فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: edits, editing, edited
حالات: edits, editing, edited
• (1) تعریف: to supervise the preparation of (material) for publication.
• مترادف: redact
• مشابه: manage, prep, prepare
• مترادف: redact
• مشابه: manage, prep, prepare
- She is editing a collection of articles by several authors.
[ترجمه گوگل] او در حال ویرایش مجموعه ای از مقالات چندین نویسنده است
[ترجمه ترگمان] او مجموعه ای از مقالات را توسط چندین نویسنده ویرایش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او مجموعه ای از مقالات را توسط چندین نویسنده ویرایش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to add to, delete, correct, or rearrange (written material or film segments).
• مترادف: amend, emend, modify, revise
• مشابه: blue-pencil, correct, polish, rephrase, rewrite, touch up
• مترادف: amend, emend, modify, revise
• مشابه: blue-pencil, correct, polish, rephrase, rewrite, touch up
- I edited my paper carefully before I handed it in.
[ترجمه گوگل] من مقاله ام را قبل از تحویل با دقت ویرایش کردم
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه آن را به دستم بدهم، paper را به دقت ویرایش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه آن را به دستم بدهم، paper را به دقت ویرایش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The film was edited for television because it was too long.
[ترجمه گوگل] این فیلم به دلیل طولانی بودن برای تلویزیون تدوین شد
[ترجمه ترگمان] فیلم برای تلویزیون ویرایش شد چون خیلی طولانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] فیلم برای تلویزیون ویرایش شد چون خیلی طولانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to omit (often fol. by "out").
• مترادف: cross out, delete, eliminate, expunge, omit, remove
• مشابه: blue-pencil, bowdlerize, censor, excise, expurgate
• مترادف: cross out, delete, eliminate, expunge, omit, remove
• مشابه: blue-pencil, bowdlerize, censor, excise, expurgate
- They edited out all of the obscenities in the interview.
[ترجمه گوگل] آنها تمام فحاشی های مصاحبه را ویرایش کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها تمام of را در مصاحبه ویرایش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آن ها تمام of را در مصاحبه ویرایش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: an act or instance of editing.
• مترادف: revision, rewrite
• مترادف: revision, rewrite
- She gave the manuscript a thorough edit.
[ترجمه گوگل] او نسخه خطی را ویرایش کامل کرد
[ترجمه ترگمان] او یک ویرایش کامل را به دست نوشته داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او یک ویرایش کامل را به دست نوشته داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید