edification

/ˌedəfəˈkeɪʃn̩//ˌedɪfɪˈkeɪʃn̩/

معنی: تقدیس، تهذیب، تعلیم، عبرت، تهذیب اخلاق
معانی دیگر: تزکیه، آموزش معنوی، تعالی فکری

جمله های نمونه

1. I am telling you this simply for your edification.
[ترجمه soroush] این را فقط برای اطلاع ( روشن شدن ) شما میگویم
|
[ترجمه گوگل]این را صرفاً برای تعالی شما به شما می گویم
[ترجمه ترگمان]این را فقط به خاطر edification به شما می گویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Demonstrations, films, and videotapes are shown for your edification.
[ترجمه گوگل]تظاهرات، فیلم ها و نوارهای ویدئویی برای آموزش شما نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]تظاهرات، فیلم ها و نوارهای ویدیویی برای تهذیب اخلاقی شما نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The books were intended for the edification of the masses.
[ترجمه گوگل]این کتاب ها برای تربیت توده ها در نظر گرفته شده بود
[ترجمه ترگمان]این کتاب ها برای تهذیب اخلاق توده ها قرار گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was a fluency and an edification and upbuilding such as I have seldom seen.
[ترجمه گوگل]تسلط و پیشرفت و سازندگی وجود داشت که من به ندرت دیده ام
[ترجمه ترگمان]زبانی وجود داشت که به ندرت دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Good books give edification.
[ترجمه گوگل]کتاب های خوب باعث پیشرفت می شوند
[ترجمه ترگمان]کتاب های خوب به آن ها اعطا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But one who prophesies speaks to men for edification and exhortation and consolation.
[ترجمه گوگل]اما کسی که نبوت می کند با مردم برای تعلیم و اندرز و تسلی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]اما کسی که از آن ها پیش بینی می کند برای تهذیب اخلاقی و پند و اندرز با مردان سخن می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Book of Job is further intended for edification, for Job is to us an example of patience.
[ترجمه گوگل]کتاب ایوب بیشتر برای تعالی در نظر گرفته شده است، زیرا ایوب برای ما نمونه ای از صبر است
[ترجمه ترگمان]کتاب ایوب برای تهذیب اخلاقی بیشتر در نظر گرفته شده است، زیرا ایوب یک نمونه از صبر و شکیبایی برای ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The culture plays an irreplaceable role in human edification.
[ترجمه گوگل]فرهنگ نقشی بی بدیل در تربیت انسان دارد
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ، نقش غیرقابل تعویض را در رفتار انسان ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But he that prophesieth speaketh unto men to edification, and exhortation, and comfort.
[ترجمه گوگل]اما کسی که نبوت می کند با مردم برای تعالی و نصیحت و تسلی سخن می گوید
[ترجمه ترگمان]اما او برای تهذیب اخلاق و پند و اندرز و تسلی دادن به مردم سخن می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The text ask question and input in edification way, using lecture method.
[ترجمه گوگل]متن پرسش و ورودی را به روش آموزشی و با استفاده از روش سخنرانی مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]متن از طریق استفاده از روش سخنرانی پرسش و ورودی را از طریق روش تدریس مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The forming of football consciousness needs longtime imperceptible edification to permeation.
[ترجمه گوگل]شکل‌گیری آگاهی فوتبالی برای نفوذ نیاز به ساختار نامحسوس دیرینه دارد
[ترجمه ترگمان]تشکیل آگاهی فوتبال نیاز به پنهان شدن دراز مدت برای طبقه بندی کردن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Annie: This is due to Wang Ping's edification.
[ترجمه گوگل]آنی: این به خاطر تربیت وانگ پینگ است
[ترجمه ترگمان]انی: این به خاطر edification Wang Ping است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. THE EDIFIER - On-line magazine promoting the edification of the body of Christ.
[ترجمه گوگل]THE EDIFIER - مجله آنلاینی که بنای بدن مسیح را تبلیغ می کند
[ترجمه ترگمان]- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I tend to watch the television for pleasure rather than edification.
[ترجمه گوگل]من تمایل دارم که تلویزیون را برای لذت تماشا کنم تا برای ساختن
[ترجمه ترگمان]من بیشتر تمایل دارم که تلویزیون را به خاطر لذت تماشا کنم تا اینکه درس عبرتی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was defended by careful missionary work, by books of edification and by the practice of the pilgrimages to Jerusalem.
[ترجمه گوگل]با کار تبلیغی دقیق، کتاب‌های تربیتی و تمرین زیارت‌های اورشلیم از آن دفاع شد
[ترجمه ترگمان]این اثر از طریق کتاب های درسی و از طریق کتاب های تهذیب اخلاقی و با اعمال زیارت اماکن مقدس به اورشلیم مورد دفاع قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تقدیس (اسم)
veneration, consecration, canonization, sanctification, edification

تهذیب (اسم)
improvement, refinement, cultivation, edification, reformation

تعلیم (اسم)
schooling, training, edification, pedagogy, doctrine, didactics, teaching, tuition

عبرت (اسم)
example, edification, lesson

تهذیب اخلاق (اسم)
edification, regeneration

انگلیسی به انگلیسی

• moral guidance, moral improvement, strengthening and building up of character

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: The process of teaching or improving someone morally or intellectually 📚
🔍 مترادف: Enlightenment
✅ مثال: The teacher’s stories were meant for the edification of her students, instilling values and wisdom.
تهذیب اخلاق، تعلیم، تقدیس، درس عبرت،
۱. آموزش ۲. تزکیه. تهذیب. اعتلای معنوی
مثال:
Moral preaching too, in its own place, is at a high point, and a person needs a tenderness in spirit and edification of the carnal self.
موعظه ی اخلاقی هم در جایگاه خودش، در درجه بالایی است و یک انسان به رقت روح و تزکیه {و تهذیب} خود ِ نفسانی اش نیاز دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

the improvement of the mind and understanding, especially by learning/ “Edification” is a noun that refers to the moral or intellectual instruction or improvement of someone.
بهبود ذهن و درک، به ویژه با یادگیری
...
[مشاهده متن کامل]

اسمی است که به آموزش یا بهبود اخلاقی یا فکری شخصی اشاره دارد.
I tend to watch the television for pleasure rather than edification.
The video was created for the edification of clients.
His journal entries were written for his own personal edification.
These collections were meant for serious moral guidance rather than scholarly or literary edification.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/edification
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : edify
✅️ اسم ( noun ) : edification
✅️ صفت ( adjective ) : edifying
✅️ قید ( adverb ) : _
درس عبرت

بپرس