۱. Egg On ( فعل مرکب )
معنی: به معنی تحریک کردن، تشویق کردن ( اغلب برای انجام کاری بی پروا یا خطرناک ) یا وادار کردن کسی است.
این عبارت بار منفی دارد و معمولاً برای توصیف وضعیتی به کار می رود که یک نفر، فرد دیگری را به انجام کاری احمقانه، خطرناک یا خلاف قانون ترغیب می کند.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
� He didn't want to jump from the roof, but his friends egged him on. ( او نمی خواست از پشت بام بپرد، اما دوستانش او را تحریک کردند. )
� The crowd egged the boxer on to fight more aggressively. ( جمعیت بوکسور را تشویق کرد که تهاجمی تر بجنگد. )
۲. Have Egg on One's Face ( اصطلاح )
معنی: به معنی خجالت زده یا شرمسار بودن است. این اصطلاح زمانی به کار می رود که شخصی به دلیل یک اشتباه، قضاوت نادرست یا شکست بسیار واضح و عمومی، احساس حماقت و شرمندگی کند.
ریشه اصطلاح: تصور می شود این اصطلاح از دنیای تئاتر و سیرک آمده باشد. زمانی که بازیگران یا دلقک ها اجرای ضعیفی داشتند، تماشاگران با پرتاب تخم مرغ به سمتشان آن ها را مورد تمسخر قرار می دادند و در نتیجه صورت آن ها به تخم مرغ آغشته می شد که نماد واضحی از شکست و تحقیر عمومی بود.
مثال:
� The weather forecast said it would be sunny, but it rained all day. They really have egg on their face now. ( پیش بینی هوا گفته بود آفتابی خواهد بود، اما تمام روز باران بارید. آنها واقعاً شرمسار/خجالت زده هستند. )
� After boasting that his company would never fail, the CEO has egg on his face now that it's bankrupt. ( پس از آنکه مدیرعامل لاف زد که شرکتش هرگز ورشکست نمی شود، حالا که ورشکست شده سخت شرمسار است. )
چرا "تخم مرغ"؟ استفاده از تخم مرغ در هر دو عبارت احتمالاًبه این دلیل است که تخم مرغ نماد چیزی شکننده، کثیف کننده و somewhat foolish ( کمی احمقانه ) است. پرتاب تخم مرغ یک عمل توهین آمیز و مسخره کننده است که هم برای "تحریک" ( egg on ) و هم برای "تحقیر" ( egg on face ) استفاده می شود.
معنی: به معنی تحریک کردن، تشویق کردن ( اغلب برای انجام کاری بی پروا یا خطرناک ) یا وادار کردن کسی است.
این عبارت بار منفی دارد و معمولاً برای توصیف وضعیتی به کار می رود که یک نفر، فرد دیگری را به انجام کاری احمقانه، خطرناک یا خلاف قانون ترغیب می کند.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
� He didn't want to jump from the roof, but his friends egged him on. ( او نمی خواست از پشت بام بپرد، اما دوستانش او را تحریک کردند. )
� The crowd egged the boxer on to fight more aggressively. ( جمعیت بوکسور را تشویق کرد که تهاجمی تر بجنگد. )
۲. Have Egg on One's Face ( اصطلاح )
معنی: به معنی خجالت زده یا شرمسار بودن است. این اصطلاح زمانی به کار می رود که شخصی به دلیل یک اشتباه، قضاوت نادرست یا شکست بسیار واضح و عمومی، احساس حماقت و شرمندگی کند.
ریشه اصطلاح: تصور می شود این اصطلاح از دنیای تئاتر و سیرک آمده باشد. زمانی که بازیگران یا دلقک ها اجرای ضعیفی داشتند، تماشاگران با پرتاب تخم مرغ به سمتشان آن ها را مورد تمسخر قرار می دادند و در نتیجه صورت آن ها به تخم مرغ آغشته می شد که نماد واضحی از شکست و تحقیر عمومی بود.
مثال:
� The weather forecast said it would be sunny, but it rained all day. They really have egg on their face now. ( پیش بینی هوا گفته بود آفتابی خواهد بود، اما تمام روز باران بارید. آنها واقعاً شرمسار/خجالت زده هستند. )
� After boasting that his company would never fail, the CEO has egg on his face now that it's bankrupt. ( پس از آنکه مدیرعامل لاف زد که شرکتش هرگز ورشکست نمی شود، حالا که ورشکست شده سخت شرمسار است. )
چرا "تخم مرغ"؟ استفاده از تخم مرغ در هر دو عبارت احتمالاًبه این دلیل است که تخم مرغ نماد چیزی شکننده، کثیف کننده و somewhat foolish ( کمی احمقانه ) است. پرتاب تخم مرغ یک عمل توهین آمیز و مسخره کننده است که هم برای "تحریک" ( egg on ) و هم برای "تحقیر" ( egg on face ) استفاده می شود.
مراجعه شود به egg on
تشویق کردن کسی به انجام کاری، به ویژه کاری که نباید انجام دهد.
منبع: Oxford Advanced Dictionary
منبع: Oxford Advanced Dictionary