1. Many people lost their jobs because of the economic depression.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم به دلیل رکود اقتصادی شغل خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم بخاطر رکود اقتصادی شغل خود را از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم بخاطر رکود اقتصادی شغل خود را از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The economic depression hits shipbuilding industry badly.
[ترجمه گوگل]رکود اقتصادی به صنعت کشتی سازی ضربه بدی می زند
[ترجمه ترگمان]رکود اقتصادی صنعت کشتی سازی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رکود اقتصادی صنعت کشتی سازی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The country is experiencing a severe economic depression.
[ترجمه گوگل]این کشور در حال تجربه یک رکود اقتصادی شدید است
[ترجمه ترگمان]این کشور دچار افسردگی شدید اقتصادی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کشور دچار افسردگی شدید اقتصادی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The country was in the grip of economic depression.
[ترجمه گوگل]کشور در چنگال رکود اقتصادی بود
[ترجمه ترگمان]این کشور در چنگال رکود اقتصادی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کشور در چنگال رکود اقتصادی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The disorder was aggravated by the economic depression of the 1930s.
[ترجمه گوگل]این اختلال با رکود اقتصادی دهه 1930 تشدید شد
[ترجمه ترگمان]این اختلال توسط رکود اقتصادی دهه ۱۹۳۰ تشدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اختلال توسط رکود اقتصادی دهه ۱۹۳۰ تشدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Did unemployment, economic depression and the General Strike reduce trade unionism to a pitiful weakness?
[ترجمه گوگل]آیا بیکاری، رکود اقتصادی و اعتصاب عمومی اتحادیهگرایی را به نقطه ضعف رقتباری رساند؟
[ترجمه ترگمان]آیا بیکاری، رکود اقتصادی و اعتصاب عمومی اتحادیه اصناف را به یک ضعف رقت انگیز تقلیل داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا بیکاری، رکود اقتصادی و اعتصاب عمومی اتحادیه اصناف را به یک ضعف رقت انگیز تقلیل داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And now it had been in a deep economic depression for years.
[ترجمه گوگل]و اکنون سال ها در یک رکود اقتصادی عمیق به سر می برد
[ترجمه ترگمان]و اکنون چندین سال بود که دچار افسردگی شدید اقتصادی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و اکنون چندین سال بود که دچار افسردگی شدید اقتصادی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ironically a period of severe economic depression may be advantageous, in one sense at least.
[ترجمه گوگل]از قضا یک دوره رکود اقتصادی شدید ممکن است حداقل از یک جهت سودمند باشد
[ترجمه ترگمان]از قضا یک دوره از افسردگی شدید اقتصادی ممکن است سودمند باشد، حداقل یک حس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از قضا یک دوره از افسردگی شدید اقتصادی ممکن است سودمند باشد، حداقل یک حس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The country was in the grip of economic depression, and in June 1921 there were more than two million out of work.
[ترجمه گوگل]کشور در چنگال رکود اقتصادی بود و در ژوئن 1921 بیش از دو میلیون بیکار وجود داشت
[ترجمه ترگمان]این کشور در چنگال رکود اقتصادی قرار داشت و در ماه ژوئن سال ۱۹۲۱ بیش از دو میلیون دلار از کار خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کشور در چنگال رکود اقتصادی قرار داشت و در ماه ژوئن سال ۱۹۲۱ بیش از دو میلیون دلار از کار خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We feel there will be an economic depression.
[ترجمه گوگل]ما احساس می کنیم یک رکود اقتصادی وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]ما احساس می کنیم که یک رکود اقتصادی وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما احساس می کنیم که یک رکود اقتصادی وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The history has proved, economic depression is superexcellent opportunity for the sale business to a lot of enterprises and enterprise.
[ترجمه گوگل]تاریخ ثابت کرده است، رکود اقتصادی فرصت فوق العاده ای برای فروش تجارت به بسیاری از شرکت ها و شرکت ها است
[ترجمه ترگمان]تاریخچه ثابت کرده است که افسردگی اقتصادی فرصتی برای فروش کسب وکار به بسیاری از شرکت ها و شرکت ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاریخچه ثابت کرده است که افسردگی اقتصادی فرصتی برای فروش کسب وکار به بسیاری از شرکت ها و شرکت ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As a result of economic depression, of defray of American whole advertisement add fast putting delay.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه از رکود اقتصادی، پرداخت هزینه کل تبلیغات آمریکایی به تاخیر در قرار دادن سریع اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه رکود اقتصادی، پرداخت هزینه کل تبلیغات آمریکایی به تعویق می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نتیجه رکود اقتصادی، پرداخت هزینه کل تبلیغات آمریکایی به تعویق می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Stagflation can be a harbinger of economic depression.
[ترجمه گوگل]رکود تورمی می تواند منادی رکود اقتصادی باشد
[ترجمه ترگمان]Stagflation می تواند قاصد افسردگی اقتصادی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Stagflation می تواند قاصد افسردگی اقتصادی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Economic depression always goes hand - hand with a high rate of unemployment.
[ترجمه گوگل]رکود اقتصادی همیشه با نرخ بالای بیکاری همراه است
[ترجمه ترگمان]افسردگی اقتصادی همیشه با نرخ بالای بیکاری دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افسردگی اقتصادی همیشه با نرخ بالای بیکاری دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید