eagerness

/ˈiː.gər.nəs//ˈiː.gər.nəs/

معنی: خونگرمی، خواست، سعی
معانی دیگر: اشتیاق، مشتاقی، ارزومندی، شوق

جمله های نمونه

1. He sprang to the telephone with unwonted eagerness.
[ترجمه گوگل]با اشتیاق ناخواسته به سمت تلفن رفت
[ترجمه ترگمان]با اشتیاقی غیر معمول به طرف تلفن دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His hands trembled with eagerness as he opened the letter.
[ترجمه Sh] هنگام باز کردن نامه دستانش از شوق می لرزید.
|
[ترجمه گوگل]وقتی نامه را باز کرد دستانش از شوق میلرزید
[ترجمه ترگمان]در حالی که نامه را می گشود، دستش از شدت اشتیاق می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The medical profession's eagerness for scientific advance had impaled it on the horns of a dilemma, forcing an unnatural choice between science and morality.
[ترجمه گوگل]اشتیاق حرفه پزشکی برای پیشرفت علمی، آن را بر شاخ یک معضل گذاشته بود و انتخابی غیرطبیعی بین علم و اخلاق را مجبور می کرد
[ترجمه ترگمان]اشتیاق حرفه پزشکی برای پیشرفت علمی آن را بر روی سر دوراهی قرار داده بود، و یک انتخاب غیر طبیعی بین علم و اخلاق به راه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He amazes me with his quickness and eagerness to learn.
[ترجمه گوگل]او با سرعت و اشتیاق به یادگیری مرا شگفت زده می کند
[ترجمه ترگمان]او مرا با سرعت و اشتیاقی که برای یادگیری دارد، شگفت زده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I couldn't hide my eagerness to get back home.
[ترجمه گوگل]نمی توانستم اشتیاقم را برای بازگشت به خانه پنهان کنم
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم اشتیاق خود را برای برگشتن به خانه پنهان کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His eagerness will not avail against the fitness and skill of his opponent.
[ترجمه گوگل]اشتیاق او در برابر آمادگی و مهارت حریفش فایده ای نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اشتیاق او در مقابله با شایستگی و مهارت حریف فایده ای ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You could tell from the eagerness of her smile that a war would be just the thing.
[ترجمه گوگل]از اشتیاق لبخند او می شد فهمید که جنگ فقط یک چیز است
[ترجمه ترگمان]از اشتیاق لبخند او به این نتیجه می رسید که جنگ فقط یک چیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Only great eagerness to learn, on the part of the people, will make it possible to overcome immense difficulties here.
[ترجمه گوگل]تنها اشتیاق زیاد برای یادگیری از سوی مردم، غلبه بر مشکلات عظیم را در اینجا ممکن می سازد
[ترجمه ترگمان]تنها اشتیاق زیاد برای یادگیری، در بخشی از مردم، غلبه بر مشکلات بزرگ در اینجا را ممکن می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ulene is still surprised by the eagerness of viewers.
[ترجمه گوگل]اولن هنوز از اشتیاق بینندگان شگفت زده است
[ترجمه ترگمان]Ulene هنوز از اشتیاق بینندگان شگفت زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In his eagerness to escape the encroaching flames, he worked the action and fired three times in rapid succession.
[ترجمه گوگل]او در اشتیاق خود برای فرار از شعله های آتش، دست به کار شد و سه بار متوالی شلیک کرد
[ترجمه ترگمان]در اشتیاقی که برای فرار از میان شعله های encroaching داشت، کار را انجام داد و سه بار پیاپی شلیک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Does his eagerness amount to setting up a trust to that effect?
[ترجمه گوگل]آیا اشتیاق او به ایجاد یک تراست در این زمینه است؟
[ترجمه ترگمان]ایا اشتیاق او برای ایجاد اعتماد به این اثر را دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our eagerness for capital punishment echoes the mentality of the old slave code.
[ترجمه گوگل]اشتیاق ما برای مجازات اعدام بازتاب ذهنیت قانون بردگان قدیمی است
[ترجمه ترگمان]شوق و اشتیاق ما برای مجازات اعدام، روحیه یک برده قدیمی را در خود منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Struggling against my eagerness, I urged caution on myself, told myself to think ahead.
[ترجمه گوگل]با مبارزه با اشتیاق، به خودم اصرار کردم که احتیاط کنم، به خودم گفتم از قبل فکر کنم
[ترجمه ترگمان]در حالی که در برابر اشتیاق من تلاش می کرد، به خودم اصرار کردم که در این مورد فکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He had never shown impatience or eagerness again.
[ترجمه گوگل]او دیگر هرگز بی صبری و اشتیاق نشان نداده بود
[ترجمه ترگمان]او هرگز بی صبری یا اشتیاقی را به خود نشان نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This eagerness for openness comes because China's multi-billion dollar toy industry is under threat.
[ترجمه گوگل]این اشتیاق برای باز بودن به این دلیل است که صنعت اسباب‌بازی چند میلیارد دلاری چین در معرض تهدید است
[ترجمه ترگمان]این اشتیاق برای باز بودن به این دلیل مطرح می شود که صنعت اسباب بازی چند میلیارد دلاری چین در معرض تهدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خونگرمی (اسم)
temperament, geniality, cordiality, fervor, ardor, fervency, eagerness, fervidity, warm-heartedness

خواست (اسم)
wealth, wish, disposition, desire, will, request, demand, temptation, volition, eagerness, want, asset, property, tenure, desideratum

سعی (اسم)
work, labor, purpose, effort, eagerness, endeavor, conation

انگلیسی به انگلیسی

• yearning, impatient longing, enthusiasm, zeal

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : eagerness
✅️ صفت ( adjective ) : eager
✅️ قید ( adverb ) : eagerly
بی قراری اشتیاق
علاقه

بپرس