ecological

/ˌiː.kəˈlɑdʒ.ɪ.kəl//ˌiː.kəˈlɑdʒ.ɪ.kəl/

روانشناسى : بوم شناختى

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: ecologically (adv.)
• : تعریف: of or pertaining to ecology.

- Scientists disagreed on the ecological impact of the new construction by the lake.
[ترجمه نصیری] دانشمندان بر تاثیر زیست محیطی سازه جدید در کنار دریاچه اختلاف نظر داشتند
|
[ترجمه گوگل] دانشمندان در مورد تأثیر زیست محیطی ساخت و ساز جدید در کنار دریاچه اختلاف نظر داشتند
[ترجمه ترگمان] دانشمندان در مورد تاثیر اکولوژیکی ساخت جدید توسط این دریاچه اختلاف نظر داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Each animal has its ecological niche.
[ترجمه گوگل]هر حیوانی جایگاه اکولوژیکی خود را دارد
[ترجمه ترگمان]هر حیوان جایگاه اکولوژیکی خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Black Sea is facing ecological catastrophe as a result of pollution.
[ترجمه نصیری] در اثرالودگی ، دریای سیاه با فاجعه ی زیست محیطی مواجه خواهد شد
|
[ترجمه گوگل]دریای سیاه در نتیجه آلودگی با فاجعه زیست محیطی مواجه است
[ترجمه ترگمان]دریای سیاه در نتیجه آلودگی با فاجعه زیست محیطی روبرو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Various ecological issues have come to the fore since the discovery of the hole in the Earth's ozone layer.
[ترجمه گوگل]از زمان کشف حفره در لایه اوزون زمین، مسائل اکولوژیکی مختلفی مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مشکلات زیست محیطی مختلفی از زمان کشف حفره در لایه ازون بر روی کره زمین بوجود آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They were warned of the ecological catastrophe to come.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد فاجعه زیست محیطی در آینده هشدار داده شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها نسبت به فاجعه زیست محیطی هشدار داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Large dams have harmed Siberia's delicate ecological balance.
[ترجمه گوگل]سدهای بزرگ به تعادل ظریف اکولوژیکی سیبری آسیب رسانده است
[ترجمه ترگمان]سده ای بزرگ به تعادل اکولوژیکی سیبری آسیب رسانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We risk upsetting the ecological balance of the area.
[ترجمه گوگل]خطر برهم زدن تعادل اکولوژیکی منطقه را داریم
[ترجمه ترگمان]ما در نتیجه تعادل اکولوژیکی منطقه را به هم زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ecological problems usually require holistic solutions.
[ترجمه گوگل]مشکلات زیست محیطی معمولاً به راه حل های جامع نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]مشکلات زیست محیطی معمولا نیازمند راه حل های جامع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From an ecological viewpoint, the motorway has been a disaster.
[ترجمه گوگل]از منظر زیست محیطی، بزرگراه یک فاجعه بوده است
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه اکولوژیکی، بزرگراه به یک فاجعه تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ecological disaster is partly a product of letting everything rip in order to increase production.
[ترجمه گوگل]فاجعه زیست محیطی تا حدی محصول این است که اجازه می دهیم همه چیز پاره شود تا تولید افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]فاجعه زیست محیطی تا حدی محصول اجازه دادن به همه چیز به منظور افزایش تولید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's an ecological disaster with no parallel anywhere else in the world.
[ترجمه گوگل]این یک فاجعه زیست محیطی است که مشابه آن در هیچ جای دیگر جهان وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]این یک فاجعه زیست محیطی است که در هیچ جای دیگر جهان موازی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The ecological effects of the factory need to be balanced against the employment it generates.
[ترجمه گوگل]اثرات زیست محیطی کارخانه باید با اشتغالی که ایجاد می کند متعادل شود
[ترجمه ترگمان]اثرات اکولوژیکی کارخانه باید در مقابل کاری که تولید می کند متعادل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The destruction of the rain forests is an ecological disaster that threatens the future of life on Earth.
[ترجمه گوگل]نابودی جنگل های بارانی یک فاجعه زیست محیطی است که آینده زندگی روی زمین را تهدید می کند
[ترجمه ترگمان]تخریب جنگل های بارانی یک فاجعه زیست محیطی است که آینده زندگی روی زمین را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The ecological consequences of a nuclear war are incalculable.
[ترجمه گوگل]پیامدهای اکولوژیکی جنگ هسته ای غیرقابل محاسبه است
[ترجمه ترگمان]پیامدهای زیست محیطی جنگ هسته ای غیرقابل محاسبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "Ecological" has become one of the most overworked adjectives among manufacturers of garden supplies.
[ترجمه گوگل]"اکولوژیک" به یکی از پرکارترین صفت ها در بین تولید کنندگان لوازم باغ تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]\"محیط زیست\" به یکی از the صفات در میان تولید کنندگان باغ تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The region has been declared an ecological disaster zone.
[ترجمه گوگل]این منطقه به عنوان منطقه فاجعه زیست محیطی اعلام شده است
[ترجمه ترگمان]منطقه به عنوان یک منطقه فاجعه زیست محیطی اعلام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] اکولوژی، بوم شناسی

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the environment and the quality of the environment
ecological means involved with or concerning the pattern and balance of relationships between plants, animals, people, and their environment.
ecological groups, movements, and people are concerned with the preservation of the environment and natural resources and improving the quality of life.

پیشنهاد کاربران

مطابق با محیط ( کار، بر طبق ویژگی های افراد آن محیط برنامه ریزی میشود )
1. بوم شناختی 2. بوم دوست
مثال:
the dam will upset the ecological balance
این سد توازن بوم شناختی را به هم خواهد زد.
زیست محیطی
و معمولا از مخففش ( eco ) استفاده میکنن.
علاوه بر معانی و کاربردهای ذکر شده در مثالهای فوق، در آزمایشات تجربی و علوم رفتاری نیز واژه پرکاربردی است و عمدتاً به اعتبار اکولوژیک، محیطی، بوم شناختی یا زیست محیطی ترجمه می شود ( به این معنا که آیا
...
[مشاهده متن کامل]
متغیرها و نتایج آزمایش یا مطالعه، به حد کافی با ویژگیهای جامعه مدنظر مرتبط و قابل تعمیم است یا خیر )

بوم شناختی؛ زیست بوم شناختی؛ زیست محیطی؛ اکولوژیکال
( از ریشهٔ Ecology که بمعنانی زیست بوم شناسی است )
بوم شناختی
بوم شناسی
زیست محیطی
دوست دار محیط زیست
زیست محیطی، اکولوژیکی
Relating to the environment and the way plants, animals, and humans live together and affect each other
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس