1. to head eastward
به سوی خاور رفتن
2. the current set them eastward
جریان آب آنان را به سوی شرق راند.
3. the wind drove the boat eastward
باد کشتی را به سوی خاور راند.
4. A powerful snow storm is moving eastward.
[ترجمه گوگل]یک طوفان برفی قدرتمند به سمت شرق در حال حرکت است
[ترجمه ترگمان]یک طوفان قوی برف به سمت شرق حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Desert land stretches eastward across Arabia into Central Asia.
[ترجمه گوگل]سرزمین بیابان به سمت شرق در سراسر عربستان تا آسیای مرکزی امتداد دارد
[ترجمه ترگمان]زمین های بیابانی به سمت شرق به سوی شرق آسیا حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The eastward route might be quicker.
[ترجمه گوگل]مسیر به سمت شرق ممکن است سریعتر باشد
[ترجمه ترگمان]مسیر شرق ممکنه سریع تر باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The crowd is heading eastward, believing that they can find gold there.
[ترجمه گوگل]جمعیت به سمت شرق می روند و معتقدند که می توانند در آنجا طلا پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]جمعیت به سمت شرق حرکت می کنند و باور دارند که آنجا می توانند طلا پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The boy went out of school and wandered eastward.
[ترجمه گوگل]پسر از مدرسه بیرون رفت و به سمت شرق سرگردان شد
[ترجمه ترگمان]پسر از مدرسه بیرون رفت و به طرف شرق رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The river here tends eastward.
[ترجمه گوگل]رودخانه در اینجا به سمت شرق متمایل است
[ترجمه ترگمان]رودخانه در اینجا در سمت شرق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. That means the inner core makes a complete eastward rotation about two-thirds of a second faster than the rest of the planet.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که هسته داخلی یک چرخش کامل به سمت شرق حدود دو سوم ثانیه سریعتر از بقیه سیاره انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که هسته داخلی، چرخش کامل رو به سمت شرق را در حدود دو سوم از بقیه سیاره انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was crossing the street and moving eastward.
[ترجمه گوگل]از خیابان می گذشت و به سمت شرق حرکت می کرد
[ترجمه ترگمان]از خیابان می گذشت و به سمت شرق حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As you travel eastward the route joins the River Almond where dippers and herons are familiar sights.
[ترجمه گوگل]همانطور که به سمت شرق سفر می کنید، مسیر به رودخانه بادام می پیوندد که در آن حواصیل ها و حواصیل ها مناظری آشنا هستند
[ترجمه ترگمان]همچنان که شما به سمت شرق سفر می کنید، این مسیر به رودخانه River می پیوندد که در آن dippers و حواصیل با هم آشنا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. From Mission Peak, the trail meanders eastward into Sunol Park.
[ترجمه گوگل]از میشن پیک، مسیر به سمت شرق به سمت پارک سونول میپیچد
[ترجمه ترگمان]این جاده از قله ماموریت در سمت مشرق به سوی پارک Sunol در حرکت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Sometimes migrant trains were seen travelling eastward, despite the higher fares, just as packed as those going west.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات قطارهای مهاجر دیده میشدند که به سمت شرق حرکت میکردند، علیرغم کرایههای بالاتر، درست به اندازه قطارهای غرب
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها قطارهای مهاجر با وجود کرایه بیشتری که به سمت شرق می رفتند، به سمت شرق دیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید