1. a stale earthy smell
بوی مانده و خاکسان
2. his gross earthy egoism
خودپسندی بی ادبانه ی او
3. wine with an earthy aroma
شراب دارای بوی خاک
4. he is a jovial earthy man
او آدمی خرم دل و خاکی است.
5. She has an earthy sense of humour.
6. The stairs are decorated in golds and earthy browns.
[ترجمه گوگل]پله ها با رنگ های طلایی و قهوه ای خاکی تزئین شده اند
[ترجمه ترگمان]پله ها با طلا و قهوه ای قرمز رنگ تزئین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I'm attracted to warm, earthy colours.
[ترجمه گوگل]من جذب رنگ های گرم و خاکی هستم
[ترجمه ترگمان]من به رنگ های گرم و خاکی جذب می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Michael has an earthy sense of humour; he likes rude jokes.
[ترجمه گوگل]مایکل حس طنز خاکی دارد او شوخی های بی ادبانه را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]مایکل یه حس شوخ طبعی زمینی داره اون از شوخی های rude خوشش میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In the sanctuary, the earthy hues of autumn had given way to the soft green of pines.
[ترجمه گوگل]در پناهگاه، رنگ های خاکی پاییزی جای خود را به سبز ملایم کاج ها داده بود
[ترجمه ترگمان]در حرم، رنگ خاکی پاییز به رنگ سبز درختان کاج رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The churches are painted an earthy red, with red domes and cupolas, and thick red velvet curtains decorate the insides.
[ترجمه گوگل]کلیساها با رنگ قرمز خاکی با گنبدها و گنبدهای قرمز رنگ آمیزی شده اند و پرده های مخملی قرمز ضخیم داخل آن را تزئین می کنند
[ترجمه ترگمان]کلیساها رنگ قرمز و زمینی دارند و گنبدها و گنبد قرمز و پرده های مخملی قرمز داخلی را تزئین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. MacLaine seems to savor such amusingly earthy directness.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مک لین از چنین صراحت زمینی سرگرم کننده ای لذت می برد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که MacLaine از این صراحت و صراحت آمیخته به شوخی لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Earthy porcini mushrooms, tender and meaty, make the perfect accompaniment.
[ترجمه گوگل]قارچ های گوشتی، لطیف و گوشتی، همراهی عالی را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]قارچ ها زمینی، نرم و قوی، با آن هماهنگی کامل برقرار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The result is an earthy look, which can be colour-rubbed, antiqued, stippled, crackle glazed or dragged.
[ترجمه گوگل]نتیجه ظاهری خاکی است که میتوان آن را با رنگ مالش داد، عتیقهسازی کرد، بریدگی کرد، لعاب داد یا کشید
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک ظاهر خاکی است که می تواند رنگ به رنگ، antiqued، stippled، ترق و تروق و یا کشیدن آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. My friend Lindsey said I was consumed with earthy desires and unable to reach the higher planes.
[ترجمه گوگل]دوستم لیندزی گفت من در آرزوهای زمینی غرق شده ام و نمی توانم به هواپیماهای بالاتر برسم
[ترجمه ترگمان]دوست من لیندزی گفت که من با خواسته های زمینی و قادر به رسیدن به هواپیماهای بزرگ تر مصرف شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید