ecumenical

/ˌekjuːˈmenɪkl̩//ˌiːkjuːˈmenɪkl̩/

معنی: مربوط به سرتاسر جهان، جهانی
معانی دیگر: جهانی (به ویژه در مورد کلیسا گفته می شود: کلیسای جهانی)، مربوط به سرتاسر جهان مخصوصا در موردکلیساها گفته میشود، عام

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: ecumenically (adv.)
(1) تعریف: of or relating to unity, or efforts to achieve unity, among all the Christian religions.
متضاد: denominational

(2) تعریف: universally applicable.

جمله های نمونه

1. The conference is the world's largest annual ecumenical event.
[ترجمه گوگل]این کنفرانس بزرگترین رویداد جهانی سالانه جهان است
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس بزرگ ترین رویداد در جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An Ecumenical Jury has been part of the Festival for the past 19 years.
[ترجمه گوگل]هیئت داوران جهانی در 19 سال گذشته بخشی از جشنواره بوده است
[ترجمه ترگمان]یک هیات منصفه بین المللی در ۱۹ سال گذشته بخشی از جشنواره بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To say that church schools hinder the ecumenical movement is a nonsense.
[ترجمه گوگل]اینکه می گویند مدارس کلیسا مانع جنبش کلیسایی می شوند، بی معنی است
[ترجمه ترگمان]به نظر من، مدارس کلیسا مانع حرکت ecumenical، بی معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These bases reflect the ecumenical nature of her work.
[ترجمه گوگل]این مبانی ماهیت جهانی کار او را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]این پایه ها طبیعت جامع work را منعکس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. None of the ecumenical character of Barr's approach remained.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از خصلت های جهانی رویکرد بار باقی نماند
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از ویژگی های یک کلیسا از رویکرد بار باقی نمانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He worked with Ramsey on several ecumenical committees and respected his mind.
[ترجمه گوگل]او با رمزی در چندین کمیته جهانی کار کرد و به ذهن او احترام گذاشت
[ترجمه ترگمان]او با رمزی در چند سالن عمومی کار می کرد و به ذهنش احترام می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is also the result of ecumenical co-operation between the major denominations.
[ترجمه گوگل]همچنین نتیجه همکاری جهانی بین فرقه های اصلی است
[ترجمه ترگمان]این همچنین نتیجه هم کاری چند باندی بین فرقه های مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The solution might well be an ecumenical link, or a secular organisation where we could bring a spiritual dimension.
[ترجمه گوگل]راه حل ممکن است یک پیوند جهانی، یا یک سازمان سکولار باشد که در آن بتوانیم بعد معنوی بیاوریم
[ترجمه ترگمان]راه حل ممکن است یک پیوند جامع و یا یک سازمان سکولار باشد که در آن ما می توانیم یک بعد معنوی به همراه داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The publishers' introduction is somewhat ecumenical.
[ترجمه گوگل]مقدمه ناشران تا حدودی جهان بینی است
[ترجمه ترگمان]معرفی ناشران تا حدی جامع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was already a member of ecumenical committees.
[ترجمه گوگل]او قبلاً عضو کمیته های جهانی بود
[ترجمه ترگمان]او قبلا عضوی از کمیته صلح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She lends support to the ecumenical cause.
[ترجمه گوگل]او از آرمان جهانی حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]اون حمایت to هم داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The 45-minute ecumenical memorial service was relayed by loudspeakers to a further 200 huddled in the cold outside.
[ترجمه گوگل]مراسم یادبود 45 دقیقه ای کلیسایی توسط بلندگوها به 200 نفر دیگر که در سرمای بیرون جمع شده بودند، پخش شد
[ترجمه ترگمان]این مراسم یادبود ۴۵ دقیقه ای از طریق بلندگو برای ۲۰۰ نفر دیگر در سرمای بیرون پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aside from its ascendency as an ecumenical center, Hanover was also rising to political prominence.
[ترجمه گوگل]هانوفر گذشته از عروجش به عنوان یک مرکز جهانگردی، به شهرت سیاسی نیز می رسید
[ترجمه ترگمان]هانوور گذشته از سلطه آن به عنوان مرکز ecumenical نیز به شهرت سیاسی ارتقا یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This is the most significant single interfaith ecumenical project to take place in the United States.
[ترجمه گوگل]این مهم‌ترین پروژه جامع بین‌ادیانی است که در ایالات متحده انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]این یکی از مهم ترین پروژه های ecumenical interfaith است که در ایالات متحده برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some of the utterances of ecumenical s gave ground for this suspicion.
[ترجمه گوگل]برخی از اقوال عهد کیهانی زمینه این شبهه را فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]بعضی از the جهانی برای این سو ظن به زمین افتاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به سراسر جهان (صفت)
ecumenic, ecumenical

جهانی (صفت)
universal, planetary, epidemic, ecumenical, global, worldwide

انگلیسی به انگلیسی

• worldwide, universal; of the christian church
ecumenical is used to describe ideas and movements which try to unite different christian churches; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: Inclusive or universal, especially in religious or cultural contexts 🌍 ✝️
🔍 مترادف: Universal
✅ مثال: The ecumenical conference brought together religious leaders from various faiths to promote unity.
This term refers to something that promotes or relates to unity and cooperation among different religious or denominational groups. It is often used to describe efforts or organizations that seek to bridge divides and foster understanding.
...
[مشاهده متن کامل]

چیزی که اتحاد و همکاری بین گروه های مذهبی یا فرقه های مختلف را ترویج می کند یا به آن مربوط است.
اغلب برای توصیف تلاش ها یا سازمان هایی که به دنبال پل زدن روی شکاف ها و تقویت تفاهم هستند، استفاده می شود.
مثال؛
For instance, “The ecumenical council brought together representatives from various Christian denominations to discuss common issues. ”
In a conversation about interfaith dialogue, one might say, “An ecumenical approach is essential for building peaceful relationships between different religious communities. ”
A religious leader might mention, “Our church is involved in ecumenical initiatives to promote understanding and collaboration among different faith traditions. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-worldwide/
عمومی و فراگیر.
مثلا ecumenical heuristics یعنی راهبردهای عمومی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : ecumenism / ecumenicity / ecumenicalism
✅️ صفت ( adjective ) : ecumenical ( ecumenic )
✅️ قید ( adverb ) : ecumenically
جامع و فراگیر
طرفدار اتحاد شاخه های مختلف مسیحی

بپرس