effectually

/ɪˈfektʃʊəli//ɪˈfektʃʊəli/

به طور موثر، برگرانه، به طورثمربخش، چنانکه بدردبخورد، سودمندانه، بطورموثریانافع

جمله های نمونه

1. No passion so effectually robs the mind of all its powers of acting and reasoning as fear. Edmund Burke
[ترجمه گوگل]هیچ اشتیاق به اندازه ترس تمام قدرت عمل و استدلال ذهن را از بین نمی برد ادموند برک
[ترجمه ترگمان]هیچ شور و شور و علاقه ای به عقل و منطق و منطق و منطق و منطق و عقل و منطق robs \" ادموند برک \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By the Babylonish captivity the Israelites effectually cured of the worship of graven images.
[ترجمه گوگل]با اسارت بابلی، اسرائیلی‌ها عملاً از پرستش مجسمه‌های تراشیده شده درمان کردند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اسرائیلی ها در اسارت به سر می برند، اسرائیلی ها از پرستش شمایل مذهبی شفا می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results The measures effectually accidents and guarantee patients with mechanical ventilation safe.
[ترجمه گوگل]نتایج اقدامات به طور موثر تصادف می کند و بیماران با تهویه مکانیکی ایمن را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]نتایج اقدامات در حال اجرا و تضمین سلامت بیماران با سیستم تهویه مکانیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To control and prevent the Trichinellosis quickly and effectually, we must have fast and precise detection technique.
[ترجمه گوگل]برای کنترل و پیشگیری سریع و موثر تریکینلوز، باید تکنیک تشخیص سریع و دقیق داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]برای کنترل و جلوگیری از the سریع و فوری، باید روش تشخیص دقیق و دقیق داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It will cut his claws effectually.
[ترجمه گوگل]چنگال های او را به طور موثر قطع می کند
[ترجمه ترگمان]این کار claws را قطع خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was effectually prevented, but she wasn't on speaking terms with her family for several weeks.
[ترجمه گوگل]او عملاً مانع شد، اما او برای چند هفته با خانواده اش صحبت نکرد
[ترجمه ترگمان]البته او مانع از این کار شده بود، اما چند هفته بود که با خانواده اش حرف نمی زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He has extinguished my love effectually, and so I'm at my ease.
[ترجمه گوگل]او عشق من را به طور مؤثر خاموش کرده است، و بنابراین من راحت هستم
[ترجمه ترگمان]او عشق مرا خاموش کرده، بنابراین من خیالم راحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So client can acquire effectually product cost estimation while product requirement is expressing.
[ترجمه گوگل]بنابراین مشتری می تواند به طور موثر برآورد هزینه محصول را در حالی که نیاز محصول بیان می کند بدست آورد
[ترجمه ترگمان]بنابراین مشتری می تواند برآورد هزینه محصول را در حالی که نیاز محصول ابراز می شود بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mutiny was effectually laid to rest for the moment.
[ترجمه گوگل]شورش عملاً برای لحظه پایان یافت
[ترجمه ترگمان]در این موقع شورش و شورش برای لحظه ای آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It can break effectually through entry obstacle and reduce the venture of high technology industry.
[ترجمه گوگل]می تواند به طور موثری از طریق مانع ورود بشکند و سرمایه گذاری صنعت فناوری پیشرفته را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]این مساله می تواند از طریق مانع ورود و کاهش خطر صنعت فن آوری بالا را درهم بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In order to describe epistemic modality in Japanese effectually, this paper proposes the cognitive - psychological analytic model.
[ترجمه گوگل]این مقاله به منظور توصیف مؤثر روش معرفتی در زبان ژاپنی، مدل تحلیلی شناختی – روان‌شناختی را پیشنهاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به منظور تبیین و تبیین و تفسیر modality موجود در این مقاله، مدل تحلیلی روانشناسی - روانشناسی را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Suppressing redundant NAK can effectually avoid the network congestion.
[ترجمه گوگل]سرکوب NAK اضافی می تواند به طور موثر از ازدحام شبکه جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از تراکم شبکه، NAK اضافی می توانند مانع از تجمع شبکه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She had aided me substantially and effectually by a loan of five thousand pounds.
[ترجمه گوگل]او با وام پنج هزار پوندی به طور اساسی و مؤثر به من کمک کرده بود
[ترجمه ترگمان]او به طور قابل ملاحظه ای به من کمک کرده بود و من با وامی به مبلغ پنج هزار لیره به من کمک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The new model can reserve the object information effectually, eliminate the noise, augment image gradient, and pose stronger constringency effect.
[ترجمه گوگل]مدل جدید می‌تواند اطلاعات شی را به‌طور موثر ذخیره کند، نویز را حذف کند، گرادیان تصویر را تقویت کند و اثر محدودیت قوی‌تری ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]مدل جدید می تواند کیفیت اطلاعات جسم را ذخیره کند، نویز را از بین ببرد، گرادیان تصویر را افزایش دهد، و اثر constringency تری ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It can reduce residual stress effectually and lead the distribute of residual stress more uniformity.
[ترجمه گوگل]می تواند تنش پسماند را به طور موثر کاهش دهد و منجر به توزیع یکنواختی تنش پسماند شود
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان فشار باقیمانده را کاهش داد و توزیع فشار باقیمانده را یکنواختی بیشتری ایجاد نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an effectual manner, adequately

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : effect / effectuate
✅️ اسم ( noun ) : effect / effectiveness / effector / effectuation / effectivity / effectuality / efficacy
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : effective / effectual / efficacious
✅️ قید ( adverb ) : effectively / effectually / efficaciously

عاقبت
سرانجام
دست آخر

بپرس