economic crisis

جمله های نمونه

1. The recent economic crisis has led to massive layoffs.
[ترجمه گوگل]بحران اقتصادی اخیر به اخراج گسترده کارکنان منجر شده است
[ترجمه ترگمان]بحران اقتصادی اخیر باعث اخراج انبوه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The country now faces an economic crisis .
[ترجمه گوگل]اکنون کشور با بحران اقتصادی مواجه است
[ترجمه ترگمان]این کشور اکنون با یک بحران اقتصادی مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Natural disasters have obvi-ously contributed to the continent's economic crisis.
[ترجمه گوگل]بلایای طبیعی بدیهی است که به بحران اقتصادی این قاره کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]بلایای طبیعی obvi - ously به بحران اقتصادی این قاره کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The shadow of a greater economic crisis loom large in most of the developed countries in the world.
[ترجمه گوگل]سایه یک بحران اقتصادی بزرگتر در اکثر کشورهای توسعه یافته جهان گسترده است
[ترجمه ترگمان]سایه یک بحران اقتصادی بزرگ تر در بیشتر کشورهای توسعه یافته در جهان گسترده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An economic crisis is looming on the horizon .
[ترجمه گوگل]یک بحران اقتصادی در افق خودنمایی می کند
[ترجمه ترگمان]یک بحران اقتصادی در افق پدیدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Investments turned down considerably during the economic crisis.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری ها در طول بحران اقتصادی به میزان قابل توجهی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری ها در طول بحران اقتصادی به طور قابل توجهی کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An economic crisis may have tremendous consequences for our global security.
[ترجمه گوگل]یک بحران اقتصادی ممکن است پیامدهای عظیمی برای امنیت جهانی ما داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک بحران اقتصادی می تواند پیامدهای عظیمی برای امنیت جهانی ما داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The country's economic crisis had an unsettling effect on world markets.
[ترجمه گوگل]بحران اقتصادی این کشور تأثیر ناخوشایندی بر بازارهای جهانی داشت
[ترجمه ترگمان]بحران اقتصادی این کشور تاثیر نگران کننده ای در بازارهای جهانی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The economic crisis was sweeping the whole of Europe.
[ترجمه گوگل]بحران اقتصادی کل اروپا را فرا گرفته بود
[ترجمه ترگمان]بحران اقتصادی سراسر اروپا را جارو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This incident has sharpened public awareness of the economic crisis.
[ترجمه گوگل]این حادثه باعث تشدید آگاهی عمومی از بحران اقتصادی شده است
[ترجمه ترگمان]این حادثه آگاهی عمومی از بحران اقتصادی را تیز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His money was haemorrhaged in that economic crisis.
[ترجمه گوگل]پول او در آن بحران اقتصادی خونریزی کرد
[ترجمه ترگمان]در آن بحران اقتصادی، پول او به شدت کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The economic crisis makes jobs almost impossible to find and even able pupils feel hopeless about job prospects.
[ترجمه گوگل]بحران اقتصادی یافتن شغل را تقریباً غیرممکن می کند و حتی دانش آموزان توانا نسبت به آینده شغلی احساس ناامیدی می کنند
[ترجمه ترگمان]بحران اقتصادی ایجاد شغل را تقریبا غیر ممکن می سازد و حتی ممکن است دانش آموزان نتوانند در مورد چشم انداز شغلی ناامید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They did this to ease their economic crisis.
[ترجمه گوگل]آنها این کار را برای کاهش بحران اقتصادی خود انجام دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها این کار را برای رفع بحران اقتصادی انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Financial crisis rapidly inflated to a nation-wide economic crisis.
[ترجمه گوگل]بحران مالی به سرعت به یک بحران اقتصادی در سراسر کشور تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]بحران مالی به سرعت به یک بحران اقتصادی در سراسر کشور افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The country became entangled in a grave economic crisis.
[ترجمه گوگل]این کشور درگیر یک بحران اقتصادی شدید شد
[ترجمه ترگمان]این کشور در یک بحران اقتصادی جدی گرفتار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of financial and commercial hardship

پیشنهاد کاربران

بپرس