ectomorph

/ˈektoʊmɔːrf//ˈektoʊmɔːrf/

آدم برون دیس (رجوع شود به: ectomorphic)

جمله های نمونه

1. The Ectomorph frame is small with narrow shoulders and sometimes even narrower hips.
[ترجمه گوگل]قاب اکتومورف کوچک با شانه های باریک و گاهی اوقات حتی باسن باریک تر است
[ترجمه ترگمان]کادر Ectomorph کوچک است و شانه های باریک و برخی اوقات حتی مفصل ران نیز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In both sexes endomorph increased and ectomorph decreased with age, but after age 35 years somatotypes of females obviously changed.
[ترجمه گوگل]در هر دو جنس با افزایش سن، اندومورف افزایش و اکتومورف کاهش یافت، اما پس از 35 سالگی، نمونه‌های بدنی ماده‌ها به وضوح تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]در هر دو جنس نر و ماده افزایش یافت و ectomorph با گذشت زمان کاهش یافت، اما پس از گذشت ۳۵ سال، somatotypes زن به طور بدیهی تغییر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The majority of boys was in mesomorph and ectomorph.
[ترجمه گوگل]اکثر پسران در مزومورف و اکتومورف بودند
[ترجمه ترگمان]اکثر بچه ها در mesomorph و ectomorph بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mesomorph may not need as much protein as an ectomorph because an ectomorph's body is probably burning more protein as energy than the mesomprph.
[ترجمه گوگل]مزومورف ممکن است به اندازه یک اکتومورف به پروتئین نیاز نداشته باشد زیرا بدن یک اکتومورف احتمالاً پروتئین بیشتری را به عنوان انرژی نسبت به مزومپرف می سوزاند
[ترجمه ترگمان]The ممکن است به اندازه یک ectomorph پروتئین زیادی داشته باشند چون بدن ectomorph احتمالا پروتیین بیشتری نسبت به energy دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. City females the of Endomorph and Mesomorph increased with age, reached the highest value in over 60 age group, Ectomorph reached the highest value in 20 to 29 age group.
[ترجمه گوگل]زنان شهر، اندومورف و مزومورف با افزایش سن، به بالاترین مقدار در گروه سنی بالای 60 سال، اکتومورف در گروه سنی 20 تا 29 سال به بالاترین مقدار رسید
[ترجمه ترگمان]زنان شهر the و Mesomorph با سنی افزایش یافتند که بالاترین مقدار را در بیش از ۶۰ سال به دست آوردند و Ectomorph به بالاترین میزان در ۲۰ تا ۲۹ سالگی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person with a slender body build

پیشنهاد کاربران

Mesomorph : دارای استخوان بندی درشت، چارشونه و هیکلی ( نه شکم دار و چاق )
Ectomorph: لاغر اندام، درای اندام کشیده و باریک
Endomorph: بدن چاق و دارای شکم و چربی زیاد
لاغر پیکر ( پزشکی )

بپرس