egotism

/ˈeɡoʊtɪzəm//ˈeɡəʊtɪzəm/

معنی: خود بینی، خودپسندی، خود پرستی، قابلیت نانیت
معانی دیگر: (اشاره ی مکرر به خود در سخن یا نگارش) منم منم، خودپیشاوری، خودستایی، از خودگویی، غرور، ابرتنی، بادسری، منت، خودستانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: excessive self-promotion; boastfulness or conceitedness.
مترادف: conceitedness, self-importance
متضاد: humility
مشابه: arrogance, egoism, narcissism, self-love, vainglory, vanity

- She had never seen such a display of egotism as when he was showing off all his trophies to her.
[ترجمه گوگل] او هرگز چنین نمایشی از خودخواهی ندیده بود که وقتی او تمام غنائم خود را به او نشان می داد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: excessive self-regard; self-centeredness or selfishness.
مترادف: egocentricity, egoism, self-absorption, self-centeredness, selfishness
متضاد: altruism
مشابه: conceit, narcissism, pride, self-interest, self-love

جمله های نمونه

1. He was dominated by greedy egotism.
[ترجمه گوگل]خودخواهی حریص بر او غالب بود
[ترجمه ترگمان]خودپسندی greedy او را تحت سلطه خود درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is conscious of his egotism and takes a fearful joy in it.
[ترجمه گوگل]او از خودپرستی خود آگاه است و از آن شادی ترسناکی می گیرد
[ترجمه ترگمان]او خود را از خودخواهی خویش احساس می کند و لذتی وحشتناک در آن می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Egotism is the source and summary of all faults and miseries. Thomas Carlyle
[ترجمه گوگل]خودپرستی سرچشمه و خلاصه همه عیب ها و بدبختی هاست توماس کارلایل
[ترجمه ترگمان]egotism منبع و خلاصه همه خطاها و بدبختی ها است توماس Carlyle
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It shows the extent of his egotism, and gives more evidence of his distorted values.
[ترجمه گوگل]این میزان خودخواهی او را نشان می دهد و شواهد بیشتری از ارزش های تحریف شده او به دست می دهد
[ترجمه ترگمان]آن میزان خودخواهی او را نشان می دهد و شواهد بیشتری از ارزش های تحریف شده او می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mastery passes often for egotism. Johann Wolfgang von Goethe
[ترجمه گوگل]تسلط غالباً به دلیل خودپرستی است یوهان ولفگانگ فون گوته
[ترجمه ترگمان]مهارت اغلب به خاطر خودپرستی است یوهان ولفگانگ ون گوته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A personality of smallness and egotism and petty underhandedness seemed to emanate from the letters themselves.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید شخصیت کوچکی و خودپرستی و کم دستی از خود نامه ها سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که نوعی کوچکی از کوچکی و خودخواهی و underhandedness کوچک از حروف الفبا بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was helpless under the reign of his egotism.
[ترجمه گوگل]او تحت فرمانروایی خودخواهی خود درمانده بود
[ترجمه ترگمان]او در زیر سلطه خودخواهی خویش ناتوان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cunning egotism: if I cannot brag of knowing something, then I brag of not knowing it; at any rate, brag.
[ترجمه گوگل]خودپرستی حیله گر: اگر نمی توانم به دانستن چیزی لاف بزنم، پس به ندانستن آن لاف می زنم به هر حال، لاف بزن
[ترجمه ترگمان]حیله گرانه ای بود: اگر من قادر به دانستن چیزی نبودم، به هر حال لاف می زدم؛ به هر حال لاف می زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Apology be only egotism wrong side out.
[ترجمه گوگل]معذرت خواهی فقط از طرف اشتباه خودخواهی باشد
[ترجمه ترگمان] معذرت خواهی تنها خودخواهی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Egotism : The art of seeing in yourself what others cannot see.
[ترجمه گوگل]خودپرستی: هنر دیدن آنچه که دیگران نمی توانند در خود ببینند
[ترجمه ترگمان]egotism: هنر دیدن در خودتان آنچه دیگران نمی توانند ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Of all things, banish the egotism out of your conversation.
[ترجمه گوگل]از همه چیز، خودخواهی را از گفتگوی خود دور کنید
[ترجمه ترگمان]از همه چیز، the را از conversation دور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Egotism produces disrespectful attitudes toward others.
[ترجمه گوگل]خودخواهی باعث ایجاد نگرش های بی احترامی نسبت به دیگران می شود
[ترجمه ترگمان]egotism رفتارهای غیر محترمانه تری نسبت به دیگران ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Egotism is the anesthetic that dulls the pain of stupidity.
[ترجمه گوگل]خودخواهی بیهوشی است که درد حماقت را کم می کند
[ترجمه ترگمان]egotism داروی بی هوشی است که درد را تسکین می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His egotism had never taken the crude form of desiring a dull wife.
[ترجمه گوگل]خودخواهی او هرگز به شکل خام تمایل به همسری کسل کننده نبوده است
[ترجمه ترگمان]خودخواهی او هرگز شکل ناهنجار همسرش را به خود نگرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Thus, the formula of threatened egotism combines something about the person with something about the situation.
[ترجمه گوگل]بنابراین، فرمول خودگرایی تهدید شده چیزی را در مورد شخص با چیزی در مورد موقعیت ترکیب می کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، فرمول خودپرستی تهدید کننده چیزی در مورد فرد با چیزی در مورد وضعیت ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خود بینی (اسم)
vanity, arrogance, assumption, insolence, conceit, egoism, egotism, egocentrism, self-importance, self-conceit

خودپسندی (اسم)
self-confidence, egotism, self-satisfaction, egocentrism, selfhood, self-admiration, self-assertion, self-assurance, self-conceit

خود پرستی (اسم)
egoism, egotism, egocentrism, narcissism, self-worship

قابلیت نانیت (اسم)
egotism

انگلیسی به انگلیسی

• conceit, self-centeredness, selfishness, exaggerated feelings of self-importance, vanity
egotism is selfish behaviour which shows that you believe you are more important than other people.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : egotize
✅️ اسم ( noun ) : ego / egoism / egotism / egoist / egotist / egomania / egomaniac / egocentrism
✅️ صفت ( adjective ) : egoistic / egotistic / egotistical / egocentric / egomaniacal / egoistical
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ قید ( adverb ) : egotistically / egocentrically / egoistically

Egotism is defined as the drive to maintain and enhance favorable views of oneself and generally features an inflated opinion of one's personal features and importance distinguished by a person's amplified vision of one's self and self - importance
...
[مشاهده متن کامل]

خودپرستی پدیده ای فلسفی، روانشناختی است مبنی بر ترجیح خود و خواسته های شخصی خود بر دیگران و خواسته های آن ها. به بیانی دیگر خودپرستان ارتباطی است که فرد خود را در مرکز جهان ( هستی شناسی خود ) قرار داده و این موجودیت و هستی، فارغ از دیگران و دنیای آن ها می باشد.
Finding herself world - famous by the time she was 18 only encouraged the actress's egotism.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Egotism• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/egotism
خودمحوری
خودخواهی

بپرس