egg on ones face


(عامیانه) شرمندگی در اثر اشتباه لپی

پیشنهاد کاربران

Have Egg on One's Face ( اصطلاح )
معنی: به معنی خجالت زده یا شرمسار بودن است. این اصطلاح زمانی به کار می رود که شخصی به دلیل یک اشتباه، قضاوت نادرست یا شکست بسیار واضح و عمومی، احساس حماقت و شرمندگی کند.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه اصطلاح: تصور می شود این اصطلاح از دنیای تئاتر و سیرک آمده باشد. زمانی که بازیگران یا دلقک ها اجرای ضعیفی داشتند، تماشاگران با پرتاب تخم مرغ به سمتشان آن ها را مورد تمسخر قرار می دادند و در نتیجه صورت آن ها به تخم مرغ آغشته می شد که نماد واضحی از شکست و تحقیر عمومی بود.
مثال:
� The weather forecast said it would be sunny, but it rained all day. They really have egg on their face now. ( پیش بینی هوا گفته بود آفتابی خواهد بود، اما تمام روز باران بارید. آنها واقعاً شرمسار/خجالت زده هستند. )
� After boasting that his company would never fail, the CEO has egg on his face now that it's bankrupt. ( پس از آنکه مدیرعامل لاف زد که شرکتش هرگز ورشکست نمی شود، حالا که ورشکست شده سخت شرمسار است. )

خیط شدن
خودم کردم که لعنت بر خودم باد
احساس حماقت یا شرمساری کردن به خاطر کاری که قبلا انجام دادی
سنگ روی یخ شدن، سکه ی یه پول شدن