1. he played his role most effectively
او به طور چشمگیری نقش خود را بازی کرد.
2. Tanks were deployed effectively during the long campaign.
[ترجمه ترگمان]تانکها در طی این مبارزه طولانی به طور موثر مستقر شدهاند
[ترجمه گوگل]مخازن به طور موثر در طول مبارزات طولانی مستقر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The truth of this statement has been effectively demonstrated in Chapter
[ترجمه ترگمان]حقیقت این جمله در فصل به طور موثر نشانداده شدهاست
[ترجمه گوگل]حقیقت این بیانیه در فصل به طور موثری نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Non-white people are effectively excluded from certain jobs.
[ترجمه ترگمان]افراد غیر سفید به طور موثر از مشاغل خاصی حذف شدهاند
[ترجمه گوگل]مردم غیر سفید به طور موثر از مشاغل خاصی حذف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Although officially a dependent territory the island is effectively autonomous.
[ترجمه ترگمان ...