easternmost

/ˈiːstənmoʊst//ˈiːstənməʊst/

معنی: شرقی ترین نقطه، اقصی نقطهء شرقی
معانی دیگر: دورترین نقطه ی خاوری، خاورین، اقصی نقطه ی شرقی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: farthest east.

جمله های نمونه

1. Lowestoft is the easternmost town in Great Britain.
[ترجمه گوگل]Lowestoft شرقی ترین شهر در بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]Lowestoft شهر easternmost در بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Punta Maisi is the easternmost point in Cuba.
[ترجمه گوگل]پونتا مایسی شرقی ترین نقطه کوبا است
[ترجمه ترگمان]پونتا Maisi آخرین نقطه در کوبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Skyllaion, in Troizenia, is the easternmost point of the Peloponnese.
[ترجمه گوگل]Skyllaion، در Troizenia، شرقی ترین نقطه پلوپونز است
[ترجمه ترگمان]Skyllaion، در Troizenia، نقطه easternmost of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Today's also presents the easternmost belt star, Alnitak, at the bottom right of the field, surrounded by the well-known Horsehead and Flame nebulae.
[ترجمه گوگل]Today's شرقی ترین ستاره کمربند، Alnitak را در پایین سمت راست میدان، که توسط سحابی های معروف Horsehead و Flame احاطه شده است، نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]امروزه نیز ستاره کمربند easternmost، Alnitak، در پایین سمت راست زمین، توسط the معروف - و Flame نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The country lies on the easternmost march of the German Empire.
[ترجمه گوگل]این کشور در شرقی ترین مارش امپراتوری آلمان قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این کشور در the شرقی امپراتوری آلمان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Oman is the world"s easternmost Arabian country.
[ترجمه گوگل]عمان شرقی ترین کشور عربی جهان است
[ترجمه ترگمان]عمان جهان عربی جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rongcheng is situated at the easternmost tip of the Shandong Peninsula.
[ترجمه گوگل]Rongcheng در شرقی ترین نوک شبه جزیره شاندونگ واقع شده است
[ترجمه ترگمان]Rongcheng در نوک شرقی شبه جزیره \"شاندونگ\" واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gallery East Lake in the north Delta easternmost Hangyin Club.
[ترجمه گوگل]گالری شرق دریاچه در شمال شرقی ترین باشگاه هانگین دلتا
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the easternmost tip of Canada's Banff National Park lies Lake Minnewanka.
[ترجمه گوگل]در شرقی‌ترین نقطه پارک ملی بنف کانادا، دریاچه مینوانکا قرار دارد
[ترجمه ترگمان]پارک ملی Banff در کانادا دریاچه Minnewanka است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The easternmost reaches of the Russian Federation, blanketed in snow and ice, appear in the upper left corner of this image.
[ترجمه گوگل]شرقی ترین بخش فدراسیون روسیه، پوشیده از برف و یخ، در گوشه سمت چپ بالای این تصویر ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]مناطق شرقی فدراسیون روسیه که در برف و یخ پوشیده شده است، در گوشه سمت چپ بالا این تصویر ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A country occupying the easternmost island of the West Indies .
[ترجمه گوگل]کشوری که شرقی ترین جزیره هند غربی را اشغال کرده است
[ترجمه ترگمان]کشوری که the شرقی جزایر هند غربی را اشغال کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Saint Roman is the easternmost tip, bordering the Tenao.
[ترجمه گوگل]سنت رومن شرقی ترین نوک آن است که در مرز Tenao قرار دارد
[ترجمه ترگمان]سن رومن راس easternmost است که در مرز the قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Another group of taxa occurs from easternmost Eastern Cape to central KwaZulu-Natal provinces, between Gilboa Forest and the Tugela River.
[ترجمه گوگل]گروه دیگری از گونه ها از شرقی ترین کیپ شرقی تا استان های مرکزی کوازولو-ناتال، بین جنگل گیلبوآ و رودخانه توگلا رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]گروه دیگر of از easternmost شرقی تا مرکز KwaZulu - ناتال، بین جنگل Gilboa و رودخانه Tugela رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't miss the museum where you can learn about the Silk Road (Xi'an is the easternmost part of the Silk Road).
[ترجمه گوگل]موزه ای را که می توانید در مورد جاده ابریشم (Xi'an شرقی ترین قسمت جاده ابریشم است) را از دست ندهید
[ترجمه ترگمان]این موزه که در آن می توانید از جاده ابریشم یاد بگیرید را از دست ندهید (Xi یکی از مناطق easternmost جاده ابریشم است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شرقی ترین نقطه (صفت)
easternmost

اقصی نقطهء شرقی (صفت)
easternmost

انگلیسی به انگلیسی

• located furthest to the east
the easternmost part of an area or the easternmost thing in a line is the one that is farther towards the east than any other.

پیشنهاد کاربران

بپرس