eidetic


معنی: روشن، هویدا
معانی دیگر: (وابسته به تصویرهای ذهنی که زنده و همچون تصویر عکاسی دقیق می باشند) فرتور ذهنی، اندیش فرتور، تصویر روشن ذهنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: pertaining to or designating the ability to recall images in almost perfect detail.

- His eidetic memory made him a valuable spy.
[ترجمه گوگل] حافظه عیدانه او را به یک جاسوس ارزشمند تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان] خاطره eidetic او را یک جاسوس ارزشمند جلوه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. eidetic imagery
تصاویر روشن ذهنی

2. Of all the eidetic images that remain from my childhood, frozen with crude representational accuracy, this is the most vivid.
[ترجمه گوگل]از بین تمام تصاویر ایدئتیکی که از دوران کودکی من باقی مانده است و با دقت بازنمایی خام منجمد شده است، این واضح ترین است
[ترجمه ترگمان]از بین تمام تصاویر eidetic که از دوران کودکی من باقی مانده اند، با دقت نمایشی زمخت خشک شده اند، این the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Preferably one with an eidetic memory and extensive experience with Death Eater procedures.
[ترجمه گوگل]ترجیحاً فردی با حافظه ایدئتیک و تجربه گسترده با روش های Death Eater
[ترجمه ترگمان]ترجیحا یکی با حافظه eidetic و تجربیات گسترده با روش های مرگ خوار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Your eidetic memory must be a blessing.
[ترجمه گوگل]حافظه عیدتی شما باید مایه برکت باشد
[ترجمه ترگمان]حافظه روشن شما باید یه موهبت باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But the eidetic spark of mutual attraction had been there for the first five years of his marriage and had only gradually faded.
[ترجمه گوگل]اما جرقه عاطفی جذابیت متقابل در پنج سال اول ازدواج او وجود داشت و به تدریج محو شده بود
[ترجمه ترگمان]اما نشانه های آشکار جاذبه مشترک، برای پنج سال اول ازدواجش به آنجا رسیده بود و رفته رفته رفته رفته محو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He thinks that there exists an eidetic relationship between the three objects and the three "auffassung".
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که بین این سه شی و سه «آوفاسانگ» رابطه ایدئتیکی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که یک رابطه eidetic بین سه شی و سه \"auffassung\" وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Inthe scientific literature, the term eidetic imagery comes closest to what is popularly called photographic memory.
[ترجمه گوگل]در ادبیات علمی، اصطلاح تصویرسازی عیدتیک به چیزی که عموماً به آن حافظه عکاسی می گویند نزدیک است
[ترجمه ترگمان]در ادبیات علمی Inthe، واژه eidetic به آنچه که عموما حافظه عکاسی نامیده می شود، نزدیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Stoics developed three eidetic reductions of future misfortune.
[ترجمه گوگل]رواقیون سه کاهش عیدانه از بدبختی آینده ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]رواقیون سه کاهش eidetic از بدبختی آینده را به وجود آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Computer Simulation is an eidetic imitation by computer for physical process, system structure and social economy development.
[ترجمه گوگل]شبیه سازی کامپیوتری یک تقلید از طریق کامپیوتر برای فرآیند فیزیکی، ساختار سیستم و توسعه اقتصاد اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی کامپیوتری یک تقلید eidetic از رایانه برای پردازش فیزیکی، ساختار سیستم و توسعه اقتصادی اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Kate Kaleidoscope Allures children, Translucent in sunshine, Eidetic in the mind.
[ترجمه گوگل]Kate Kaleidoscope کودکان را جذاب می کند، شفاف در نور خورشید، Eidetic در ذهن
[ترجمه ترگمان]کیت kaleidoscope، کودکان، در نور خورشید، در ذهن خود غرق در نور خورشید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Husserl tries to grasp the eidetic structure of image consciousness by way of intuitionistic description of phenomenology in his manuscripts .
[ترجمه گوگل]هوسرل تلاش می کند تا ساختار ایدئتیکی آگاهی تصویری را از طریق توصیف شهودی پدیدارشناسی در دست نوشته هایش درک کند
[ترجمه ترگمان]Husserl تلاش می کند تا ساختار eidetic آگاهی از تصویر را به روش توصیفی از پدیده شناسی در نسخه های خطی خود درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Furthermore, once gone from view, rarely can an eidetic image ever be retrieved.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، زمانی که از دید خارج شد، به ندرت می توان یک تصویر ایدئتیک را بازیابی کرد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، زمانی که از دید خارج شد، به ندرت می توان یک تصویر eidetic را بازیابی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. People possessing eidetic imagery willconfidently claim to still "see" the picture.
[ترجمه گوگل]افرادی که دارای تجسم ایدئتیک هستند با اطمینان ادعا می کنند که هنوز تصویر را "می بینند"
[ترجمه ترگمان]افرادی که تصویر eidetic را دارند، ادعا می کنند که هنوز \"تصویر\" را \"می بینند\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Inthe scientific literature, the term eidetic imagery comes closest to what is photographic memory.
[ترجمه گوگل]در ادبیات علمی، اصطلاح تصویرسازی ایدتیک به حافظه عکاسی نزدیکتر است
[ترجمه ترگمان]در ادبیات علمی Inthe، واژه eidetic به چیزی که حافظه عکاسی است نزدیک تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And you must believe th at the hero has an eidetic memory until, at a convenient point in the plot, he does not.
[ترجمه گوگل]و شما باید باور داشته باشید که قهرمان دارای حافظه ایدئتیکی است تا زمانی که در نقطه ای مناسب از طرح، او این حافظه را نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]و شما باید باور کنید که این قهرمان تا زمانی که در یک نقطه مناسب در نقشه، حافظه eidetic داشته باشد، آن را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روشن (صفت)
alight, light, bright, on, alive, clean, definite, explicit, express, unequivocal, shrill, vivid, set, transparent, intelligible, sunny, limpid, lucid, clean-cut, distinct, pellucid, clear-cut, cloudless, serene, diaphanous, eidetic, elucidated, fogless, luculent, legible, lightsome, nitid, perspicuous, transpicuous

هویدا (صفت)
obvious, eminent, eidetic

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to visual images (seen recently or long before) which can be recalled vividly and with great detail

پیشنهاد کاربران

روشن، هویدا
تصور ذهنی واضح و مشخص
درخشان
مثال: eidetic memory= حافظه درخشان
این صفت در مورد تصاویر ذهنی روشن به کار می ردود.

بپرس