earthwards

/ˈɜːθwədz//ˈɜːθwədz/

رجوع شود به: earthward، سوی زمین، بطرف زمین

جمله های نمونه

1. The plane began to spiral earthwards.
[ترجمه گوگل]هواپیما شروع به چرخیدن به سمت زمین کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیما شروع به مارپیچ رفتن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Eventually I began my fall earthwards, expecting for all the world to land on the Tarmac.
[ترجمه گوگل]در نهایت سقوط خود را به سمت زمین شروع کردم و انتظار داشتم که همه جهان روی آسفالت فرود بیایند
[ترجمه ترگمان]بالاخره شروع به باریدن کرده بودم، انتظار داشتم که تمام دنیا روی the فرود بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Moments later he tripped and was falling earthwards.
[ترجمه گوگل]لحظاتی بعد زمین خورد و در حال سقوط بود
[ترجمه ترگمان]چند لحظه بعد او لیز خورد و به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The missile fell earthwards.
[ترجمه گوگل]موشک به سمت زمین سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]موشک به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His figure bent earthwards with hard work.
[ترجمه گوگل]شکل او با سخت کوشی به سمت زمین خم شد
[ترجمه ترگمان]هیکل تنومند خود را با کار سخت خم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For some inexplicable reason her spirits seemed to plummet earthwards.
[ترجمه گوگل]به دلایلی غیرقابل توضیح به نظر می رسید که روحیه او به سمت زمین سقوط می کند
[ترجمه ترگمان]به دلیلی نامعلوم، به نظر می رسید که روحش در earthwards سقوط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then, in a final act of incredible courage, the last man tumbles earthwards.
[ترجمه گوگل]سپس، در آخرین اقدام با شجاعت باورنکردنی، آخرین انسان به سمت زمین می‌افتد
[ترجمه ترگمان]سپس، در آخرین اقدام به شجاعت باور نکردنی، آخرین مرد از آن بیرون می پرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in the direction of earth

پیشنهاد کاربران

بپرس