egocentrism


معنی: خود بینی، خودپسندی، خود پرستی

جمله های نمونه

1. Egocentrism acts to maintain the structural status quo.
[ترجمه گوگل]خود محوری برای حفظ وضعیت موجود ساختاری عمل می کند
[ترجمه ترگمان]Egocentrism عمل می کند تا وضعیت موجود را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Egocentrism takes the form of an inability to differentiate between perceptual events and mental constructions.
[ترجمه گوگل]خود محوری به شکل ناتوانی در تمایز بین رویدادهای ادراکی و ساختارهای ذهنی است
[ترجمه ترگمان]Egocentrism شکل ناتوانی در تمایز بین رویداده ای ادراکی و ساخت های ذهنی را به خود می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Egocentrism can be viewed as acting to inhibit disequilibrium.
[ترجمه گوگل]خود محوری را می توان به عنوان اقدامی برای مهار عدم تعادل در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]Egocentrism را می توان به عنوان عمل برای مهار disequilibrium در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But as the egocentrism of other periods gradually diminished, so does the egocentrism of adolescence with continued development.
[ترجمه گوگل]اما با کاهش تدریجی خود محوری دوره های دیگر، خود محوری نوجوانی با رشد مستمر کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]اما از آنجا که the دیگر به تدریج کاهش یافت، egocentrism دوران بلوغ با توسعه مستمر ادامه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These characteristics are egocentrism, centration, a lack of reversibility, and the inability to follow transformations.
[ترجمه گوگل]این ویژگی ها عبارتند از خود محوری، تمرکز، عدم برگشت پذیری و ناتوانی در پیگیری تحولات
[ترجمه ترگمان]این ویژگی ها عبارتند از: egocentrism، centration، فقدان of، و ناتوانی در پیروی از تبدیلات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Adolescent Egocentrism Egocentrism is a constant companion of cognitive development.
[ترجمه گوگل]خود محوری نوجوانان خود محوری همراه همیشگی رشد شناختی است
[ترجمه ترگمان]نوجوان Egocentrism نوجوان یک همدم دایمی برای رشد شناختی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As development proceeds, egocentrism slowly wanes and is revived in a different form when new cognitive structures are attained.
[ترجمه گوگل]همانطور که توسعه پیش می رود، خودمحوری به آرامی کاهش می یابد و با دستیابی به ساختارهای شناختی جدید، به شکل دیگری احیا می شود
[ترجمه ترگمان]همانطور که توسعه ادامه می یابد، egocentrism به آرامی کاهش می یابد و به شکل متفاوتی احیا می شود که ساختارهای شناختی جدید به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now, egocentrism has a meaning in common English which means to be selfish.
[ترجمه گوگل]حال، خود محوری در انگلیسی رایج معنایی دارد که به معنای خودخواه بودن است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، egocentrism یک معنی در زبان انگلیسی مشترک دارد که به معنای خودخواه بودن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It takes energy and motivation to overcome one's egocentrism.
[ترجمه گوگل]برای غلبه بر خود محوری، انرژی و انگیزه لازم است
[ترجمه ترگمان]این کار انرژی و انگیزه لازم برای غلبه بر egocentrism فرد را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All this is concurrent with a decline in intellectual egocentrism and an increased ability to see the viewpoint of others.
[ترجمه گوگل]همه اینها همزمان با کاهش خود محوری فکری و افزایش توانایی دیدن دیدگاه دیگران است
[ترجمه ترگمان]همه اینها همزمان با کاهش در egocentrism فکری و توانایی فزاینده برای دیدن دیدگاه دیگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this respect, the concrete operational child is liberated from the intellectual egocentrism of the previous period.
[ترجمه گوگل]از این حیث، کودک عملیاتی ملموس از خود محوری فکری دوره قبل رهایی می یابد
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، کودک عملیاتی بتن از the فکری دوره قبلی آزاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The significance of adolescent idealistic feelings for adolescent behavior are explored later in this chapter in the discussion of adolescent egocentrism.
[ترجمه گوگل]اهمیت احساسات ایده آلیستی نوجوان برای رفتار نوجوانان بعداً در این فصل در بحث خود محوری نوجوان بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]اهمیت احساسات idealistic نوجوان برای رفتار نوجوان بعد از آن در این فصل در بحث درباره egocentrism نوجوان مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Clearly, Nietzsche's superman philosophy is a type of optimistic view of life but it has always been misunderstood as preaching hero worships and egocentrism.
[ترجمه گوگل]واضح است که فلسفه ابرمرد نیچه نوعی نگاه خوش بینانه به زندگی است، اما همیشه به عنوان موعظه پرستش قهرمان و خود محوری به اشتباه درک شده است
[ترجمه ترگمان]به طور واضح، فلسفه سوپرمن یک نوع نگرش خوش بینانه نسبت به زندگی است، اما همیشه به عنوان قهرمانان موعظه کننده و egocentrism مورد سو تعبیر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In today's point of view, it is what we so call egocentrism.
[ترجمه گوگل]از دیدگاه امروز، این همان چیزی است که ما به آن خود محوری می گوییم
[ترجمه ترگمان]در دیدگاه امروز، آن چیزی است که ما آن را egocentrism می نامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خود بینی (اسم)
vanity, arrogance, assumption, insolence, conceit, egoism, egotism, egocentrism, self-importance, self-conceit

خودپسندی (اسم)
self-confidence, egotism, self-satisfaction, egocentrism, selfhood, self-admiration, self-assertion, self-assurance, self-conceit

خود پرستی (اسم)
egoism, egotism, egocentrism, narcissism, self-worship

انگلیسی به انگلیسی

• self-centeredness, self-importance, egotism

پیشنهاد کاربران

( در روانشناسی ) خودمیان بینی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : egotize
✅️ اسم ( noun ) : ego / egoism / egotism / egoist / egotist / egomania / egomaniac / egocentrism
✅️ صفت ( adjective ) : egoistic / egotistic / egotistical / egocentric / egomaniacal / egoistical
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ قید ( adverb ) : egotistically / egocentrically / egoistically

خودمحور
egocentrism ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: خودمحوری
تعریف: تمایل به تمرکز بر نیازها و مسائل فردی به جای نیازها و مسائل گروه یا اجتماعی که فرد به آن تعلق دارد
خود محور گرایی ( روانشناسی )
خود محوری ( روانشناسی )
خودمحوری

بپرس