1. Martinez had to eat crow when he bragged that the Red Sox would win the division and they came in last.
[ترجمه گوگل]مارتینز مجبور شد کلاغ بخورد، زمانی که به خود می بالید که رد ساکس برنده این بخش خواهد شد و آنها در آخر قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]مارتینز وقتی به خود می بالید که رد ساکس او را پیروز خواهد کرد و سرانجام وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Our neighbor had to eat crow yesterday.
[ترجمه گوگل]همسایه ما دیروز مجبور شد کلاغ بخورد
[ترجمه ترگمان] همسایه مون دیروز مجبور بود \"کرو\" رو بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But he get to eat crow when the woman going first lot timest he won by lot dawn 60,000 votes.
[ترجمه گوگل]اما او میتواند کلاغ بخورد که زنی که اولین قرعهکشی را به دست آورد، با قرعهکشی 60000 رای به دست آورد
[ترجمه ترگمان]اما وقتی این زن اولین بار است که با شصت هزار رای برنده شد، او به خوردن کلاغ ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But he had to eat crow when the woman running against him won by more than 60,000 votes.
[ترجمه گوگل]اما او مجبور شد کلاغ بخورد که زنی که در مقابل او قرار گرفته بود با بیش از 60000 رای برنده شد
[ترجمه ترگمان]اما وقتی زنی که با او رقابت می کرد بیش از ۶۰ هزار رای برنده شد، مجبور شد کلاغ بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. our neighbor had to eat crow yesterday. he's been telling us what a good tennis player he is. well, he took my 12-year-old son out to play and the kid beat him three straight sets.
[ترجمه گوگل]همسایه ما دیروز مجبور شد کلاغ بخورد او به ما می گفت که چه تنیسور خوبی است خوب، او پسر 12 ساله ام را برای بازی بیرون آورد و بچه سه ست متوالی او را شکست داد
[ترجمه ترگمان] همسایه مون دیروز مجبور بود \"کرو\" رو بخوره داره بهمون میگه که چه بازیکن تنیس خوبی هست خب، اون پسر ۱۲ سال منو بیرون کشید تا بازی کنه و بچه سه دست و پا اون رو کتک زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A person who is in the habit of talking big often has to eat crow in the end.
[ترجمه گوگل]فردی که عادت دارد درشت حرف بزند، در نهایت مجبور است کلاغ بخورد
[ترجمه ترگمان]کسی که عادت صحبت بزرگ را داشته باشد، مجبور است کلاغ را در انتها بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And it was just really insulting, actually, to me. So I would really love for the book to do really well so those people could eat crow.
[ترجمه گوگل]و واقعاً برای من توهین آمیز بود بنابراین من واقعاً دوست دارم که کتاب واقعاً خوب کار کند تا آن افراد بتوانند کلاغ بخورند
[ترجمه ترگمان]و این واقعا توهین آمیز بود، واقعا برای من بنابراین من واقعا عاشق این کتاب هستم که واقعا این کار را انجام دهد تا آن مردم بتوانند کلاغ بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They boasted that they could beat that new team, but they lost and had to eat crow.
[ترجمه گوگل]آنها افتخار می کردند که می توانند آن تیم جدید را شکست دهند، اما شکست خوردند و مجبور شدند کلاغ بخورند
[ترجمه ترگمان]آن ها لاف می زدند که می توانند این تیم جدید را بزنند، اما گم شدند و مجبور به خوردن کلاغ شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He must apologize he saw that clearly enough, must eat crow, as he told himself.
[ترجمه گوگل]او باید عذرخواهی کند که به وضوح دید، همانطور که به خودش گفت باید کلاغ بخورد
[ترجمه ترگمان]باید عذر خواهی کرد که آن را به روشنی می دید، همان طور که خودش به خودش می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Well, I beat him three straight sets and really made him eat crow.
[ترجمه گوگل]خوب، من او را سه ست متوالی شکست دادم و واقعاً مجبورش کردم کلاغ بخورد
[ترجمه ترگمان]خب، من سه حلقه بهش زدم و واقعا مجبورش کردم که \"کرو\" رو بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. All critics said the Bulls would lose, but Jordan made them eat crow.
[ترجمه گوگل]همه منتقدان گفتند که گاوها شکست خواهند خورد، اما جردن آنها را مجبور به خوردن کلاغ کرد
[ترجمه ترگمان]تمامی منتقدان گفتند که گاوها بازنده خواهند شد، اما جردن آن ها را وادار به خوردن کلاغ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. While they are feeding, some crows constantly dash around the area, keeping watch for predators that might want to eat crow.
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها در حال تغذیه هستند، برخی از کلاغ ها دائماً در اطراف منطقه می چرخند و مراقب شکارچیانی هستند که ممکن است بخواهند کلاغ را بخورند
[ترجمه ترگمان]در حالی که آن ها تغذیه می کنند، بعضی از کلاغ ها به طور مداوم در اطراف منطقه می دوند و مراقب شکارچیان هستند که ممکن است کلاغ بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His predictions were completely wrong, and he had to eat crow.
[ترجمه گوگل]پیش بینی های او کاملاً اشتباه بود و مجبور شد کلاغ بخورد
[ترجمه ترگمان]پیش بینی های او کاملا غلط بودند و او مجبور بود کلاغ بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They boasted that they could beat the new team, but they lost and had to eat crow.
[ترجمه گوگل]آنها افتخار می کردند که می توانند تیم جدید را شکست دهند، اما شکست خوردند و مجبور شدند کلاغ بخورند
[ترجمه ترگمان]آن ها لاف می زدند که می توانند تیم جدید را شکست دهند، اما گم شدند و مجبور به خوردن کلاغ شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید