1. The effectiveness of this class of drug has, however, led to their misuse.
[ترجمه گوگل]اما اثربخشی این دسته از داروها منجر به استفاده نادرست از آنها شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، اثربخشی این گروه از مواد مخدر منجر به سو استفاده آن ها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This hard-wearing material combines cost effectiveness with quality.
[ترجمه گوگل]این ماده مقاوم، مقرون به صرفه بودن را با کیفیت ترکیب می کند
[ترجمه ترگمان]این مواد با پوشیدن سخت، اثربخشی هزینه را با کیفیت ترکیب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Bad diction marred the effectiveness of his speech.
[ترجمه گوگل]گفتار بد، اثربخشی گفتار او را مخدوش کرد
[ترجمه ترگمان]بیانی نامناسب، تاثیر کلام او را خدشه دار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The policy's effectiveness cannot be measured by numbers alone.
[ترجمه گوگل]اثربخشی این سیاست را نمی توان تنها با اعداد اندازه گیری کرد
[ترجمه ترگمان]اثربخشی سیاست را نمی توان تنها با اعداد اندازه گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It can be difficult to evaluate the effectiveness of different treatments.
[ترجمه گوگل]ارزیابی اثربخشی درمان های مختلف می تواند دشوار باشد
[ترجمه ترگمان]ارزیابی اثربخشی روش های مختلف می تواند دشوار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Our research attempts to evaluate the effectiveness of the different drugs.
[ترجمه گوگل]پژوهش ما تلاش می کند تا اثربخشی داروهای مختلف را ارزیابی کند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات ما برای ارزیابی اثربخشی داروهای مختلف تلاش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To assert this is to denigrate the effectiveness of the police.
[ترجمه گوگل]ادعای این امر به معنای تحقیر کارآمدی پلیس است
[ترجمه ترگمان]برای اثبات این امر، بدنام کردن اثربخشی پلیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The drug's effectiveness is increased by dilution.
[ترجمه گوگل]اثربخشی دارو با رقیق سازی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]اثربخشی دارو به وسیله رقیق سازی افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They diluted the drug, thus reducing its effectiveness.
[ترجمه گوگل]آنها دارو را رقیق کردند، بنابراین اثربخشی آن را کاهش دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها مواد مخدر را رقیق کردند و بدین ترتیب میزان موثر بودن آن را کاهش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The key to the army's effectiveness is its increased mobility.
[ترجمه گوگل]کلید کارآمدی ارتش افزایش تحرک آن است
[ترجمه ترگمان]کلید اثربخشی ارتش تحرک فزاینده آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The effectiveness of this treatment is still hotly disputed.
[ترجمه گوگل]اثربخشی این درمان هنوز به شدت مورد بحث است
[ترجمه ترگمان]اثربخشی این درمان هنوز به شدت مورد مناقشه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The exam results demonstrated the effectiveness of personal tuition.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمون اثربخشی آموزش شخصی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمون اثربخشی شهریه شخصی را اثبات کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The inaccuracy of the missiles greatly diminishes their effectiveness.
[ترجمه گوگل]عدم دقت موشک ها تا حد زیادی از کارایی آنها می کاهد
[ترجمه ترگمان]عدم دقت این موشک ها تا حد زیادی میزان اثربخشی آن ها را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They're doing tests to evaluate the effectiveness of this herb as an antiseptic.
[ترجمه گوگل]آنها در حال انجام آزمایشاتی برای ارزیابی اثربخشی این گیاه به عنوان یک ضد عفونی کننده هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال انجام آزمایش ها برای ارزیابی اثربخشی این گیاه به عنوان یک ضد عفونی کننده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید