eat crow

/it kroʊ//iːt krəʊ/

(عامیانه) شرمنده شدن، به اشتباه خود اعتراف کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to back down, as from a strongly held position, and thereby be humiliated.

جمله های نمونه

1. Martinez had to eat crow when he bragged that the Red Sox would win the division and they came in last.
[ترجمه گوگل]مارتینز مجبور شد کلاغ بخورد، زمانی که به خود می بالید که رد ساکس برنده این بخش خواهد شد و آنها در آخر قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]مارتینز وقتی به خود می بالید که رد ساکس او را پیروز خواهد کرد و سرانجام وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our neighbor had to eat crow yesterday.
[ترجمه گوگل]همسایه ما دیروز مجبور شد کلاغ بخورد
[ترجمه ترگمان] همسایه مون دیروز مجبور بود \"کرو\" رو بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But he get to eat crow when the woman going first lot timest he won by lot dawn 60,000 votes.
[ترجمه گوگل]اما او می‌تواند کلاغ بخورد که زنی که اولین قرعه‌کشی را به دست آورد، با قرعه‌کشی 60000 رای به دست آورد
[ترجمه ترگمان]اما وقتی این زن اولین بار است که با شصت هزار رای برنده شد، او به خوردن کلاغ ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But he had to eat crow when the woman running against him won by more than 60,000 votes.
[ترجمه گوگل]اما او مجبور شد کلاغ بخورد که زنی که در مقابل او قرار گرفته بود با بیش از 60000 رای برنده شد
[ترجمه ترگمان]اما وقتی زنی که با او رقابت می کرد بیش از ۶۰ هزار رای برنده شد، مجبور شد کلاغ بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. our neighbor had to eat crow yesterday. he's been telling us what a good tennis player he is. well, he took my 12-year-old son out to play and the kid beat him three straight sets.
[ترجمه گوگل]همسایه ما دیروز مجبور شد کلاغ بخورد او به ما می گفت که چه تنیسور خوبی است خوب، او پسر 12 ساله ام را برای بازی بیرون آورد و بچه سه ست متوالی او را شکست داد
[ترجمه ترگمان] همسایه مون دیروز مجبور بود \"کرو\" رو بخوره داره بهمون میگه که چه بازیکن تنیس خوبی هست خب، اون پسر ۱۲ سال منو بیرون کشید تا بازی کنه و بچه سه دست و پا اون رو کتک زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A person who is in the habit of talking big often has to eat crow in the end.
[ترجمه گوگل]فردی که عادت دارد درشت حرف بزند، در نهایت مجبور است کلاغ بخورد
[ترجمه ترگمان]کسی که عادت صحبت بزرگ را داشته باشد، مجبور است کلاغ را در انتها بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And it was just really insulting, actually, to me. So I would really love for the book to do really well so those people could eat crow.
[ترجمه گوگل]و واقعاً برای من توهین آمیز بود بنابراین من واقعاً دوست دارم که کتاب واقعاً خوب کار کند تا آن افراد بتوانند کلاغ بخورند
[ترجمه ترگمان]و این واقعا توهین آمیز بود، واقعا برای من بنابراین من واقعا عاشق این کتاب هستم که واقعا این کار را انجام دهد تا آن مردم بتوانند کلاغ بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They boasted that they could beat that new team, but they lost and had to eat crow.
[ترجمه گوگل]آنها افتخار می کردند که می توانند آن تیم جدید را شکست دهند، اما شکست خوردند و مجبور شدند کلاغ بخورند
[ترجمه ترگمان]آن ها لاف می زدند که می توانند این تیم جدید را بزنند، اما گم شدند و مجبور به خوردن کلاغ شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He must apologize he saw that clearly enough, must eat crow, as he told himself.
[ترجمه گوگل]او باید عذرخواهی کند که به وضوح دید، همانطور که به خودش گفت باید کلاغ بخورد
[ترجمه ترگمان]باید عذر خواهی کرد که آن را به روشنی می دید، همان طور که خودش به خودش می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Well, I beat him three straight sets and really made him eat crow.
[ترجمه گوگل]خوب، من او را سه ست متوالی شکست دادم و واقعاً مجبورش کردم کلاغ بخورد
[ترجمه ترگمان]خب، من سه حلقه بهش زدم و واقعا مجبورش کردم که \"کرو\" رو بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All critics said the Bulls would lose, but Jordan made them eat crow.
[ترجمه گوگل]همه منتقدان گفتند که گاوها شکست خواهند خورد، اما جردن آنها را مجبور به خوردن کلاغ کرد
[ترجمه ترگمان]تمامی منتقدان گفتند که گاوها بازنده خواهند شد، اما جردن آن ها را وادار به خوردن کلاغ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. While they are feeding, some crows constantly dash around the area, keeping watch for predators that might want to eat crow.
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها در حال تغذیه هستند، برخی از کلاغ ها دائماً در اطراف منطقه می چرخند و مراقب شکارچیانی هستند که ممکن است بخواهند کلاغ را بخورند
[ترجمه ترگمان]در حالی که آن ها تغذیه می کنند، بعضی از کلاغ ها به طور مداوم در اطراف منطقه می دوند و مراقب شکارچیان هستند که ممکن است کلاغ بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His predictions were completely wrong, and he had to eat crow.
[ترجمه گوگل]پیش بینی های او کاملاً اشتباه بود و مجبور شد کلاغ بخورد
[ترجمه ترگمان]پیش بینی های او کاملا غلط بودند و او مجبور بود کلاغ بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They boasted that they could beat the new team, but they lost and had to eat crow.
[ترجمه گوگل]آنها افتخار می کردند که می توانند تیم جدید را شکست دهند، اما شکست خوردند و مجبور شدند کلاغ بخورند
[ترجمه ترگمان]آن ها لاف می زدند که می توانند تیم جدید را شکست دهند، اما گم شدند و مجبور به خوردن کلاغ شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) "eat shit", suffer; be compelled to accept a humiliating defeat

پیشنهاد کاربران

دقیقا همون eat humble pie هستش
⭐Eat Crow⭐
Meaning: To admit one was wrong, and accept humiliation
Example: I am ready to eat crow. My prediction about the game was completely wrong
*قبول اشتباه و در پی آن عذرخواهی*
...
[مشاهده متن کامل]

:Antonyms
- something to crow about
- crow over something
- crow about something
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

توضیح درباره اصطلاح eat crow
crow به معنای کلاغ چون مردارخوار است گوشتی بد مزه و چندش آور دارد و برای همین خوردن گوشت کلاغ کاری بسیار سخت و ناخوشایند است. برای همین معادل به اشتباه اعتراف کردن با این معنا به کار می رود.
منبع: سایت بیاموز

بپرس