edible

/ˈedəbl̩//ˈedɪbl̩/

معنی: خوراکی، خوردنی، ماکول، خوش گوشت، چیز خوردنی
معانی دیگر: قابل خوردن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: suitable or safe to be eaten as food.
متضاد: inedible

- We learned to recognize the edible berries.
[ترجمه Kimjungkook] ما یاد گرفتیم که توت های خوراکی رو از بقیه توت ها تشخیص بدیم
|
[ترجمه شان] ما یاد گرفته ایم توت های خوراکی را تشخیص ( تمیز ) دهیم.
|
[ترجمه گوگل] ما یاد گرفتیم که توت های خوراکی را تشخیص دهیم
[ترجمه ترگمان] ما یاد گرفتیم که دانه های خوراکی را تشخیص دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: edibility (n.), edibleness (n.)
• : تعریف: (usu. pl.) something fit to be eaten; foodstuffs.

جمله های نمونه

1. a sweet edible pulp embeds the seed of plums and peaches
شفت شیرین و خوراکی هسته ی آلو و هلو را در بر می گیرد.

2. most mushrooms are not edible
بیشتر قارچ ها خوراکی نیستند.

3. not all mushrooms are edible
همه ی قارچ ها خوراکی نیستند.

4. they scrounged round for edible roots
در اطراف دنبال ریشه های خوراکی می گشتند.

5. Unfortunately some poisonous mushrooms look like edible mushrooms.
[ترجمه گوگل]متاسفانه برخی از قارچ های سمی شبیه قارچ های خوراکی هستند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه بعضی قارچ سمی شبیه قارچ خوردنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Edible wild herbs kept us from dying of starvation.
[ترجمه گوگل]گیاهان وحشی خوراکی ما را از گرسنگی مردن نگه می داشتند
[ترجمه ترگمان]گیاهان وحشی و گیاهان وحشی ما را از گرسنگی در حال مردن نگه داشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Are these berries edible, or are they poisonous?
[ترجمه گوگل]آیا این توت ها خوراکی هستند یا سمی هستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا این دانه ها خوردنی هستند، یا سمی هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These berries are edible, but those are poisonous.
[ترجمه گوگل]این توت ها خوراکی هستند، اما سمی هستند
[ترجمه ترگمان]این دانه ها خوردنی هستند، اما آن ها سمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But some edible insects mimic the bright coloration to throw off their enemies.
[ترجمه گوگل]اما برخی از حشرات خوراکی رنگ روشن را تقلید می کنند تا دشمنان خود را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]اما برخی از حشرات خوردنی، رنگ های روشن را تقلید می کنند تا دشمنانشان را رها کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This food is scarcely edible.
[ترجمه گوگل]این غذا به ندرت قابل خوردن است
[ترجمه ترگمان]این غذا به ندرت قابل خوردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You can also buy special packs of edible egg colourings from some supermarkets and craft shops.
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید بسته های مخصوص رنگ تخم مرغ خوراکی را از برخی سوپرمارکت ها و مغازه های صنایع دستی خریداری کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید بسته های خاصی از تخم مرغ خوردنی را از سوپرمارکت ها و مغازه های صنایع دستی بخرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are many edible fruits growing wild in the coastal forest.
[ترجمه گوگل]میوه های خوراکی زیادی در جنگل های ساحلی به صورت وحشی رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از میوه ها در جنگل ساحلی در حال رشد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some mushrooms are edible while others, which look almost identical, contain deadly poisons.
[ترجمه گوگل]برخی از قارچ ها خوراکی هستند در حالی که برخی دیگر که تقریباً شبیه هم هستند حاوی سموم کشنده هستند
[ترجمه ترگمان]برخی قارچ های خوراکی هستند در حالی که دیگران، که تقریبا همسان هستند، حاوی سم های مرگبار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was the only edible thing in the pantry.
[ترجمه گوگل]این تنها چیز خوراکی در انبار بود
[ترجمه ترگمان]تنها چیز قابل خوردن در آبدارخانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوراکی (صفت)
edible

خوردنی (صفت)
eatable, edible

ماکول (صفت)
eatable, edible

خوش گوشت (صفت)
eatable, edible, good-humored, good-humoured, good-natured

چیز خوردنی (صفت)
edible, goody

انگلیسی به انگلیسی

• something that may be eaten
may be eaten
something that is edible is safe to eat and not poisonous.

پیشنهاد کاربران

edible
OPP: inedible
sth that is edible can be eaten .
خوردنی / قابل خوردن
"Edible" is a slang term that is often used to refer to food products that contain marijuana or THC. Some of the most common edibles include brownies, cookies, and gummies. Edibles tend to result in a much more intense and longer - lasting high than smoking marijuana, and the effects can take longer to set in
...
[مشاهده متن کامل]

یک اصطلاح عامیانه اغلب برای اشاره به محصولات غذایی حاوی ماری جوانا یا THC . برخی از رایج ترین خوراکی ها عبارتند از: براونی، کلوچه و آدامس. این محصولات غذایی به نسبت کشیدن ماری جوانا، باعث افزایش شدیدتر نشئه ( سرخوشی ) و ماندگاری آن می شوند و تاثیرات آن می تواند مدت بیشتری طول بکشد.

منابع• https://www.urbandictionary.com/define.php?term=Edible• https://americanaddictioncenters.org/marijuana-rehab/slang-names
خوردنی یا قابل خوردن
able to eat
به غیر از معنی خوراکی در زبان عامیانه معنی خوراکی و غذاهایی که با ماریجوانا و مواد روانگردان دیگه مصرف میشه رو هم میده
یعنی یجورایی همون "مزه" خودمون
به غیر از قابل خوردن یکی از معانی این کلمه خوراکی ها و غذاهایی که با ماریجوانا مخلوط شدن
Edibles are food products infused with marijuana. Though smoking marijuana is the most prevalent method of consumption, eating marijuana is quickly becoming a popular way to consume the drug.
قابل خوردن
خوراکی. قابل خوردن یا آشامیدن

بپرس