echolocation

/ˌekoloˈkeɪʃən//ˌekoloˈkeɪʃən/

(جهت یابی از راه ارسال صدا و سنجش پژواک آن که در مورد خفاش و غیره صادق است) سویابی پژواکی، پژواک جایابی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the process by which animals such as bats locate objects by emitting sounds and hearing them echoed.

(2) تعریف: the electronic process of determining the distance and direction of unseen objects by reflected waves, as in radar and sonar.

جمله های نمونه

1. Another sensor, a sonar-like apparatus, uses echolocation to detect both distant pressure disturbances and changes of flow patterns nearby.
[ترجمه گوگل]سنسور دیگر، یک دستگاه سونار مانند، از پژواک برای تشخیص اختلالات فشار دور و تغییر الگوهای جریان در نزدیکی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یک سنسور دیگر، یک دستگاه ردیاب صوتی - مانند، از مکانیابی صوتی برای تشخیص اختلال فشار دور و تغییرات الگوهای جریان در آن نزدیکی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most bats navigate by echolocation.
[ترجمه گوگل]بیشتر خفاش ها بر اساس پژواک حرکت می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر خفاش ها توسط مکانیابی صوتی هدایت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Echolocation, too, plays an important role in food hunting for dolphins and toothed whales.
[ترجمه گوگل]اکولوکاسیون نیز نقش مهمی در شکار غذا برای دلفین ها و نهنگ های دندان دار دارد
[ترجمه ترگمان]Echolocation نیز نقش مهمی در شکار غذا برای دلفین ها و نهنگ دندان دار بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And to interfere with the echolocation of marine animals, while driving them mad.
[ترجمه گوگل]و دخالت در پژواک حیوانات دریایی، در حالی که آنها را دیوانه می کند
[ترجمه ترگمان]و برای دخالت در مکانیابی صوتی حیوانات دریایی، در عین حال که آن ها را دیوانه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Echolocation is the use of ultra-high frequency sounds for navigation.
[ترجمه گوگل]اکولوکیشن استفاده از صداهای با فرکانس فوق العاده بالا برای ناوبری است
[ترجمه ترگمان]Echolocation استفاده از صداهای بسیار فرکانس بالا برای راهبری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The answer is that they use echolocation or sonar.
[ترجمه گوگل]پاسخ این است که از اکولوکیشن یا سونار استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]پاسخ این است که آن ها از مکانیابی صوتی یا ردیاب صوتی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Echolocation is a highly technical and interesting tactic.
[ترجمه گوگل]Echolocation یک تاکتیک بسیار فنی و جالب است
[ترجمه ترگمان]Echolocation یک تاکتیک بسیار تکنیکی و جالب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most bats produce echolocation sounds by contracting their larynx.
[ترجمه گوگل]اکثر خفاش ها با انقباض حنجره خود صداهای پژواک را تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر خفاش ها، echolocation صوتی را با بستن حنجره خود تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some bats have specialized structures for emitting echolocation calls.
[ترجمه گوگل]برخی از خفاش ها ساختارهای تخصصی برای انتشار تماس های پژواک دارند
[ترجمه ترگمان]برخی خفاش ها ساختارهای خاصی برای انتشار تماس های echolocation دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Physical structure and characteristic of river habitats affect echolocation design in part degree. The echolocation call of M. macrodactylus had phenotypic flexibility and eco-adaptability.
[ترجمه گوگل]ساختار فیزیکی و ویژگی‌های زیستگاه‌های رودخانه تا حدودی بر طراحی پژواک‌یابی تأثیر می‌گذارد تماس پژواک M macrodactylus دارای انعطاف پذیری فنوتیپی و سازگاری با محیط زیست بود
[ترجمه ترگمان]ساختار فیزیکی و مشخصه زیستگاه های رودخانه بر طراحی echolocation اثر می گذارد The call M macrodactylus قابلیت phenotypic phenotypic و سازگاری با اکولوژی را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even so, we can hear echolocation clicks from some bats, such as the spotted bats.
[ترجمه گوگل]با این حال، ما می‌توانیم صدای کلیک‌های پژواک را از برخی خفاش‌ها، مانند خفاش‌های خالدار بشنویم
[ترجمه ترگمان]با این وجود، ما می توانیم صدای echolocation از یک خفاش مانند خفاش ها را بشنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We studied the echolocation calls and acoustic response properties in the inferior colliculus of the least horseshoe bat Rhinolophus pusillus.
[ترجمه گوگل]ما تماس‌های پژواک و ویژگی‌های پاسخ صوتی را در کولیکولوس پایین‌ترین خفاش نعل اسبی Rhinolophus pusillus مطالعه کردیم
[ترجمه ترگمان]ما the صوتی و خواص پاسخ صوتی را در the تحتانی of least Rhinolophus pusillus بررسی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A significant proportion of the dolphin's brain is thought to be used in processing the information produced by the echolocation system.
[ترجمه گوگل]تصور می شود که بخش قابل توجهی از مغز دلفین در پردازش اطلاعات تولید شده توسط سیستم پژواک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که بخش قابل توجهی از مغز دلفین در پردازش اطلاعات تولید شده توسط سیستم مکانیابی صوتی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I agree that this is a small change, no match for the evolution of the eye, or of echolocation.
[ترجمه گوگل]موافقم که این یک تغییر کوچک است، هیچ تطابقی برای تکامل چشم یا اکولوکاسیون نیست
[ترجمه ترگمان]من موافقم که این یک تغییر کوچک است، نه مسابقه برای تکامل چشم، یا of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• method of locating objects by calculating the amount of time it takes for an echo to return (as in sonar or radar)

پیشنهاد کاربران

مکان یابی صوتی، مکان یابی با استفاده از صوت
Echolocation is a technique used by animals such as bats and dolphins to determine the location of objects using reflected sound. This allows the animals to move around in pitch darkness, so they can navigate, hunt, identify friends and enemies, and avoid obstacles
...
[مشاهده متن کامل]

پژواک یابی در جانوران، که با نام های زیست سونار و بایوسونار نیز شناخته می شود، روشی مبتنی بر به کارگیری سونار توسط جانوران برای اهدافی چون موقعیت یابی، جهت یابی، و پیدا کردن طعمه است. جانورانی که پژواک یابی می کنند صدایی را به محیط دور خود گسیل می کنند و با گوش سپردن و تجزیه و تحلیل پژواک آن، موقعیت اشیا در محیط اطراف را متوجه می شوند.
چندین گونه جانور از پژواک یابی برای اهداف گوناگون بهره می گیرند. از جمله این جانوران می توان به خفاش ها و نهنگ های دندان دار اشاره کرد. دسته های کوچکتری از جانوران از جمله حشره خوران و دو گونه پرنده غارزی نیز توانایی به کارگیری پژواک یابی را دارند. این پرندگان نمونه های ساده تری از پژواک یابی را در مقایسه با آنچه خفاش ها و آب بازسانان دارا هستند، در هنگام پرواز میان درخت ها و غارهای محل زندگیشان به کار می برند.
Dolphins locate underwater creatures using echolocation

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Animal_echolocation• https://www.discoverwildlife.com/animal-facts/what-is-echolocation/
جایابیِ پژواکی ، جانمایی پژواکی
موقعیت یابی پژواکی
echolocation ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: مکان یابی پژواکی
تعریف: فرایندی که در آن جانوران از پژواک اشیا و طعمه و موقعیت خود را تشخیص می دهند
جهت یابی از طریق صدا
پژواک یابی

بپرس