1. the earlier stages of their civilization
مراحل اولیه ی تمدن آنها
2. he left earlier with the plea of a headache
به بهانه ی سردرد زودتر رفت.
3. to refer to earlier events
به رویدادهای قبلی اشاره کردن
4. a rehash of an earlier book
سرهم بندی یک کتاب پیشین
5. a success that obscured earlier failures
موفقیتی که شکست های پیشین را تحت الشعاع قرار داد
6. our children turned in earlier
بچه های ما زودتر به رختخواب رفتند.
7. vague traces of an earlier civilization
بقایای مبهمی از یک تمدن پیشین
8. i waived my right to choose earlier
من از حق خود نسبت به زودتر انتخاب کردن چشم پوشیدم.
9. bonds which were put upon them by earlier generations
وظایفی که نسل های پیشین به آنها محول کرده بودند
10. this conference is a follow-up to an earlier one in shiraz
این گردهمایی دنباله ی کنفرانس پیشین شیراز است.
11. Remind her to come earlier tomorrow morning.
[ترجمه گوگل]به او یادآوری کنید که فردا صبح زودتر بیاید
[ترجمه ترگمان] بهش بگو فردا صبح بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She based her work on that of earlier researchers.
[ترجمه گوگل]او کار خود را بر اساس کار محققان قبلی استوار کرد
[ترجمه ترگمان]او کار خود را بر مبنای کار محققان پیشین انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I tend to go to bed earlier during the winter.
[ترجمه گوگل]من تمایل دارم در زمستان زودتر بخوابم
[ترجمه ترگمان]من تمایل دارم زودتر در طول زمستان به رختخواب بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Britain'sother hopes of medals were deflated earlier in the day.
[ترجمه گوگل]امیدهای دیگر بریتانیا برای کسب مدال در اوایل روز کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]Britain امیدوار به کسب مدال در اوایل روز کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He was executed by lethal injection earlier today.
[ترجمه گوگل]او اوایل امروز با تزریق آمپول مرگبار اعدام شد
[ترجمه ترگمان]او امروز با تزریق مهلک اعدام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Earlier sales forecasts were overly optimistic.
[ترجمه گوگل]پیش بینی های قبلی فروش بیش از حد خوش بینانه بود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی های اولیه فروش بیش از حد خوشبین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید