ()
eighty

تخصصی

[ریاضیات] هشتاد

انگلیسی به انگلیسی

• number 80
being 80 in number
eighty is the number 80.

پیشنهاد کاربران

بپرس