eclipsed

جمله های نمونه

1. the moon eclipsed the sun for one minute
ماه جلوی نور خورشید را برای یک دقیقه گرفت.

2. soon byron's fame eclipsed everyone else's
کمی نپایید که (شهرت) بایرون،شهرت همه را تحت الشعاع قرار داد.

پیشنهاد کاربران

Eclipsed به معنی سلطه پیدا کردن بر کسی یا چیزی در عرصه یا زمینه ای است.
مثلا هنرمندی که سایر هنرمندان را eclipsed می کند، از آنها با قدرت پیشی می گیرد.
Eclipsed by شکل مجهول
چند مثال ثانویه برای درک بهتر eclipsed by sth/sb
...
[مشاهده متن کامل]

زیر سلطه چیزی یا کسی رفتن. . .
زیر سایه چیزی قرار گرفتن. . .
پایین دست قدرتی بزرگتر شدن. . .

تحت الشعاع ( چیزی ) قرار گرفته شده.

بپرس