edgeways

/ˈeˌdʒwez//ˈedʒweɪz/

از پهلو، یک وری، اریب وار، کجکی، از لبه، از کناره (edgewise هم می گویند)، ازطرف لبه، درحالی که لبه چیزی بطرف جلوباشد، لب بلب

جمله های نمونه

1. i saw a plank edgeways
تخته ای را از پهلو (از ضخامت و نه از طول یا عرض) دیدم.

2. get a word in edgeways
(صحبت متکلم وحده ای را قطع کردن و حرفی زدن) حرف کسی را قطع کردن

3. If you turn it edgeways you'll get the desk through the door.
[ترجمه گوگل]اگر آن را به طرف لبه ها بچرخانید، میز را از در می گذرانید
[ترجمه ترگمان]اگر شما آن را تحویل دهید، میز را از پشت در خواهید گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No one else can get a word in edgeways.
[ترجمه گوگل]هیچ کس دیگری نمی تواند یک کلمه در لبه ها دریافت کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس دیگری نمی تواند حتی یک کلمه هم حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I couldn't get a word in edgeways.
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم یک کلمه در لبه ها دریافت کنم
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم حتی یک کلمه هم به زبان بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He sawed the board edgeways.
[ترجمه گوگل]او لبه های تخته را اره کرد
[ترجمه ترگمان]He را برید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Roz was talking so much that nobody else could get a word in edgeways!
[ترجمه گوگل]رز آنقدر حرف می زد که هیچ کس دیگری نمی توانست کلمه ای را در لبه ها بفهمد!
[ترجمه ترگمان]راز \"انقدر حرف می زد که هیچ کس\" حتی یه کلمه هم حرف نزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I wanted to tell you that she'd phoned, but you were talking so much I couldn't get a word in edgeways.
[ترجمه گوگل]می‌خواستم بهت بگم که زنگ زده بود، اما تو انقدر حرف می‌زدی که نمی‌تونستم یه کلمه هم حرف بزنم
[ترجمه ترگمان]می خواستم به شما بگویم که او تلفن کرده، اما شما انقدر حرف می زدید که من حتی یک کلمه هم بلد نبودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He completely monopolized the conversation last night; Mary and I couldn't get a word in edgeways.
[ترجمه گوگل]او دیشب گفتگو را کاملاً در انحصار خود درآورد من و مری نمی توانستیم یک کلمه در لبه ها بفهمیم
[ترجمه ترگمان]دیشب این مکالمه را فقط به زبان اورده بود، مری و من حتی یک کلمه هم بلد نبودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He spent all the time talking and they could not get a word in edgeways.
[ترجمه گوگل]او تمام وقت را صرف صحبت كردن كرد و آنها نتوانستند يك كلمه در لبه‌ها بيان كنند
[ترجمه ترگمان]تمام آن مدت را صرف صحبت کردن می کرد و حتی یک کلمه هم به زبان نیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When Mary starts talking, no one else can get a word in edgeways.
[ترجمه گوگل]هنگامی که مری شروع به صحبت می کند، هیچ کس دیگری نمی تواند یک کلمه در لبه ها دریافت کند
[ترجمه ترگمان]وقتی مری شروع به حرف زدن می کند، هیچ کس دیگری نمی تواند حتی یک کلمه هم حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A word is as much as you will get in edgeways.
[ترجمه گوگل]یک کلمه به همان اندازه است که در لبه ها به دست خواهید آورد
[ترجمه ترگمان]حتی یک کلمه هم در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He talks so much that no one else can get a word in edgeways.
[ترجمه گوگل]او آنقدر حرف می زند که هیچ کس دیگری نمی تواند یک کلمه در لبه ها به زبان بیاورد
[ترجمه ترگمان]آنقدر حرف می زند که هیچ کس نمی تواند حتی یک کلمه هم حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He talked on and on and nobody else could get a word in edgeways.
[ترجمه گوگل]او مدام صحبت می‌کرد و هیچ کس دیگری نمی‌توانست کلمه‌ای در لبه‌ها دریافت کند
[ترجمه ترگمان]او ادامه داد، و هیچ کس دیگری هم نمی توانست حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sideways
if you say that you cannot get a word in edgeways, you mean that you are unable to say anything because someone else is talking too much; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

Get a word in edgeways مجال یا فرصت صحبت کردن پیدا کردن
( عامیانه ) نشنیدن صحبت کسی بخاطر صحبت نفری دیگر

بپرس