97 1532 100 1 estrus /ˈestrəs/ /ˈestrəs/(زیست شناسی - دوران فعالیت و حرارت جنسی پستانداران ماده) ورتاک (در برابر: نربانگ rut)، گشن خواهی، مرمر، موس موس (oestrus و estrum هم می نویسند)، مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد بررسی کلمه estrus اسم ( noun )مشتقات: estrum (n.)• : تعریف: the recurrent period of heat or sexual excitement in female mammals, during which the female will mate with the male. واژه estrus در جمله های نمونه 1. Estrus recurs at intervals of approximately six months until late in life. [ترجمه ترگمان]در فاصلههای حدود شش ماه تا دیر وقت در فواصل تقریبا بیست و شش ماه زندگی میکردند [ترجمه گوگل]Estrus در فواصل تقریبا شش ماه تا آخر عمر تجدید می کند [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. In order to study effect on synchronization of estrus to recipient bovines about introduction time and nutrition, recipient bovines were synchronized with CIDR and Cloprostenol. [ترجمه ترگمان]به منظور بررسی اثر همزمانی of به گیرنده گیرنده در مورد زمان معرفی و تغذیه، bovines گیرنده با CIDR و Cloprostenol همگام شدند [ترجمه گوگل]به منظور بررسی اثر هماهنگ سازی پروستات به گوسفند گیرنده در مورد زمان معرفی و تغذیه، گوسفند گیرنده با CIDR و کلوپستنول هماهنگ شد [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. Objective To found efficient procedure of inducing estrus in the bitch using exogenous gonadotropic hormones. [ترجمه ترگمان]Objective برای پیدا کردن روش موثر از هورمون مردانه با استفاده از هورمون exogenous bitch [ترجمه گوگل]هدف: برای تشخیص روش کارآمد جهت ایجاد استروژن در سگ با استفاده از هورمونهای گنادوتروپیک خارجی [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید ... معنی estrus در دیکشنری تخصصی estrus[علوم دامی] فحلی ، استروس ؛ فحلی (روز 0) معمولاً در گاو 6 تا 30 ساعت و بطور متوسط 7 ساعت بطول می کشد . | estuarine | Estuarine | estuarial | estuarial | Estuarine deposit | Estuarine | Estuarine | Estuarine lagoon | Estuarine | Estuarine | Estuarine salinity | معنی کلمه estrus به انگلیسی estrus• heat, state of sexual activity (zoology) estrus را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران امین روشنی دامپزشکی و علوم دامی فحلی، پذیرندگی جنسی(sexual receptivity) معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Fatemeh > testability Asra > Mechine Khazaeii > period Sunflower > see to S.Ara > Gulf Coast Reyhane > hoity toity کسری > کسرا خزاییی > simpler نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته A.C.EFarhoodرهگذرحیدریعلی باقریEnglish Userسحر نجات پورمحمدرضا ایوبی صانع فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته army گریسته اند تفکر امیز پرفروغ ضایع مکن ساجده تحسین آمیز امکان ناپذیر