1. The national tests were educationally unsound.
[ترجمه گوگل]آزمون های سراسری از نظر آموزشی ناموفق بود
[ترجمه ترگمان]تست های ملی خیلی غلط بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تست های ملی خیلی غلط بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She attended a school for the educationally subnormal.
[ترجمه گوگل]او در مدرسه ای برای افراد غیرعادی تحصیلی تحصیل کرد
[ترجمه ترگمان]او در یک مدرسه برای the subnormal شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در یک مدرسه برای the subnormal شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The woman who committed the crime was educationally disadvantaged.
[ترجمه گوگل]زنی که مرتکب جرم شد از نظر تحصیلی در وضعیت نامناسبی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]زنی که این جنایت رو مرتکب شده خیلی ضعیف بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنی که این جنایت رو مرتکب شده خیلی ضعیف بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Children living in inner-city areas may be educationally disadvantaged.
[ترجمه گوگل]کودکانی که در نواحی درون شهری زندگی می کنند ممکن است از نظر تحصیلی در وضعیت نامناسبی قرار داشته باشند
[ترجمه ترگمان]کودکانی که در مناطق فقیرنشین زندگی می کنند ممکن است محروم از جامعه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودکانی که در مناطق فقیرنشین زندگی می کنند ممکن است محروم از جامعه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We believe that it is educationally wrong to teach a subject in isolation without linking it to the outside world.
[ترجمه گوگل]ما معتقدیم که از نظر آموزشی اشتباه است که یک موضوع را به صورت مجزا و بدون ارتباط آن با دنیای خارج تدریس کنیم
[ترجمه ترگمان]ما معتقدیم که آموزش یک سوژه به تنهایی بدون ارتباط دادن آن به دنیای بیرون غلط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما معتقدیم که آموزش یک سوژه به تنهایی بدون ارتباط دادن آن به دنیای بیرون غلط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In earlier times the former had been underachieving educationally whereas the latter are now near the peak of their attainment level.
[ترجمه گوگل]در زمانهای قبلی، اولیها از نظر تحصیلی ضعیف بودند، در حالی که دومی اکنون نزدیک به اوج سطح دستیابی خود هستند
[ترجمه ترگمان]در زمان های گذشته، اولی underachieving educationally بوده است، در حالی که دومی در حال حاضر نزدیک به اوج سطح دستیابی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در زمان های گذشته، اولی underachieving educationally بوده است، در حالی که دومی در حال حاضر نزدیک به اوج سطح دستیابی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To see research students in that way is educationally shortsighted.
[ترجمه گوگل]دیدن دانشجویان پژوهشگر به این صورت از نظر آموزشی کوته بینانه است
[ترجمه ترگمان]برای دیدن دانشجویان تحقیق به این روش کوته بینانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای دیدن دانشجویان تحقیق به این روش کوته بینانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The educationally of higher teaching evaluation is an important angle in evaluation theory and its practice.
[ترجمه گوگل]ارزشيابي آموزشي عالي زاويه مهمي در نظريه ارزشيابي و عملكرد آن است
[ترجمه ترگمان]The ارزیابی آموزش عالی، یک زاویه مهم در تئوری ارزیابی و عمل آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The ارزیابی آموزش عالی، یک زاویه مهم در تئوری ارزیابی و عمل آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Family educationally a foundation of an individual growth and It'standardizes the orientation of individual development.
[ترجمه گوگل]خانواده از نظر آموزشی زیربنای رشد فردی است و جهت گیری رشد فردی را استاندارد می کند
[ترجمه ترگمان]خانواده پایه رشد فردی را تشکیل می دهد و جهت گیری فردی را استاندارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانواده پایه رشد فردی را تشکیل می دهد و جهت گیری فردی را استاندارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I would be educationally disadvantaged further by attending the local comprehensive.
[ترجمه گوگل]من با شرکت در دوره جامع محلی از لحاظ آموزشی در مضیقه بیشتری خواهم بود
[ترجمه ترگمان]من با شرکت در برنامه جامع محلی، بیشتر محروم خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من با شرکت در برنامه جامع محلی، بیشتر محروم خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. After her time in hospital, Jenny's parents are afraid she has fallen behind educationally.
[ترجمه گوگل]پس از مدتی که جنی در بیمارستان بستری شد، والدین جنی می ترسند که او از نظر آموزشی عقب مانده باشد
[ترجمه ترگمان]بعد از گذشت زمان در بیمارستان، والدین Jenny می ترسند که او عقب افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از گذشت زمان در بیمارستان، والدین Jenny می ترسند که او عقب افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Teachers lack the skills necessary to incorporate and transform ethnic or gender cultures into a form which is educationally relevant.
[ترجمه گوگل]معلمان فاقد مهارت های لازم برای ادغام و تبدیل فرهنگ های قومی یا جنسیتی به شکلی هستند که از نظر آموزشی مرتبط باشد
[ترجمه ترگمان]معلمان فاقد مهارت های لازم برای ترکیب و تبدیل فرهنگ های قومی و جنسیتی به شکلی هستند که کاملا مرتبط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معلمان فاقد مهارت های لازم برای ترکیب و تبدیل فرهنگ های قومی و جنسیتی به شکلی هستند که کاملا مرتبط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The intellectually gifted find themselves teaching older children; the educationally radical look outside schools for ways of implementing their ideas.
[ترجمه گوگل]استعدادهای فکری خود را به کودکان بزرگتر آموزش می دهند نگاه رادیکال آموزشی به خارج از مدارس به دنبال راه های اجرای ایده های خود است
[ترجمه ترگمان]The که از نظر عقلی به کودکان بزرگ تر یاد می دهند، به دنبال راه هایی برای اجرای ایده های خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The که از نظر عقلی به کودکان بزرگ تر یاد می دهند، به دنبال راه هایی برای اجرای ایده های خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. More than half the total number were categorized as educationally subnormal.
[ترجمه گوگل]بیش از نیمی از تعداد کل از نظر آموزشی غیرعادی طبقه بندی شدند
[ترجمه ترگمان]بیش از نیمی از این تعداد به عنوان educationally subnormal طبقه بندی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیش از نیمی از این تعداد به عنوان educationally subnormal طبقه بندی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید