edgar cayce

ادگار کیسی در سال ١٨٧٧ از پدر و مادری کشاورز و بی سواد در ایالت کنتاکی آمریکا به دنیا آمد. در ٢٤ سالگی وقتی سعی کرد که مشکل گرفتگی صدایش را که بیش از یک سال او را خانه نشین کرده بود از طریق القاء هیپنوتیزمی حل کند، کاملاً بر حسب اتفاق به موهبت خدادادیش پی برد و از آن پس، بی وقفه تا لحظـه مرگ این توانائی منحصر به فردش را برای کاهش آلام و رنج کسانی که به او مراجعه می کردند به کار گرفت.
گفته می شود که ادگار کیسی در جوانی ۶۷ بار کتاب مقدس را خوانده است. در سن یازده سالگی، کیسی در حالی که کتاب مقدس خود را در جنگل می خواند، "فرشته ای بالدار" به ملاقات او رفت و از او پرسید که چه آرزویی دارد و چه چیزی را بیشتر می خواهد. او پاسخ داد که دوست دارد مبلغی شود و به دیگران، به ویژه کودکان بیمار کمک کند.
کـیسی به مدت ٤٣ سال خود را در وضعیتی شبیه خلسه قرار می داد و با اتکاء به بایگانی آکاشیک ( مخزن حقیقی و پاک نشدنی اعمال، نیات، افکار و گفتار تمام انسانها از بدو خلقت ) و ذهن ناخودآگاه فرد، در پاسخ به هر پرسشی که از او در ارتباط با موضوعات مختلف، از مشکلات جسمانی و وضعیت سلامت شخص گرفته تا تقدیر و سرنوشت و گذشته و آینده او پرسیده می شد، اطلاعات دقیق و صحیحی ارائه می داد. این اطلاعات که به دقت یادداشت برداری می شد، خوانش یا ریدینگ خوانده می شد. ١٤٣٠٦ خوانش به جا مانده از کیسی که برای هزاران متقاضی انجام گرفت هم اکنون در کتابخانه مؤسسه ای که به نام اوست ( A. R. E ) برای استفاده محققان در دسترس است و به دقت ثبت و نگهداری شده است.
سرانجام فشار مداومی که بر دوش کیسی سنگینی می کرد به مرگ وی در سال ١٩٤٥ و در سن ٦٨ سالگی انجامید. ادگار کیسی را بزرگترین عارف امریکائی، بزرگترین پیشگوی قرن بیستم و بزرگترین نهان بین تاریخ لقب داده اند.
ادگار کیسی معتقد بود که هر فرد، بهترین کسی است که می تواند خواب خود را تعبیر کند. وی برخلاف یونگ و فروید بیشتر به نمادهای فردی و نه جمعی در رویاها اهمیت می داد.
کیسی معتقد بود انسانها دارای قدرت های خارق العاده ای همچون یادآوری خاطرات زندگی های گذشته، ارتباط با مردگان، پیشگویی حوادث آینده و کارهای شگفت انگیز دیگری هستند که مشروط به تمرین و یادگیری اند.
کیسی با وجود اینکه یک مسیحی معتقد بود، به تناسخ باور داشت و آن را مخالف با عقاید مسیحیت و هیچ مذهب دیگری نمی دانست.
چگونگی دست یابی ادگار کیسی به بایگانی آکاشیک افراد و پرونده زندگی های آنان در طی تناسخات متعددشان در خواب هیپنوتیکی
پرسش مهمی که درباره کیسی مطرح می شد این بود که این اطلاعات از کجا می آید؟ و پاسخ چنین بود: ذهن کیسی در وضعیت خلسه هیپنوتیزمی به دو منبع اطلاعات دسترسی داشت:
اول ذهن ناخودآگاه شخصی بود که خوانش برایش انجام می شد. بر اساس خوانش ها، ذهن ناخودآگاه شخص در بردارنده خاطرات تک تک تجربیاتی است که او از سر گذرانده است، نه تنها از لحظه تولد، بلکه پیش از تولد و در تمام زندگی های پیشینش. خاطرات پیش از تولد در سطوح بسیار عمیق تری از ذهن ناخودآگـاه جا خوش کرده اند و عموماً از دسترس روان درمانگران مدرن به دورند. دسترسی به ذهن ناخودآگاه فرد، از طریق ذهن ناخودآگاه شخص دیگر بسیار راحت تر از بکارگیری ذهن خودآگاه اوست. بنابراین، ذهن کیسی تحت هیپنوتیزم بسیار راحت و سریع با ذهن ناخودآگاه دیگران مرتبط می شد.
اما توضیح منبع دوم اطلاعاتی کیسی، کمی مشکل تر از اولی است. منبع دوم بایگانی آکاشیک نام دارد. کیسی همیشه در حالت هیپنوتیزم کلمات ناآشنا را هجی می کرد. در این مورد نیز او چنین گفته است: آکاشا اسم و آکاشیک صفت آن است. آکاشا واژه ای سانسکریت است که به جوهره اتری ماده ای که عالم از آن ساخته شده، اشاره دارد و ترکیبی است الکترواسپیریچوال. هر صوت و نور و عمل و فکری که از لحظه پیدایش جهان بوجود آمده، بصورت محوناشدنی بر روی آکاشا، ثبت شده است. روشن بینان، نهان بینان و غیبگویان، همه با تکیه بر بایگانی آکاشیک است که می توانند گذشته را ببینند، گذشته ای که بر دانش معمول بشری، نامکشوف و غیرقابل دسترس است.
شاید بتوان آن را دوربین عظیم عالم هستی قلمداد کرد. توانایی خوانش این اسناد در همه ما وجود دارد و به میزان حساسیت ما وابسته است. برای دسترسی به آن کافی است سطح آگاهی خود را با آن همتراز کنیم، درست مانند میزان کردن رادیو برای دریافت طول موج مربوطه
او سازمانی را به نام انجمن پژوهش و روشنگری یا A. R. E تأسیس کرد که امروزه هنوز یک انجمن فعال است که در ویرجینیا بیچ و همچنین در هیوستون، تگزاس واقع شده است. انجمن پژوهش و روشنگری شامل یک بیمارستان و یک دانشگاه است که هر دو در ویرجینیا بیچ واقع شده اند. کیسی به عنوان پدر طب کل نگر و همچنین مستندترین فراروان بین قرن بیستم نیز شناخته می شود.