easterner

/ˈiːstərnər//ˈiːstənə/

معنی: ساکن شرق
معانی دیگر: خاورزی، خاورنشین، ساکن مشرق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (often cap.) a native or inhabitant of an eastern area or region.

جمله های نمونه

1. Strategic policy during the War was vitiated because of a sharp division between "easterners" and "westerners".
[ترجمه گوگل]سیاست راهبردی در طول جنگ به دلیل شکاف شدید بین "شرقی ها" و "غربی ها" ناقص شد
[ترجمه ترگمان]سیاست استراتژیک در طول جنگ به دلیل تقسیم شدید بین \"easterners\" و \"غربی\" به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To an easterner, no trees meant no possibility of agriculture.
[ترجمه گوگل]برای یک شرقی، نداشتن درخت به معنای عدم امکان کشاورزی بود
[ترجمه ترگمان]برای an، هیچ درختی امکان نداشت کشاورزی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The easterners need qualified staff at least as much as cash.
[ترجمه گوگل]شرقی ها حداقل به اندازه پول نقد به کارکنان واجد شرایط نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]The حداقل به اندازه پول نقد به کارکنان واجد شرایط نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For one thing, he was an easterner; for another, he was a newspaperman.
[ترجمه گوگل]یک چیز، او یک شرقی بود برای دیگری او روزنامه نگار بود
[ترجمه ترگمان]برای یک چیز، او یک easterner بود، برای یک چیز دیگر، او a بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many easterners see these ideas as a poor substitute for concessions on trade, but welcome them as a step towards membership.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرقی‌ها این ایده‌ها را جایگزین ضعیفی برای امتیازات تجاری می‌دانند، اما از آنها به عنوان گامی در جهت عضویت استقبال می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم این ایده ها را به عنوان یک جایگزین ضعیف برای امتیازات تجاری می بینند، اما از آن ها به عنوان یک گام به سمت عضویت استقبال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Baptist asked why the easterners invaded their churches instead of heading for the heathen out yonder.
[ترجمه گوگل]باپتیست پرسید که چرا شرقی ها به جای رفتن به سوی بت های آن طرف، به کلیساهای آنها حمله کردند
[ترجمه ترگمان]باپتیست پرسید که چرا the به جای آن که به طرف کافران بروند به کلیسا حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some initial psychological studies suggest that when an Easterner goes West or vice versa, habits of thought and perception quickly begin to change.
[ترجمه گوگل]برخی مطالعات اولیه روان‌شناختی نشان می‌دهند که وقتی یک شرقی به غرب می‌رود یا برعکس، عادات فکری و ادراک به سرعت شروع به تغییر می‌کنند
[ترجمه ترگمان]برخی مطالعات روانشناسی اولیه نشان می دهند که وقتی یک Easterner به غرب می رود یا بالعکس، عادات تفکر و ادراک به سرعت تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. AN Easterner or city person who a rANch in the West.
[ترجمه گوگل]یک فرد شرقی یا شهری که در غرب دامپروری می کند
[ترجمه ترگمان]یک فرد Easterner یا شهری است که در غرب ranch است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Easterner probably sees more, and the Westerner probably sees less, but in more detail.
[ترجمه گوگل]شرقی احتمالا بیشتر می بیند و غربی احتمالا کمتر می بیند، اما با جزئیات بیشتر
[ترجمه ترگمان]The احتمالا چیزهای بیشتری می بیند، و این کارشناس احتمالا کم تر می بیند، اما با جزئیات بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. AN Easterner or city person who vacations on a rANch in the West.
[ترجمه گوگل]یک فرد شرقی یا شهری که در یک مزرعه در غرب تعطیلات خود را می گذراند
[ترجمه ترگمان]یک فرد Easterner یا شهری که تعطیلات خود را در غرب سپری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is an Easterner .
[ترجمه گوگل]او یک شرقی است
[ترجمه ترگمان] اون یه \"Easterner\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. McElwee sees Los Angeles and its entertainment industry through the eyes of a bemused Easterner.
[ترجمه گوگل]مک الوی لس آنجلس و صنعت سرگرمی آن را از چشم یک شرقی گیج می بیند
[ترجمه ترگمان]McElwee لس آنجلس و صنعت سرگرمی آن را از طریق چشمان of می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Language barriers may cause cultural barriers between two Westerners, let alone when it happens between an Easterner and a Westerner.
[ترجمه گوگل]موانع زبانی ممکن است باعث ایجاد موانع فرهنگی بین دو غربی شود، چه رسد به زمانی که بین یک شرقی و یک غربی اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]موانع زبانی ممکن است باعث ایجاد موانع فرهنگی بین دو تن از غرب شوند، چه برسد به زمانی که بین یک Easterner و یک Westerner رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I hope to come the open and comprehensive city with energy and feature of easterner .
[ترجمه گوگل]امیدوارم با انرژی و ویژگی شرقی به شهر باز و فراگیر بیایم
[ترجمه ترگمان]من امیدوارم که شهر باز و جامع با انرژی و ویژگی of باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساکن شرق (اسم)
easterner

انگلیسی به انگلیسی

• native or resident of the east
an easterner is a person who was born in or who lives in the eastern part of a place or country, especially an american from the east coast of the usa.

پیشنهاد کاربران

بپرس