معنی: عقاب، شاهین قرهقوشمعانی دیگر: (جانورشناسی) عقاب، باز، آله، دال، نشان عقاب (که در روم باستان درفش ارتشی بود و امروزه نشان ملی ایالات متحده امریکا است)، (نیروی زمینی امریکا) نشان سرهنگی، (نیروی دریایی امریکا) نشان ناخدا یکم، (سابقا) سکه ی طلای امریکایی (به ارزش ده دلار)
• (1)تعریف: any of various birds of prey that are similar to but usu. larger than hawks.
• (2)تعریف: an image or representation of an eagle, used as a symbol, insignia, or emblem.
• (3)تعریف: in golf, a score of two under par on a single hole.
جمله های نمونه
1. an eagle constantly brooding over her young
عقابی که نوزادان خود را دایما می پاید.
2. an eagle expands its wings
عقاب بال های خود را می گستراند.
3. an eagle had pecked out his left eye
چشم چپ او را یک عقاب در آورده بود.
4. an eagle stooping toward the prey
عقابی که به سوی طعمه شیرجه می رود
5. an eagle was hovering over the rabbits
عقابی برفراز خرگوش ها چرخ می زد.
6. the eagle planed down in circles without moving a wing
عقاب بدون بال زدن به طرف پایین دور می زد.
7. the eagle pounced on the rabbit
عقاب شیرجه رفت و خرگوش را در ربود.
8. the eagle swooped and picked up the rabbit in its claws
عقاب چرخی زد و با چنگال خود خرگوش را ربود (بلند کرد).
9. the eagle swooped down and carried the baby rabbit away
عقاب شیرجه رفت و بچه خرگوش را برد.
10. for a minute the eagle hung poised in the sky
برای لحظه ای عقاب در هوا معلق ماند.
11. the strike of an eagle on its prey
حمله ی عقاب بر طعمه اش
12. An eagle swooped low over the trees.
[ترجمه علیرضا] عقاب در لابه لای درختان خود را پنهان کرد
|
[ترجمه گوگل]عقابی از روی درختان پایین رفت [ترجمه ترگمان]عقابی بر فراز درختان فرود آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He did the work under the eagle eye of his teacher.
[ترجمه گوگل]او کار را زیر چشم عقاب معلمش انجام می داد [ترجمه ترگمان]او کار را زیر چشم عقاب معلمش انجام داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The eagle is riding on the fierce wind.
[ترجمه گوگل]عقاب سوار بر باد شدید [ترجمه ترگمان]عقاب به سمت باد تند می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. If you're lucky, a splendid golden eagle may soar into view.
[ترجمه گوگل]اگر خوش شانس باشید، ممکن است یک عقاب طلایی باشکوه به چشم بیاید [ترجمه ترگمان]اگر خوش شانس باشی، یک عقاب طلایی با شکوه به نظر می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The tiny error didn't escape the eagle eye of her boss.
[ترجمه گوگل]خطای کوچک از چشم عقابی رئیسش دور نماند [ترجمه ترگمان]خطای کوچک از چشم عقاب فرار نکرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. We saw the eagle swoop from the sky to catch its prey.
[ترجمه گوگل]عقاب را دیدیم که برای شکار طعمه خود از آسمان حرکت کرد [ترجمه ترگمان]دیدیم که عقاب از آسمان پایین می آید تا شکارش را بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. He had an eagle tattoo on one of his biceps.
[ترجمه گوگل]او یک خالکوبی عقاب روی یکی از عضلات دوسر خود داشت [ترجمه ترگمان]یه خالکوبی عقاب روی یکی از biceps داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
عقاب (اسم)
eagle
شاهین قره قوش (اسم)
eagle
انگلیسی به انگلیسی
• type of large predatory bird an eagle is a large bird that lives by eating small animals.
پیشنهاد کاربران
eagle ( n ) ( iɡl )
عقاب و شاهین🦅🦅
به غیر از معنی عقاب و شاهین و. . . یه معنی خیلی مهم داره ممکنه توی فیلم های پلیسی بلخصوص پشت بیسیسم زیاد بشنوید به معنی سوژه مثال the eagle is in scene of the murder سوژه در صحنه قتله
eagle:تغییر یافته ی همان واژه ی عقاب فارسی است.
عقاب شاهین نوعی پرنده شکاری
eagle=عقاب مثال: the eagle swooped and picked up the rabbit in its claws معنی: عقاب چرخی زد و با چنگالش خرگوشی را ربود.
عقاب لایک یادتون نده عزیزان ممنون میشم نوشته ها مو هم دنبال کنید فقط کافیه رو اسم بنفش رنگ میس رونی کلیک کنید.