eddy

/ˈedi//ˈedi/

معنی: جریان مخالف، گرداب کوچک، چرخ زدن
معانی دیگر: (جریان چرخشی آب یا هوا یا گاز و غیره) گرداب، گردباد، گردابر، گردگاز، گرد دود، تنوره، چرخاب، آب ستون، بادستون، (آب و باد و ابر و غیره) حلقه وار حرکت کردن، چرخیدن، (مجازی) جریان مخالف، تمایل مخالف، (مجازی) دسته ی مردم، گروه، ماری بیکر ادی (بنیان گذار فرقه ی christian science - امریکایی)، چر  زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: eddies
• : تعریف: a small current of water, air, fog, dust, or the like that moves contrary to the main current, esp. rotating like a whirlpool.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: eddies, eddying, eddied
• : تعریف: to move or turn in eddies.
مشابه: moil, swirl

- The river water eddied behind the fallen log.
[ترجمه گوگل] آب رودخانه پشت کنده های افتاده می پیچید
[ترجمه ترگمان] آب رودخانه در پس کنده درخت فرو ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The bend in the river had caused an eddy of fast swirling water.
[ترجمه گوگل]خم شدن رودخانه باعث گردابی از آب در حال چرخش سریع شده بود
[ترجمه ترگمان]پیچ رودخانه باعث چرخش آب سریع آب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Duane Eddy is John Peel's all-time favourite artist.
[ترجمه گوگل]Duane Eddy هنرمند مورد علاقه تمام دوران جان پیل است
[ترجمه ترگمان]دو آن ادی یک هنرمند محبوب جان پیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Eddy finds himself plunged into a world of brutal violence.
[ترجمه گوگل]ادی خود را در دنیایی از خشونت وحشیانه فرو می‌بیند
[ترجمه ترگمان]ادی خودش را در دنیایی از خشونت وحشیانه غوطه ور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Eddy dangles a very tempting adulterous carrot in front of Richard and suggests a convivial evening of wife swapping.
[ترجمه گوگل]ادی یک هویج زناکار بسیار وسوسه انگیز را جلوی ریچارد آویزان می کند و پیشنهاد می کند که یک شب شاد و بامزه مبادله همسر باشد
[ترجمه ترگمان]ادی از یک زناکار خیلی اغوا کننده در مقابل ریچارد استفاده می کند و یک شب convivial برای تعویض همسر پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mt. Eddy is directly to the west of Mt. Shasta.
[ترجمه گوگل]کوه ادی مستقیماً در غرب کوه شستا قرار دارد
[ترجمه ترگمان]ام ادی مستقیما در غرب ام تی قرار دارد شاستا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eddy knows how to write page-turning, tense prose, and whips through big set-piece scenes with gusto.
[ترجمه گوگل]ادی می‌داند که چگونه با ذوق و شوق در صحنه‌های بزرگ، نثری پرتنش بنویسد
[ترجمه ترگمان]ادی می داند که چگونه ورق ورق، نثر پر تنش را بنویسد و با اشتها صحنه های بزرگ را بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I've got an obit of poor old Eddy Moulton to do for the Journalist.
[ترجمه گوگل]من یک کتاب از ادی مولتون پیر بیچاره دارم که باید برای روزنامه نگار انجام دهم
[ترجمه ترگمان]من یک فوت از ادی پیر بیچاره را دارم که برای روزنامه نگار کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In each half of the wake the eddy consists of two parallel vortex tubes of opposite sense.
[ترجمه گوگل]در هر نیمه از پی گردابی از دو لوله گرداب موازی با حس مخالف تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]در هر نیم ساعت، گردابی متشکل از دو لوله مارپیچ موازی با معنی مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eddy Shah, the former national newspaper proprietor, is one of his contacts.
[ترجمه گوگل]ادی شاه، مالک سابق روزنامه ملی، یکی از مخاطبین او است
[ترجمه ترگمان]ادی شاه، مالک سابق روزنامه ملی، یکی از تماس های خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Old Eddy meant something to him.
[ترجمه گوگل]ادی پیر برای او معنایی داشت
[ترجمه ترگمان] ادی پیر \"براش یه معنایی داشت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sabour was an eddy of life in the midst of a sea of lethargy.
[ترجمه گوگل]صبور گردابی از زندگی بود در میان دریای بی حالی
[ترجمه ترگمان]زندگی در میان دریایی از رخوت، یک گرداب زندگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Eddy requires a climb of about 200 feet over the course of 5-1 / 4 miles.
[ترجمه گوگل]ادی نیاز به صعود حدود 200 فوتی در طول 5-1 / 4 مایل دارد
[ترجمه ترگمان]ادی نیازمند صعود در حدود ۲۰۰ فوت در طول ۵ تا ۱ \/ ۴ مایل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Did you know that Eddy paid out nearly £2000 for his new computer?
[ترجمه گوگل]آیا می‌دانستید که ادی برای کامپیوتر جدیدش نزدیک به 2000 پوند پرداخت کرده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا می دانستید که ادی حدود ۲۰۰۰ پوند برای کامپیوتر جدید خود پرداخت کرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Trapped in an eddy Graham was retrieved from the barrel badly bruised, just before he almost died of suffocation.
[ترجمه گوگل]گراهام که در یک گردابی به دام افتاده بود، درست قبل از اینکه تقریباً در اثر خفگی بمیرد، به شدت کبود شده از بشکه بیرون آورده شد
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که نزدیک بود خفه شود، در یک گردابی، که به شدت مجروح شده بود، از روی بشکه ای که به شدت مجروح شده بود، پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Duane Eddy and his Gretsch guitar said it all on his instrumentals cut between 1958 and 1960.
[ترجمه گوگل]دوئن ادی و گیتار گرچش همه اینها را در سازهایش که بین سال‌های 1958 و 1960 برش داده بودند، گفتند
[ترجمه ترگمان]دو آن ادی و گیتار Gretsch او این فیلم را بین سال های ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۰ به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جریان مخالف (اسم)
surge, cross-current, eddy

گرداب کوچک (اسم)
eddy

چرخ زدن (فعل)
turn, rotate, gyrate, eddy, pirouette, gyre, spin

تخصصی

[عمران و معماری] جریان تلاطمی - گرداب - حرکت نامنظم - جریان گردابی - گردابه - جریان متلاطم - جریان آشفته - گردباد
[برق و الکترونیک] گرداب
[مهندسی گاز] گرداب کوچک، جریان مخالف
[زمین شناسی] گردابی، جریان تلاطمی، گرد باد، حرکت نامنظم
[آب و خاک] گرداب کوچک، چرخابه

انگلیسی به انگلیسی

• circular current, small whirlpool (of wind or water)
form a circular current, form a small whirlpool, swirl around (about wind or water)
if water or wind eddies, it moves round and round in no particular direction. verb here but can also be used as a count noun. e.g. ...every eddy of the tide.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A circular current or flow 🔄
🔍 مترادف: Swirl
✅ مثال: The kayaker skillfully navigated through the eddy in the river
1. چرخش 2. گرداب 3. گردباد {کوچک} 4. تنوره. ستون 5. چرخیدن 6. گشتن. پلکیدن
مثال:
leaves whirled in eddies of wind
برگها در گردابهای {کوچکِ} باد می چرخیدند.
eddy ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: پیچک 2
تعریف: عنصری از شاره که هویت و عمر خاص خود را دارد و انرژی خود را از شارش اصلی می‏گیرد
گردباد
گرداب
گردباد، گرداب
جریان متلاطم ( شدید )

بپرس