expositive


معنی: تشریحی، نمایشی، توضیحی، نمایشگاهی، تفسیری
معانی دیگر: توضیحی، تشریحی، نمایشی، نمایشگاهی، تفسیری

جمله های نمونه

1. How apply the expositive principle of the insurance contract, this is always to present the importance again for the more confused problem of the insurance industry.
[ترجمه گوگل]نحوه اعمال اصل آشکار قرارداد بیمه، همیشه برای نشان دادن اهمیت دوباره برای مشکل آشفته تر صنعت بیمه است
[ترجمه ترگمان]چگونه اصل expositive قرارداد بیمه را اعمال کنید، این همیشه باید اهمیت دوباره برای مشکل more صنعت بیمه را ارایه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This can be proved both in descriptive research and expositive research, and in particular, in descriptive research on sandhi rules and types.
[ترجمه گوگل]این امر هم در تحقیق توصیفی و هم در تحقیق توصیفی و به ویژه در تحقیق توصیفی در مورد قواعد و اقسام سندی قابل اثبات است
[ترجمه ترگمان]این موضوع می تواند هم در تحقیق توصیفی و هم تحقیق expositive و به خصوص در تحقیق توصیفی بر روی قواعد و انواع مختلف اثبات شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are 5 patterns in the TV news comment on the typological angels: inserted comment, expositive comment, narrative comment, mutual comment and miscellaneous comment.
[ترجمه گوگل]در کامنت خبری تلویزیون درباره فرشتگان گونه‌شناسی 5 الگو وجود دارد: کامنت درج شده، نظر تشریحی، نظر روایتی، نظر متقابل و نظر متفرقه
[ترجمه ترگمان]۵ الگوی در برنامه اخبار تلویزیونی در مورد فرشتگان typological وجود دارد: کامنت گذاشتن کامنت، اظهار نظری، اظهار نظری، توضیحات متقابل و توضیحات متفرقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An extraordinary editorial is different from a political and expositive editorials or editorials on current affairs in that it has its special background and rich emotion.
[ترجمه گوگل]یک سرمقاله فوق‌العاده با سرمقاله‌های سیاسی و تشریحی یا سرمقاله‌های مربوط به موضوعات روز متفاوت است، زیرا دارای پیشینه خاص و احساسات غنی است
[ترجمه ترگمان]یک سرمقاله فوق العاده متفاوت از سرمقاله های سیاسی و expositive یا editorials در امور جاری است که زمینه خاص و احساسات غنی خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Compliance with the law is the first phase of law enforcement, and the law-abiding degree has important expositive sense to state's legislation and law enforcement.
[ترجمه گوگل]انطباق با قانون اولین مرحله اجرای قانون است و درجه قانون مداری برای قوانین ایالتی و اجرای قانون مفهوم مهمی دارد
[ترجمه ترگمان]انطباق با این قانون، نخستین مرحله اجرای قانون است، و درجه تبعیت از قانون از نظر قانون گذاری و اجرای قانون دارای اهمیت بالایی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشریحی (صفت)
descriptive, anatomic, anatomical, exponential, expositive

نمایشی (صفت)
expositive, scenic, demonstrative, dramatic, exhibitive, expository, flashy, stagy

توضیحی (صفت)
expositive, expository, explanatory

نمایشگاهی (صفت)
expositive

تفسیری (صفت)
expositive, expository, interpretive, interpretative, paraphrastic

انگلیسی به انگلیسی

• descriptive; expository

پیشنهاد کاربران

بپرس