1. No passion so effectually robs the mind of all its powers of acting and reasoning as fear. Edmund Burke
[ترجمه گوگل]هیچ اشتیاق به اندازه ترس تمام قدرت عمل و استدلال ذهن را از بین نمی برد ادموند برک
[ترجمه ترگمان]هیچ شور و شور و علاقه ای به عقل و منطق و منطق و منطق و منطق و عقل و منطق robs \" ادموند برک \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ شور و شور و علاقه ای به عقل و منطق و منطق و منطق و منطق و عقل و منطق robs \" ادموند برک \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. By the Babylonish captivity the Israelites effectually cured of the worship of graven images.
[ترجمه گوگل]با اسارت بابلی، اسرائیلیها عملاً از پرستش مجسمههای تراشیده شده درمان کردند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اسرائیلی ها در اسارت به سر می برند، اسرائیلی ها از پرستش شمایل مذهبی شفا می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اسرائیلی ها در اسارت به سر می برند، اسرائیلی ها از پرستش شمایل مذهبی شفا می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Results The measures effectually accidents and guarantee patients with mechanical ventilation safe.
[ترجمه گوگل]نتایج اقدامات به طور موثر تصادف می کند و بیماران با تهویه مکانیکی ایمن را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]نتایج اقدامات در حال اجرا و تضمین سلامت بیماران با سیستم تهویه مکانیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج اقدامات در حال اجرا و تضمین سلامت بیماران با سیستم تهویه مکانیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To control and prevent the Trichinellosis quickly and effectually, we must have fast and precise detection technique.
[ترجمه گوگل]برای کنترل و پیشگیری سریع و موثر تریکینلوز، باید تکنیک تشخیص سریع و دقیق داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]برای کنترل و جلوگیری از the سریع و فوری، باید روش تشخیص دقیق و دقیق داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای کنترل و جلوگیری از the سریع و فوری، باید روش تشخیص دقیق و دقیق داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It will cut his claws effectually.
[ترجمه گوگل]چنگال های او را به طور موثر قطع می کند
[ترجمه ترگمان]این کار claws را قطع خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار claws را قطع خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was effectually prevented, but she wasn't on speaking terms with her family for several weeks.
[ترجمه گوگل]او عملاً مانع شد، اما او برای چند هفته با خانواده اش صحبت نکرد
[ترجمه ترگمان]البته او مانع از این کار شده بود، اما چند هفته بود که با خانواده اش حرف نمی زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]البته او مانع از این کار شده بود، اما چند هفته بود که با خانواده اش حرف نمی زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He has extinguished my love effectually, and so I'm at my ease.
[ترجمه گوگل]او عشق من را به طور مؤثر خاموش کرده است، و بنابراین من راحت هستم
[ترجمه ترگمان]او عشق مرا خاموش کرده، بنابراین من خیالم راحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او عشق مرا خاموش کرده، بنابراین من خیالم راحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. So client can acquire effectually product cost estimation while product requirement is expressing.
[ترجمه گوگل]بنابراین مشتری می تواند به طور موثر برآورد هزینه محصول را در حالی که نیاز محصول بیان می کند بدست آورد
[ترجمه ترگمان]بنابراین مشتری می تواند برآورد هزینه محصول را در حالی که نیاز محصول ابراز می شود بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین مشتری می تواند برآورد هزینه محصول را در حالی که نیاز محصول ابراز می شود بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mutiny was effectually laid to rest for the moment.
[ترجمه گوگل]شورش عملاً برای لحظه پایان یافت
[ترجمه ترگمان]در این موقع شورش و شورش برای لحظه ای آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این موقع شورش و شورش برای لحظه ای آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It can break effectually through entry obstacle and reduce the venture of high technology industry.
[ترجمه گوگل]می تواند به طور موثری از طریق مانع ورود بشکند و سرمایه گذاری صنعت فناوری پیشرفته را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]این مساله می تواند از طریق مانع ورود و کاهش خطر صنعت فن آوری بالا را درهم بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مساله می تواند از طریق مانع ورود و کاهش خطر صنعت فن آوری بالا را درهم بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In order to describe epistemic modality in Japanese effectually, this paper proposes the cognitive - psychological analytic model.
[ترجمه گوگل]این مقاله به منظور توصیف مؤثر روش معرفتی در زبان ژاپنی، مدل تحلیلی شناختی – روانشناختی را پیشنهاد میکند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به منظور تبیین و تبیین و تفسیر modality موجود در این مقاله، مدل تحلیلی روانشناسی - روانشناسی را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله به منظور تبیین و تبیین و تفسیر modality موجود در این مقاله، مدل تحلیلی روانشناسی - روانشناسی را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Suppressing redundant NAK can effectually avoid the network congestion.
[ترجمه گوگل]سرکوب NAK اضافی می تواند به طور موثر از ازدحام شبکه جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از تراکم شبکه، NAK اضافی می توانند مانع از تجمع شبکه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از تراکم شبکه، NAK اضافی می توانند مانع از تجمع شبکه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She had aided me substantially and effectually by a loan of five thousand pounds.
[ترجمه گوگل]او با وام پنج هزار پوندی به طور اساسی و مؤثر به من کمک کرده بود
[ترجمه ترگمان]او به طور قابل ملاحظه ای به من کمک کرده بود و من با وامی به مبلغ پنج هزار لیره به من کمک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به طور قابل ملاحظه ای به من کمک کرده بود و من با وامی به مبلغ پنج هزار لیره به من کمک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The new model can reserve the object information effectually, eliminate the noise, augment image gradient, and pose stronger constringency effect.
[ترجمه گوگل]مدل جدید میتواند اطلاعات شی را بهطور موثر ذخیره کند، نویز را حذف کند، گرادیان تصویر را تقویت کند و اثر محدودیت قویتری ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]مدل جدید می تواند کیفیت اطلاعات جسم را ذخیره کند، نویز را از بین ببرد، گرادیان تصویر را افزایش دهد، و اثر constringency تری ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدل جدید می تواند کیفیت اطلاعات جسم را ذخیره کند، نویز را از بین ببرد، گرادیان تصویر را افزایش دهد، و اثر constringency تری ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It can reduce residual stress effectually and lead the distribute of residual stress more uniformity.
[ترجمه گوگل]می تواند تنش پسماند را به طور موثر کاهش دهد و منجر به توزیع یکنواختی تنش پسماند شود
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان فشار باقیمانده را کاهش داد و توزیع فشار باقیمانده را یکنواختی بیشتری ایجاد نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان فشار باقیمانده را کاهش داد و توزیع فشار باقیمانده را یکنواختی بیشتری ایجاد نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید