1. the probers got an earful
بررسی کنندگان،شایعات زیادی شنیدند.
2. They can expect an earful on what the slump is doing economically.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند انتظار داشته باشند که رکود اقتصادی چه می کند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند انتظار داشته باشند که رکود اقتصادی از نظر اقتصادی انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I bet Sue gave you an earful when you got home.
[ترجمه گوگل]شرط می بندم وقتی به خانه رسیدی سو به تو گوش داد
[ترجمه ترگمان]شرط می بندم که سو وقتی به خو نه اومدی به تو خبر داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He gave me a real earful about being late so often.
[ترجمه گوگل]او به من گوشزد کرد که اغلب دیر میکردم
[ترجمه ترگمان]اون به من خبر داد که دیر یا زود دیر میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The chancellor got an earful when he asked the students for feedback.
[ترجمه گوگل]صدراعظم وقتی از دانشجویان خواست تا بازخوردشان را بپرسند، بسیار خرسند شد
[ترجمه ترگمان]رئیس دانشگاه هنگامی که از دانشجویان برای بازخورد سوال کرد، یک earful دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Now, Fisher figures he's just another Laker an earful from Utah fans.
[ترجمه گوگل]حالا، فیشر میداند که او فقط یک لیکر دیگر است که از طرفداران یوتا شنیده میشود
[ترجمه ترگمان]اکنون، فیشر ارقام دیگری را از هواداران یوتا کسب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I've got quite an earful of her chatter.
[ترجمه گوگل]من کاملاً از پچ پچ های او گوش می کنم
[ترجمه ترگمان]من از حرف های او خبر دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. FEMA leaders are getting an earful from Congress.
[ترجمه گوگل]رهبران FEMA از کنگره انتقاد می کنند
[ترجمه ترگمان]رهبران آژانس مدیریت بحران فدرال از کنگره دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I heard an earful of gossip today.
10. I can give you an earful about this election.
[ترجمه گوگل]من می توانم به شما در مورد این انتخابات گوش فرا دهم
[ترجمه ترگمان]من می توانم در مورد این انتخابات به شما هشدار بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He gave me an earful of complaints about his new boss.
[ترجمه گوگل]او انبوهی از شکایات در مورد رئیس جدیدش به من داد
[ترجمه ترگمان]اون از رئیس جدیدش شکایت کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I've had an earful of his griping.
13. My wife gave me an earful of things I'm doing wrong.
[ترجمه گوگل]همسرم مقداری از کارهایی که من اشتباه می کنم به من داد
[ترجمه ترگمان]زنم به من خبر داده که دارم اشتباه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She gave me an earful about her husband's infidelities.
[ترجمه گوگل]او در مورد خیانت های شوهرش به من گوش داد
[ترجمه ترگمان]اون بهم خبر خیانت شوهرش رو داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید