1. It's called echolalia . I don't necessarily understand the context or the terminology I'm using, I just know it gets me off the hook for coming up with a reply.
[ترجمه گوگل]به آن اکولالیا می گویند من لزوماً متن یا اصطلاحی را که استفاده میکنم درک نمیکنم، فقط میدانم که برای پاسخ دادن به آن من را از قلاب خارج میکند
[ترجمه ترگمان]اسمش echolalia است من لزوما زمینه یا اصطلاحات I که استفاده می کنم را درک نمی کنم، فقط می دانم که برای رسیدن به یک جواب، مرا از جایم بلند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسمش echolalia است من لزوما زمینه یا اصطلاحات I که استفاده می کنم را درک نمی کنم، فقط می دانم که برای رسیدن به یک جواب، مرا از جایم بلند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This article analyzes special childrens echolalia from the following aspects: its definition, categories, causes, interaction value and pragmatic functions.
[ترجمه گوگل]این مقاله اکولالیای ویژه کودکان را از جنبههای زیر تحلیل میکند: تعریف، دستهبندی، علل، ارزش تعامل و کارکردهای عملگرایانه آن
[ترجمه ترگمان]این مقاله جنبه های خاص کودکان را از جنبه های زیر، تجزیه و تحلیل می کند: تعریف آن، دسته ها، علل، ارزش های تعامل و توابع واقع گرایانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله جنبه های خاص کودکان را از جنبه های زیر، تجزیه و تحلیل می کند: تعریف آن، دسته ها، علل، ارزش های تعامل و توابع واقع گرایانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I had cultivated a mild sort of insanity, echolalia, I think it's called. All the tag ends of a night's proofing danced on the tip of my tongue.
[ترجمه گوگل]من نوعی جنون خفیف پرورش داده بودم، اکولالیا، فکر می کنم به آن می گویند تمام انتهای تگ های یک شب اثباتی روی نوک زبانم رقصیدند
[ترجمه ترگمان]من یک نوع جنون و نوعی جنون پرورش داده بودم که اسمش را گذاشته بودند تمام حروف روی نوک زبانم روی نوک زبانم می رقصیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من یک نوع جنون و نوعی جنون پرورش داده بودم که اسمش را گذاشته بودند تمام حروف روی نوک زبانم روی نوک زبانم می رقصیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Neuropsychological studies on echolalia revealed that a sparing of 'the speech area' is a necessary prerequisite for echolalia to occur.
[ترجمه گوگل]مطالعات عصبروانشناختی روی اکولالیا نشان داد که کاهش «ناحیه گفتار» یک پیشنیاز ضروری برای بروز اکولالی است
[ترجمه ترگمان]مطالعات Neuropsychological در echolalia نشان داد که کاهش سطح گفتار پیش نیاز ضروری برای رخ دادن آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مطالعات Neuropsychological در echolalia نشان داد که کاهش سطح گفتار پیش نیاز ضروری برای رخ دادن آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Children with low comprehension scores but high expressive scores are seen as having possible emotional problems, or as suffering from echolalia.
[ترجمه گوگل]کودکان با نمرات درک پایین اما نمرات بیانی بالا به عنوان مشکلات عاطفی احتمالی یا مبتلا به اکولالیا دیده می شوند
[ترجمه ترگمان]کودکان با نمرات پایین درک شده اما نمرات بیانگر بالا به عنوان داشتن مشکلات عاطفی احتمالی و یا رنج بردن از echolalia دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودکان با نمرات پایین درک شده اما نمرات بیانگر بالا به عنوان داشتن مشکلات عاطفی احتمالی و یا رنج بردن از echolalia دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Most people who meet him are shocked to hear he was entirely nonverbal at the age of two and a half and still highly echolalia two years later.
[ترجمه گوگل]اکثر افرادی که او را ملاقات می کنند از شنیدن این که او در سن دو و نیم سالگی کاملاً غیرکلامی بوده و دو سال بعد هنوز به شدت اکوالالیایی دارد، شوکه می شوند
[ترجمه ترگمان]بیشتر افرادی که با او ملاقات می کنند، از شنیدن این که او در سن دو سال و نیم به طور کامل غیر کلامی است، شوکه شده اند و هنوز دو سال بعد به شدت تحت تاثیر قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر افرادی که با او ملاقات می کنند، از شنیدن این که او در سن دو سال و نیم به طور کامل غیر کلامی است، شوکه شده اند و هنوز دو سال بعد به شدت تحت تاثیر قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But throughout his life, Einstein had a mild form of echolalia, causing him to repeat phrases to himself, two or three times, especially if they amused him.
[ترجمه گوگل]اما در طول زندگیاش، انیشتین شکل خفیفی از اکولالیا داشت، که باعث میشد عباراتی را دو یا سه بار با خود تکرار کند، بهخصوص اگر او را سرگرم میکردند
[ترجمه ترگمان]اما انیشتین در سراسر عمرش شکل ملایم تری از echolalia داشت و باعث می شد که او دو یا سه بار این عبارات را تکرار کند، به خصوص اگر آن ها او را سرگرم می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما انیشتین در سراسر عمرش شکل ملایم تری از echolalia داشت و باعث می شد که او دو یا سه بار این عبارات را تکرار کند، به خصوص اگر آن ها او را سرگرم می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید