ecchymosis


(پزشکی - ریختن خون به زیر پوست در اثر ضربه یا بیماری) خون مردگی، اکیموز، خون تراوی، کبود شدگی

جمله های نمونه

1. Fourth, pelvic cavity ecchymosis, or myometrium angiosclerosis. May also cause the womb knot to contract the organization proliferation, thus causes the womb to be large.
[ترجمه گوگل]چهارم، اکیموز حفره لگن یا آنژیواسکلروز میومتر همچنین ممکن است باعث شود که گره رحم در سازمان تکثیر شود، بنابراین باعث بزرگ شدن رحم می شود
[ترجمه ترگمان]چهارم، حفره لگن ecchymosis، یا myometrium angiosclerosis هم چنین ممکن است منجر به گره رحم برای قرارداد تکثیر سازمان شود، در نتیجه باعث می شود رحم بزرگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Observed the swelling and ecchymosis of injured rabbits. Finally the injured tissue were made into paraffin slices and observed them from histopathology.
[ترجمه گوگل]تورم و اکیموز خرگوش های آسیب دیده را مشاهده کرد در نهایت بافت آسیب دیده به صورت برش های پارافینی ساخته شد و آنها را از نظر هیستوپاتولوژی مشاهده کردند
[ترجمه ترگمان]swelling و swelling خرگوش ها را در نظر گرفت سرانجام بافت زخمی به تکه های پارافین ساخته شد و آن ها را از histopathology مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The patients have large ecchymosis in skin and hemorrhage in multicavity and viscera. Laboratory examinations show rapid decrease of thrombocyte, positive 3P test and prolongation of KPTT.
[ترجمه گوگل]بیماران دارای اکیموز بزرگ در پوست و خونریزی در چند حفره و احشاء هستند بررسی های آزمایشگاهی کاهش سریع ترومبوسیت، مثبت بودن تست 3P و طولانی شدن KPTT را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این بیماران مبتلا به خونریزی شدید در پوست و خونریزی در multicavity و امعا و احشا هستند آزمون های آزمایشگاهی کاهش سریع of، تست ۳ P مثبت و prolongation of را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion: BHXZZTR can alleviate swelling and ecchymosis soon, improve local blood circulation, accelerate the absorption of pathological tissue and promote tissue repair.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: BHXZZTR می تواند تورم و اکیموز را به زودی کاهش دهد، گردش خون موضعی را بهبود بخشد، جذب بافت پاتولوژیک را تسریع کند و ترمیم بافت را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: BHXZZTR می تواند به زودی تورم و ecchymosis را کاهش دهد، گردش خون محلی را بهبود بخشد، جذب بافت pathological را تسریع کند و تعمیر بافت را ترویج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Much longer local infrared irradiation on ecchymosis field cought also have TSE absorbed effectively.
[ترجمه گوگل]تابش مادون قرمز موضعی طولانی‌تر روی سرفه‌های مزرعه اکیموزیس نیز TSE را به طور موثر جذب می‌کند
[ترجمه ترگمان]بیشتر اشعه مادون قرمز محلی در میدان ecchymosis نیز به طور موثر جذب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pain and ecchymosis were the common presentations in all 7 cases.
[ترجمه گوگل]درد و اکیموز تظاهرات رایج در هر 7 مورد بود
[ترجمه ترگمان]درد و استرس در هر هفت مورد ارائه رایجی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Swelling and pain with redness or ecchymosis in the injured area because of the obstruction.
[ترجمه گوگل]تورم و درد همراه با قرمزی یا اکیموز در ناحیه آسیب دیده به دلیل انسداد
[ترجمه ترگمان]افزایش قرمزی و درد در ناحیه زخمی به دلیل ممانعت از آن، باعث تورم و تورم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The incidence of subcutaneous ecchymosis and radial artery spasm was 5% and 2%, respectively.
[ترجمه گوگل]بروز اکیموز زیر جلدی و اسپاسم شریان رادیال به ترتیب 5% و 2% بود
[ترجمه ترگمان]میزان شیوع زیرجلدی ecchymosis و سرخرگ شعاعی به ترتیب برابر با ۵ درصد و ۲ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. RESULTS all the patients had good effects, we did not find any other side effects except local edema and ecchymosis . CONCLUSION Botox is an. . .
[ترجمه گوگل]نتایج همه بیماران دارای عوارض خوبی بودند، به جز ادم موضعی و اکیموز هیچ عارضه جانبی دیگری مشاهده نکردیم نتیجه گیری بوتاکس یک
[ترجمه ترگمان]نتایج تمام بیماران دارای اثرات خوب بودند، ما هیچ گونه عوارض جانبی دیگری به جز تورم و تورم محلی پیدا نکردیم نتیجه گیری روش تزریق بوتاکس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The reported adverse events including allergic reaction, headache, nausea, diarrhea, bellyache, pressure change, and subcutaneous ecchymosis.
[ترجمه گوگل]عوارض جانبی گزارش شده شامل واکنش آلرژیک، سردرد، حالت تهوع، اسهال، شکم درد، تغییر فشار و اکیموز زیر جلدی
[ترجمه ترگمان]حوادث نامطلوب گزارش شده شامل واکنش آلرژیک، سردرد، تهوع، اسهال، اسهال، تغییر فشار، و تزریق زیر جلدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On physical exam, she has multiple facial abrasions, periorbital ecchymosis, symmetrical breath a slightly distended abdomen.
[ترجمه گوگل]در معاینه فیزیکی، ساییدگی های متعدد صورت، اکیموز دور چشمی، تنفس متقارن و شکم کمی متسع شده است
[ترجمه ترگمان]در امتحان فیزیکی، او چندین زخم چهره، periorbital ecchymosis، نفس متقارن و شکم برآمده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Postoperative complication occurred in 2 cases( 3%, 2/, including one subcutaneous emphysema and one left lateral abdominal wall diffuse ecchymosis.
[ترجمه گوگل]عارضه بعد از عمل در 2 مورد (3%، 2/) شامل یک آمفیزم زیر جلدی و یک اکیموز منتشر دیواره جانبی شکم چپ رخ داد
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی postoperative در ۲ حالت (۳ %، ۲ \/ ۲)از جمله یک emphysema زیرجلدی و یک دیوار شکمی چپ diffuse diffuse رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On physical exam, she has multiple facial abrasions, periorbital ecchymosis, symmetrical breath sounds, and a slightly distended abdomen.
[ترجمه گوگل]در معاینه فیزیکی، او دارای خراش‌های متعدد صورت، اکیموز دور چشم، صداهای تنفسی متقارن و شکم کمی متسع است
[ترجمه ترگمان]در امتحان فیزیکی، او چندین زخم چهره، periorbital ecchymosis، تنفس متقارن، و شکم برآمده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective:To elucidate the mechanism of ultraviolet(UV) radiation on subcutaneous ecchymosis.
[ترجمه گوگل]هدف: توضیح مکانیسم پرتوهای فرابنفش (UV) در اکیموز زیر جلدی
[ترجمه ترگمان]هدف: برای روشن کردن مکانیسم اشعه ماورا بنفش (UV)در زیر پوستی زیر جلدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bruise, area of discoloration on the skin caused by a blow, contusion

پیشنهاد کاربران

کبودی و آبی رنگ شدن پوست به دنبال خونریزی های وسیع اپیدرم
خون مردگی
اکیموز ( تغییر رنگ سیاه و آبـی ) همـراه بـا کـوفتگی هنگـامی
اتفاق میافتد که گلبولهای قرمز خـون کـه از مـو یرگ یا رگ بـه
بیرون نشت کرده اند داکسیژنه شوند.
کبودی

بپرس