eccrine


(کالبد شناسی - وابسته به غدد ترشح کننده ی عرق بدن) ژف تراو، تراوه ریز

جمله های نمونه

1. Methods 6 paraffin embedded samples of malignant eccrine poroma were studied immunohistochemically, and 2 cases were observed by TEM.
[ترجمه گوگل]Methods6 نمونه پارافین تعبیه شده از پوروم بدخیم اکرین از نظر ایمونوهیستوشیمی مورد مطالعه قرار گرفت، و 2 مورد توسط TEM مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش های ۶ samples حاوی malignant بدخیم poroma مورد مطالعه قرار گرفت و ۲ مورد توسط TEM مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective:To explore the clinical and pathological features of eccrine angiomatous hamartoma(EAH).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی های بالینی و پاتولوژیک هامارتوم آنژیوماتوز اکرین (EAH)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های بالینی و pathological of angiomatous hamartoma (eah)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Human eccrine sweat is essentially a dilute solution of sodium chloride with trace amounts of other plasma electrolytes.
[ترجمه گوگل]عرق اکرین انسان اساساً محلول رقیق کلرید سدیم با مقادیر کمی از سایر الکترولیت های پلاسما است
[ترجمه ترگمان]سدیم eccrine در اصل یک محلول رقیق از کلرید سدیم با مقادیر کم الکترولیت پلاسما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Multiple mucinous and lipomatous variant of eccrine angiomatous hamartoma associated with spindle cell hemangioma: A novel collision tumor?
[ترجمه گوگل]انواع موسینوز و لیپوماتیک چندگانه هامارتوم آنژیوماتوز اکرین مرتبط با همانژیوم سلول دوکی: یک تومور برخوردی جدید؟
[ترجمه ترگمان]mucinous چندگانه و lipomatous of eccrine hamartoma با hemangioma سلول spindle مرتبط هستند: یک تومور برخورد جدید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sweat gland of human being consists of eccrine gland and large sweat gland( apocrine gland) which is the root of body odor.
[ترجمه گوگل]غده عرق انسان از غده اکرین و غده عرق بزرگ (غده آپوکرین) که ریشه بوی بدن است تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]غده عرقی شامل غده eccrine و غده بزرگ عرق (غده apocrine)است که ریشه بوی بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We reported one case of eccrine poroma, which was located on the hip of a 40-year-old man.
[ترجمه گوگل]ما یک مورد اکرین پوروما را گزارش کردیم که روی لگن مردی 40 ساله قرار داشت
[ترجمه ترگمان]ما یک مورد از eccrine poroma را که در کفل یک مرد ۴۰ ساله قرار داشت، گزارش کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Multiple mucinous and lipomatous variant of eccrine angiomatous hamartoma associated with spindle cell hemangioma: A novel collision tumor? Lee H. -W.
[ترجمه گوگل]انواع موسینوز و لیپوماتیک چندگانه هامارتوم آنژیوماتوز اکرین مرتبط با همانژیوم سلول دوکی: یک تومور برخوردی جدید؟ لی اچ - دبلیو
[ترجمه ترگمان]mucinous چندگانه و lipomatous of eccrine hamartoma با hemangioma سلول spindle مرتبط هستند: یک تومور برخورد جدید؟ لی H دبلیو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Vellus hair follicles, sebaceous glands and eccrine glands inthe overlying dermis were also noted.
[ترجمه گوگل]فولیکول‌های موی Vellus، غدد چربی و غدد اکرین در درم پوشاننده نیز مشخص شدند
[ترجمه ترگمان]کیسه های ترشحی مو، غدد چربی و غدد eccrine در غشای میانی بدن نیز ذکر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eccrine sweat glands, controlled by the sympathetic nervous system, use evaporation to cool the skin by secreting water when body temperature rises.
[ترجمه گوگل]غدد عرق اکرین که توسط سیستم عصبی سمپاتیک کنترل می شود، از تبخیر برای خنک کردن پوست با ترشح آب هنگام افزایش دمای بدن استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]غدد تعریق شدید، تحت کنترل سیستم عصبی سمپاتیک، از تبخیر برای خنک کردن پوست با ترشح آب در هنگام افزایش دمای بدن استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Results Eccrine poroma was a specific tumor: Originate from the epidermal, some involve the dermal.
[ترجمه گوگل]نتایج Eccrine poroma یک تومور خاص بود: منشأ آن از اپیدرم است، برخی از آنها پوست را درگیر می کنند
[ترجمه ترگمان]نتایج Eccrine poroma یک تومور خاص بود: originate از the، برخی شامل پوستی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Syringomas are common appendageal tumors of intraepidermal eccrine ducts.
[ترجمه گوگل]سیرینگوم ها تومورهای زائده شایع مجاری اکرین داخل اپیدرمی هستند
[ترجمه ترگمان]Syringomas از tumors common of of eccrine هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Eccrine poroma is a benign adnexal skin tumor seen in middle aged individuals with no sex predilection.
[ترجمه گوگل]اکرین پوروما یک تومور خوش خیم پوست آدنکس است که در افراد میانسال بدون تمایل جنسی دیده می شود
[ترجمه ترگمان]Eccrine poroma یک تومور پوست adnexal خوش خیم است که در افراد میانسال بدون تمایل جنسی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eccrine carcinoma of the sweat gland is rare.
[ترجمه گوگل]کارسینوم اکرین غده عرق نادر است
[ترجمه ترگمان]سرطان غدد فوق کلیوی نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The histopathologic examination revealed dilatation of intracorneal eccrine ducts with mild focal hyperkeratosis and acanthosis.
[ترجمه گوگل]بررسی هیستوپاتولوژیک اتساع مجاری اکرین داخل قرنیه را با هیپرکراتوز کانونی خفیف و آکانتوز نشان داد
[ترجمه ترگمان]بررسی histopathologic نشان داد که dilatation از intracorneal eccrine با فاصله کانونی ملایم و acanthosis ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

خُوی تَراو= ترشح کننده ی عرق
خُوی=عَرق
تراو=تراوشگر، ترشح کننده
eccrine ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: عرق ریز
تعریف: ویژگی غدۀ برون ریزی که عرق ترشح می کند
برون ریز

بپرس