effusion

/ɪˈfjuːʒn̩//ɪˈfjuːʒn̩/

معنی: ریزش، اضافه، تظاهر، فوران، جریان بزور
معانی دیگر: برون تراوی، برون شارندگی، برون ریزش، (نگارش یا سخن - بیان پر احساس و بی پروا) سرشارگویی، سرشار نویسی، برون ریزی احساسات، (پزشکی - ریزش خون و غیره به درون حفره های بدن یا بافت ها) تن چال ریزی، تن چال انباشتگی، (آبگونه یا خونی که درون حفره های بدن انباشته شود) برون ریزه، برون شاره، نشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a pouring or flowing out, or the fluid that does so.
مشابه: flow, issue, leak, outpouring

- Effusion of these chemicals into the river has got to be stopped.
[ترجمه گوگل] تراوش این مواد شیمیایی در رودخانه باید متوقف شود
[ترجمه ترگمان] استفاده از این مواد شیمیایی به داخل رودخانه باید متوقف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a great outpouring of feelings or thoughts, as in speech or writing.

- I was quite taken aback by this effusion of praise.
[ترجمه گوگل] من کاملاً از این هجوم ستایش متحیر شدم
[ترجمه ترگمان] من از این effusion و praise یکه خورده بودم، یکه خورده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He greeted the guests with effusion.
[ترجمه گوگل]با خرسندی از مهمانان استقبال کرد
[ترجمه ترگمان]به مهمانان تعارف کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The joints should be carefully examined for effusion, limitation of motion, or deformities.
[ترجمه گوگل]مفاصل باید به دقت از نظر افیوژن، محدودیت حرکت یا تغییر شکل بررسی شوند
[ترجمه ترگمان]این اتصالات باید به دقت برای effusion، محدودیت حرکت و یا تغییر شکل و یا نقص، مورد بررسی قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In some - perhaps most - cases effusion may be a normal reaction to an upper respiratory tract infection.
[ترجمه گوگل]در برخی - شاید بیشتر - موارد افیوژن ممکن است یک واکنش طبیعی به عفونت دستگاه تنفسی فوقانی باشد
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، شاید بیش از حد ممکن است یک واکنش معمولی به عفونت دستگاه تنفسی فوقانی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is Graham's lab of effusion.
[ترجمه گوگل]این آزمایشگاه افیوژن گراهام است
[ترجمه ترگمان]این آزمایشگاه \"گراه ام\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Acute otitis media and otitis media with effusion are associated - they may be different aspects of the same condition.
[ترجمه گوگل]اوتیت میانی حاد و اوتیت میانی با افیوژن مرتبط هستند - ممکن است جنبه‌های متفاوتی از یک بیماری باشند
[ترجمه ترگمان]رسانه های ارتباط جمعی حاد و رسانه ها با سر و صدا در ارتباط هستند - آن ها ممکن است جنبه های مختلفی از یک وضعیت مشابه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pleural effusion associated with retroperitoneal urinary leakage is unusual.
[ترجمه گوگل]پلورال افیوژن همراه با نشت ادرار خلفی صفاقی غیر معمول است
[ترجمه ترگمان]Pleural ناشی از نشت ادرار retroperitoneal غیر معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Results: The results showed that the effusion of the middle ear decrease the amplitude of stapes footplate and umbo, weaken the incoming energy of the inner ear, thus leading to hearing loss.
[ترجمه گوگل]یافته ها: نتایج نشان داد که افیوژن گوش میانی باعث کاهش دامنه رکابی کف پا و آمبو، تضعیف انرژی ورودی به گوش داخلی و در نتیجه کاهش شنوایی می شود
[ترجمه ترگمان]نتایج: نتایج نشان داد که جریان گوش میانی، دامنه استخوان های رکابی و umbo را کاهش داده، انرژی ورودی گوش داخلی را تضعیف می کند در نتیجه منجر به از دست رفتن شنوایی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. ObjectiveTo investigate the correlation between fibrinogen in pleural effusion and pleural adhesion in tuberculosis exudative pleurisy.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارتباط فیبرینوژن در پلورال افیوژن و چسبندگی پلور در پلوریت اگزوداتیو سل
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo با بررسی ارتباط بین fibrinogen ها و چسبندگی pleural در بیماری سل مبتلا به سل، ارتباط بین fibrinogen ها را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pleural effusion was found in 4 6%, interlobar pleural metastasis was found in 4 2%, destruction of bone was majority in distant metastasis.
[ترجمه گوگل]پلورال افیوژن در 4/6 درصد، متاستاز بین لوبار پلور در 4/2 درصد، تخریب استخوان در متاستازهای دور بیشتر بود
[ترجمه ترگمان]effusion در ۴ % یافت شد، interlobar pleural metastasis در ۴ % % یافت شد، تخریب استخوان بیشتر در متاستاز دور یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective Study on therapeutic effects of tuberculous pleural effusion by using drainage in the method of intravenous guttate.
[ترجمه گوگل]مطالعه هدفی بر روی اثرات درمانی پلورال افیوژن سلی با استفاده از زهکشی به روش روده وریدی
[ترجمه ترگمان]مطالعه عینی بر روی اثرات درمانی of pleural با استفاده از زه کشی در روش تزریق وریدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Upper respiratory tract infections, especially acute otitis media, are the most important determinants for the development of an effusion.
[ترجمه گوگل]عفونت های دستگاه تنفسی فوقانی، به ویژه اوتیت میانی حاد، مهم ترین عوامل تعیین کننده برای ایجاد افیوژن هستند
[ترجمه ترگمان]عفونت های دستگاه تنفسی فوقانی، به ویژه رسانه های otitis حاد، مهم ترین عوامل تعیین کننده رشد یک جریان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He turned smartly on his heel and trotted into the foyer, greeting the stewards with indiscriminate effusion.
[ترجمه گوگل]او با هوشیاری روی پاشنه خود چرخید و به داخل سالن رفت و به مهمانداران سلام کرد
[ترجمه ترگمان]او با چابکی برگشت و به سرسرا رفت و دوان دوان وارد سرسرا شد و خدمتکاران را با effusion بر سر و صدا خوشامد گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the words of one historian, the legend was a one-sided effusion from the winning side.
[ترجمه گوگل]به قول یکی از مورخین، افسانه تراوش یک طرفه از طرف برنده بود
[ترجمه ترگمان]در کلمات یک مورخ، افسانه شخصی بود که از طرف برنده یک طرفه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objectives Retention laying vena duct drainage is an effective method to treat pericardial effusion and tamponade. We try to study the pericardiocentesis complications.
[ترجمه گوگل]اهداف زهکشی مجرای ورید تخمگذار احتباسی یک روش موثر برای درمان افیوژن پریکارد و تامپوناد است ما سعی می کنیم عوارض پریکاردیوسنتز را بررسی کنیم
[ترجمه ترگمان]اهداف حفظ و نگهداری مجرای ورید اجوف روش موثری برای رفتار effusion pericardial و tamponade است ما سعی می کنیم مشکلات pericardiocentesis را بررسی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریزش (اسم)
abscission, pour, infusion, inset, downfall, slide, influx, afflux, affusion, diffusion, spray, leak, slump, leakage, flux, gush, effusion, outflow, intinction, perfusion, rheumatism

اضافه (اسم)
augmentation, excess, increase, addition, surplus, overplus, effusion, plussage

تظاهر (اسم)
display, feint, affectation, demonstration, pretense, pretension, ostentation, simulation, fakery, make-believe, semblance, preciosity, prudery, effusion, eyewash, grimace

فوران (اسم)
spout, jet, eruption, outburst, ebullition, irruption, effusion

جریان بزور (اسم)
effusion

تخصصی

[شیمی] نفوذ مولکولی
[مهندسی گاز] نشت، خروج

انگلیسی به انگلیسی

• outpouring, outflow
an effusion is a sudden pouring out of something such as light or a liquid; a literary word.
effusion is also the expression of your emotions or ideas with more enthusiasm and for longer than is usual or expected; a literary word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A flow or release of emotion 💧
🔍 مترادف: Outpouring
✅ مثال: The poet's effusion of emotion was evident in her latest work
ترشح
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : effuse
✅️ اسم ( noun ) : effusion
✅️ صفت ( adjective ) : effusive
✅️ قید ( adverb ) : effusively
In physics and chemistry, effusion is the process in which a gas escapes from a container through a hole of diameter considerably smaller than the mean free path of the molecules
نشت ( به انگلیسی: Effusion ) ، خروج جزئی یک سیال از یک سطح است. در تعریف ترمودینامیکی، نشت هنگامی صورت می پذیرد که اندازه قطر مخرج سیال در برابر پویش آزاد متوسط قابل چشم پوشی باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

نوعی قالب شعر که در قرن ۱۸ در اروپا متداول بوده است. ترجمه فارسی آن ( سرشارگویی ) است.
effusion ( پزشکی )
واژه مصوب: نشت 1
تعریف: 1. تراوش مایع از رگ های خونی یا لنفی به درون بافت ها یا یک حفره|||2. مایع تراویده از رگ های خونی یا لنفی به فضای میان‏بافتی یا به درون یک حفره
Escape of fluid into a cavity or other body
parts
تخلیه احساسات
ورود ( گاز . مایع. جامد ) داخل حفره
۱. ( رسمی ) [مایعات، خون، گاز] فوران، برون ریزی، جریان
۲. ( مجازی ) [فکر، احساسات و غیره] فوران، غلیان، فیضان
[پزشکی] :فرار مایع به یک حفره
انتشار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس