earphone

/ˈɪrˌfoʊn//ˈɪəfəʊn/

معنی: سمعک، گوشی تلفن، بلندگوی گوشی
معانی دیگر: (هر ابزاری که برای شنیدن روی گوش یا درون آن قرار دهند) گوشی، هدفون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the part of a telephone, radio set, music player or the like that fits over or into the ear for receiving sound.

جمله های نمونه

1. An operator wearing earphone was sitting in the telephone exchange.
[ترجمه گوگل]یک اپراتور با گوشی در مرکز تلفن نشسته بود
[ترجمه ترگمان]تلفنچی روی earphone در مقابل تلفن نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He jacked in the earphone so that he would not disturb others.
[ترجمه گوگل]برای اینکه مزاحمتی برای دیگران ایجاد نکند، گوشی را با جک زد
[ترجمه ترگمان]و در گوشی تلفن زد که دیگر مزاحم دیگران نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another part I thought was bad was the earphone.
[ترجمه گوگل]قسمت دیگری که به نظرم بد بود گوشی بود
[ترجمه ترگمان]یه قسمت دیگه که فکر می کردم اون گوشی تلفن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Insert the jack plug into the stereo unit earphone socket and turn the volume control to a low level.
[ترجمه گوگل]دوشاخه جک را در سوکت هدفون واحد استریو قرار دهید و کنترل صدا را روی سطح پایین قرار دهید
[ترجمه ترگمان]اتصال جک را به سوکت stereo سوکت earphone قرار داده و کنترل حجم را به سطح پایین تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Something is wrong with the earphone of this minirecorder.
[ترجمه گوگل]مشکلی در گوشی این دوربین کوچک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این گوشی تلفن یه چیزیش شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the wake up at some point, stingy earphone, continue to tell!
[ترجمه گوگل]در بیداری در یک نقطه، گوشی خسیس، ادامه به گفتن!
[ترجمه ترگمان]در حال بیدار شدن از یک نقطه، earphone خسیس، همچنان به گفتن آن ادامه می دهد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I put earphone in watch, microphone is seamed into cravat, such where OK going that call.
[ترجمه گوگل]من هدفون را در ساعت قرار دادم، میکروفون به کراوات متصل شده است
[ترجمه ترگمان]من earphone را در ساعت قرار دادم، میکروفون در حال چروک شدن است، مثل این است که آن صدا را به صدا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If to driving, only need draw out the earphone from the connection, may use the earphone immediately to talk over the telephone.
[ترجمه گوگل]اگر برای رانندگی، فقط باید گوشی را از اتصال بیرون بکشید، ممکن است بلافاصله از گوشی برای صحبت از طریق تلفن استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اگر رانندگی کردن، تنها نیاز به بیرون کشیدن the از اتصال دارد، ممکن است از the فورا برای صحبت کردن با تلفن استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No problem. Here is your earphone.
[ترجمه گوگل]مشکلی نیست اینجا هدفون شماست
[ترجمه ترگمان]مشکلی نیست این گوشی تو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Earphone cable, Microphone cable, Coaxial cable, Speaker cable, Plastic Optical Fiber cable, A/V Interconnect cable, USB cable, HDMI cable, PV cable and etc.
[ترجمه گوگل]کابل گوشی، کابل میکروفون، کابل کواکسیال، کابل بلندگو، کابل فیبر نوری پلاستیکی، کابل اتصال A/V، کابل USB، کابل HDMI، کابل PV و غیره
[ترجمه ترگمان]کابل Interconnect، کابل Microphone، کابل Coaxial، کابل نوری، کابل اتصال نوری، کابل USB، کابل USB، کابل بی سیم و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Which channel do I set the earphone to see the movie?
[ترجمه گوگل]برای دیدن فیلم هدفون را در کدام کانال تنظیم کنم؟
[ترجمه ترگمان]من گوشی تلفن رو گذاشتم تا فیلم رو ببینه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Would you like a earphone for the movie and music?
[ترجمه گوگل]آیا یک گوشی برای فیلم و موسیقی می خواهید؟
[ترجمه ترگمان]تو یه گوشی واسه فیلم و موسیقی دوست داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Earphone lift function. Lonvenient to listen and dialogue.
[ترجمه گوگل]عملکرد بلند کردن گوشی برای شنیدن و گفتگو راحت است
[ترجمه ترگمان]تابع برداشت Earphone به گوش دادن و گفتگو گوش فرا دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Are your microphone and earphone plugs the right way round?
[ترجمه گوگل]آیا دوشاخه های میکروفون و هدفون شما درست است؟
[ترجمه ترگمان]آیا میکروفن و earphone شما را به سمت راست هدایت می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سمعک (اسم)
acoustic, earphone

گوشی تلفن (اسم)
earphone, telephone receiver

بلندگوی گوشی (اسم)
earphone

تخصصی

[سینما] گوشی
[برق و الکترونیک] گوشی نوعی ترادیسنده ی الکتروآکوستیک سبک و کوچک که داخل گوشی قرار می گیرد و کار آن مشابه با هدفون یا گیرنده ی تلفن است . عمدتاً در سمعک ها استفاده می شود . - گوشی
[مهندسی گاز] گوشی

انگلیسی به انگلیسی

• small sound receiver which is placed in or over the ear (for a radio or telephone)
earphones are a piece of equipment which you wear over or inside your ears, so that you can listen to something, often a radio or cassette recorder, without anybody else hearing.

پیشنهاد کاربران

گوشوانک=گوش ( گوشی ) وا ( آوا ) نک ( کوچک )
گوشوا=گوش ( گوشی ) وا ( آوا )
گوشواک=گوش ( گوشی ) وا ( آوا ) ک ( کوچک )
گوش آوا
گوش توا
هندزفری

بپرس