eightieth

/ˈeɪtiəθ//ˈeɪtɪəθ/

معنی: یک هشتادم، هشتادمین، هشتادم
معانی دیگر: هشتادم، هشتادمین، یک هشتادم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: indicating rank or position between seventy-ninth and eighty-first.
اسم ( noun )
(1) تعریف: one of eighty equal parts of a whole.

(2) تعریف: the member of a series between seventy-ninth and eighty-first.

جمله های نمونه

1. my eightieth birthday
هشتادمین زاد روز من

2. All our family came to Grandad's eightieth birthday party.
[ترجمه گوگل]همه خانواده ما به جشن تولد هشتاد سالگی پدربزرگ آمده بودند
[ترجمه ترگمان]تمام خانواده ما به جشن کریسمسی پدربزرگ امدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Stevens recently cele-brated his eightieth birthday.
[ترجمه گوگل]آقای استیونز اخیرا هشتادمین سالگرد تولد خود را جشن گرفت
[ترجمه ترگمان]آقای Stevens اخیرا هشتاد و پنجمین سالگرد تولدش را جشن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All our family came to our grandfather's eightieth birthday party.
[ترجمه گوگل]همه خانواده ما به جشن تولد هشتاد سالگی پدربزرگمان آمده بودند
[ترجمه ترگمان]تمام افراد خانواده ما به جشن تولد پدربزرگم رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mrs Selman celebrated her eightieth birthday just last week.
[ترجمه گوگل]خانم سلمان هفته گذشته هشتادمین سالگرد تولد خود را جشن گرفت
[ترجمه ترگمان]خانم مک گاون همین هفته قبل از آن جشن تولدش را جشن گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We are going to celebrate our granduncle's eightieth birthday.
[ترجمه گوگل]قراره هشتاد سالگی عمومونو جشن بگیریم
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم یک جشن کریسمسی را جشن بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nano - particle size is only one eightieth of the hair, also known as Advanced Micro Devices particles.
[ترجمه گوگل]اندازه ذرات نانو تنها یک هشتادم مو است که به ذرات Advanced Micro Devices نیز معروف است
[ترجمه ترگمان]اندازه نانو ذرات تنها یک هشتادمین of است که به عنوان ذرات ریز دستگاه های میکرو شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The stamps have been issued to mark the eightieth anniversary of Russia's counter - intelligence service.
[ترجمه گوگل]این تمبرها به مناسبت هشتادمین سالگرد تاسیس سرویس ضد اطلاعاتی روسیه منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این تمبرهای به مناسبت هشتاد و پنجمین سالگرد خدمات ضد جاسوسی روسیه منتشر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Poor man, he died in 198 just short of his eightieth birthday.
[ترجمه گوگل]بیچاره، او در سال 198 درست در آستانه هشتاد سالگی درگذشت
[ترجمه ترگمان]مرد بیچاره، او فقط کمی قبل از تولدش مرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یک هشتادم (صفت)
eightieth

هشتادمین ()
eightieth

هشتادم ()
eightieth

تخصصی

[ریاضیات] هشتادمین، یک هشتادم

انگلیسی به انگلیسی

• number 80 in a series; one part of eighty equal parts, 1/80
next after the seventy-ninth; being one of 80 equal parts
the eightieth item in a series is the one that you count as number eighty.

پیشنهاد کاربران

بپرس