earsplitting


معنی: پر سر و صدا، گوش خراش
معانی دیگر: (صدا) گوشخراش، کر کننده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: loud and shrill enough to be painful to the ears.

- an earsplitting scream
[ترجمه گوگل] یک فریاد گوش شکن
[ترجمه ترگمان] فریادی گوش خراش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the earsplitting screech of brakes
صدای گوشخراش ترمز

2. Conversation was carried on against a background of ear-splitting barking.
[ترجمه گوگل]مکالمه در پس زمینه ای از پارس کردن گوش انجام شد
[ترجمه ترگمان]گفتگو در برابر سابقه پارس دو گوش انجام گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Johnson secretly arranged with deputy crier David Mitchell to propose during one of his ear-splitting announcements.
[ترجمه گوگل]آقای جانسون به طور مخفیانه با دیوید میچل، معاون فریاد، قرار گذاشت تا در یکی از اعلامیه‌های گوش‌خراش خود، خواستگاری کنند
[ترجمه ترگمان]آقای جانسون به طور مخفیانه با معاون \"دیوید میچل\" ملاقات کرد تا در طی یکی از آگهی های تقسیم گوش خود پیشنهاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The noise was ear-splitting as grenades landed all around us.
[ترجمه گوگل]وقتی نارنجک‌ها در اطراف ما فرود آمدند، سر و صدا گوش‌ها را شکافت
[ترجمه ترگمان]همان طور که نارنجک در اطراف ما فرود می آمد، سر و صدا به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The noise was ear-splitting as more shells landed in the orchard.
[ترجمه گوگل]با فرود آمدن صدف های بیشتر در باغ، صدا در حال شکافتن بود
[ترجمه ترگمان]صدای شکاف مانند صدف های بیشتری در باغ به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was an ear-splitting roar as the jets took off.
[ترجمه گوگل]با بلند شدن جت ها صدای غرشی شنیده می شد که گوش را شکافته بود
[ترجمه ترگمان]وقتی the خاموش شدند صدای غرشی از گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But trains still racket by frequently with ear-splitting effect. Heavy lorries thunder along motorways to the south.
[ترجمه گوگل]اما قطارها هنوز هم اغلب با اثر گوش‌شکن راکت می‌کنند کامیون های سنگین در امتداد بزرگراه های جنوب رعد و برق می کنند
[ترجمه ترگمان]اما قطارها هنوز به طور مکرر با تاثیر ear سرو کار می کنند کامیون های سنگین در امتداد جاده ها به سمت جنوب هجوم می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Next we get the usual nonsense: wordless dialogue, optical semaphoring, gauche laughter, ear-splitting silence.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، مزخرفات معمول را دریافت می کنیم: گفتگوی بی کلام، سمافورسازی نوری، خنده گیج کننده، سکوت گوش شکن
[ترجمه ترگمان]بعد ما این مهملات معمولی را به دست می آوریم: گفتگوی بی کلام، semaphoring نوری، خنده gauche، سکوت ear
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Taking a break from singing an ear-splitting aria, Chang Yaohua casts a glance at the odd building in the background.
[ترجمه گوگل]چانگ یائوهوا با استراحت از خواندن یک آریا گوش‌خراش، نگاهی به ساختمان عجیب و غریب در پس‌زمینه می‌اندازد
[ترجمه ترگمان](چانگ Yaohua)یک نگاه به ساختمان عجیب و غریب در پس زمینه می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They climbed to the roofs of the terminals, broke windows and shutters and created an ear-splitting din.
[ترجمه گوگل]آنها به پشت بام ترمینال‌ها بالا رفتند، پنجره‌ها و کرکره‌ها را شکستند و صدایی گوش‌خراش ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]از بام خانه ها بالا رفتند، پنجره ها و پنجره ها را شکستند و صدایی از هم جدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was an ear-splitting crack.
[ترجمه گوگل]یک شکاف گوش وجود داشت
[ترجمه ترگمان]صدای شکستگی گوش خراشی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A deafening purr, quite ear-splitting!
[ترجمه گوگل]یک خرخر کر کننده، کاملا گوش شکن!
[ترجمه ترگمان]صدای کر کننده و گوش خراشی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As I waited, trying to pretend that the earsplitting rumble was coming from someone else's car, I saw the two Cullens and the Hale twins getting into their car.
[ترجمه گوگل]همانطور که منتظر بودم و سعی می کردم وانمود کنم که صدای گوش شکن از ماشین شخص دیگری می آید، دو کالن و دوقلوهای هیل را دیدم که سوار ماشینشان شدند
[ترجمه ترگمان]همان طور که منتظر ماندم، سعی کردم وانمود کنم که غرش گوش خراشی از ماشین یکی دیگر می امد، من دو کالن ها و دو قلوها را دیدم که سوار اتومبیل می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Normally he blasts audio tones at earsplitting levels to test the sound blocking properties of various construction materials - doors, windows and wall insulation.
[ترجمه گوگل]به طور معمول، او زنگ‌های صوتی را در سطوح گوش‌شکن پخش می‌کند تا خاصیت مسدود کردن صدا را در مواد مختلف ساختمانی - درها، پنجره‌ها و عایق دیوارها آزمایش کند
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، صدای نوارهای صوتی را در سطوح گوش خراشی تولید می کند تا خواص انسداد یافته مواد ساختمانی مختلف - درها، پنجره ها و عایق بندی دیوار را آزمایش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In this earsplitting din of pop-music, people drink or dance.
[ترجمه گوگل]در این غوغای گوش‌خراش موسیقی پاپ، مردم می‌نوشند یا می‌رقصند
[ترجمه ترگمان]در این همهمه گوش خراشی از موسیقی، مردم می نوشند و یا می رقصند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر سر و صدا (صفت)
loud, tumultuous, blatant, obstreperous, noisy, piercing, deafening, unquiet, clamorous, vociferous, earsplitting, uproarious

گوش خراش (صفت)
loud, earsplitting, strident

انگلیسی به انگلیسی

• painfully loud, deafening
an ear-splitting noise is very loud.

پیشنهاد کاربران

Deafening
کر کننده
با sound و noise استفاده میشه
کرکننده، مهیب ( صدا )
گوش خراش
پر سر و صدا

بپرس