eat dirt

/it dɜrt//iːt dɜːt/

جمله های نمونه

1. The real losers will, for all I know, eat dirt.
[ترجمه گوگل]بازنده های واقعی، تا آنجا که می دانم، خاک خواهند خورد
[ترجمه ترگمان]، The واقعی این کارو می کنن تا جایی که من می دونم، خاک می خوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nolan Ryan sent Dave Winfield sprawling to eat dirt.
[ترجمه گوگل]نولان رایان دیو وینفیلد را در حال پراکندگی فرستاد تا خاک بخورد
[ترجمه ترگمان]نولان رایان \"،\" دیو وین فیلد \"رو فرستاده تا\" خاک بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You must eat dirt if you want keep your job.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید شغل خود را حفظ کنید، باید خاک بخورید
[ترجمه ترگمان]اگه میخوای کارت رو نگه داری باید خاک بخوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You can eat dirt for all I care!
[ترجمه گوگل]تو می تونی برای هرچی که من اهمیت دارم خاک بخوری!
[ترجمه ترگمان]تو می تونی خاک و خاک رو برای هر چیزی که من اهمیت میدم بخوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'd sooner eat dirt if I ever lie to you.
[ترجمه گوگل]اگر روزی به تو دروغ بگویم زودتر خاک خواهم خورد
[ترجمه ترگمان]اگر به تو دروغ بگویم، زودتر از این خاک می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has to eat dirt in front of his wife.
[ترجمه گوگل]باید جلوی همسرش خاک بخورد
[ترجمه ترگمان]اون باید جلوی همسرش خاک بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mrs White would eat dirt whenever her boss got mean.
[ترجمه گوگل]خانم وایت هر زمان که رئیسش بد می شد خاک می خورد
[ترجمه ترگمان]خانم وایت هر وقت رئیسش بدجنس می شد خاک می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Do you want me to eat dirt from a flowerpot?
[ترجمه گوگل]می خواهی خاک گلدان بخورم؟
[ترجمه ترگمان]میخوای از گلدون خاک بخورم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In order to carry out this important task, I had eat dirt.
[ترجمه گوگل]برای انجام این کار مهم خاک خورده بودم
[ترجمه ترگمان]برای انجام این کار مهم، من گل می خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In order to carry out this important task, I had to eat dirt.
[ترجمه گوگل]برای انجام این کار مهم باید خاک می خوردم
[ترجمه ترگمان]برای انجام این کار مهم مجبور شدم گل بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• suffer a humiliating experience, suffer a great deal, be deeply disappointed

پیشنهاد کاربران

To fall down, usually in sports or physical activities
پخش زمین شدن، به خاک افتادن، زمین خوردن
به غلط کردن افتادن�شکر خوردن
متواضعانه برخورد کردن

بپرس