economic geography


جغرافیای اقتصادی

جمله های نمونه

1. Conventional questionnaire studies in economic geography tend to take what people say at face value.
[ترجمه گوگل]مطالعات پرسشنامه مرسوم در جغرافیای اقتصادی تمایل دارند آنچه را که مردم می گویند به صورت اسمی در نظر بگیرند
[ترجمه ترگمان]مطالعات متداول پرسشنامه ای در جغرافیای اقتصادی تمایل دارند چیزی را که مردم در ارزش رو می گویند به دست بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He learned at first hand the economic geography of the regnum francorum.
[ترجمه گوگل]او در دست اول جغرافیای اقتصادی regnum francorum را آموخت
[ترجمه ترگمان]او در ابتدا جغرافیای اقتصادی of francorum را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Translated into disciplinary terms, the study of international economic geography should precede social geography and town planning.
[ترجمه گوگل]به تعبیر انضباطی، مطالعه جغرافیای اقتصادی بین المللی باید مقدم بر جغرافیای اجتماعی و برنامه ریزی شهری باشد
[ترجمه ترگمان]به عبارت انضباطی، مطالعه جغرافیای اقتصادی بین المللی باید مقدم بر جغرافیای اجتماعی و برنامه ریزی شهر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new economic geography puts forward a new view of regional industry development and public policy.
[ترجمه گوگل]جغرافیای اقتصادی جدید دیدگاه جدیدی از توسعه صنعت منطقه ای و سیاست عمومی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]جغرافیای اقتصادی جدید دیدگاه جدیدی از توسعه صنعت منطقه ای و سیاست عمومی را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the economic geography of China, Wuhan in the center of superiority.
[ترجمه گوگل]در جغرافیای اقتصادی چین، ووهان در مرکز برتری قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در جغرافیای اقتصادی چین، Wuhan در مرکز برتری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are many contents about economic geography in Xu Xiake's journaling.
[ترجمه گوگل]مطالب زیادی در مورد جغرافیای اقتصادی در مجله ژورنال شو شیاکه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مطالب زیادی در مورد جغرافیای اقتصادی ژو Xiake وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There are proposals to phrase out the hitherto separate Department of Economic Geography.
[ترجمه گوگل]پیشنهادهایی برای بیان بخش تا به حال مجزای جغرافیای اقتصادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]پیشنهاداتی برای بیان این موضوع که تا به حال بخش جداگانه ای از جغرافیای اقتصادی را در بر دارد، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Other basic requirements for this Institute are a wide knowledge of the structure of commerce and an appreciation of economic geography.
[ترجمه گوگل]سایر الزامات اساسی برای این موسسه، دانش گسترده از ساختار تجارت و درک جغرافیای اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]سایر الزامات اصلی این موسسه دانش گسترده ای از ساختار بازرگانی و قدردانی از جغرافیای اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He opened up the study of trade under increasing returns and imperfect competition and later resuscitated the study of economic geography.
[ترجمه گوگل]او مطالعه تجارت را تحت بازده فزاینده و رقابت ناقص باز کرد و بعداً مطالعه جغرافیای اقتصادی را احیا کرد
[ترجمه ترگمان]او مطالعه تجارت را تحت فشار فزاینده و رقابت ناقص باز کرد و بعدا مطالعه جغرافیای اقتصادی را دوباره احیا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Impact area border economy is the important research task that new period economic geography learns.
[ترجمه گوگل]اقتصاد مرزی منطقه تاثیرگذار وظیفه پژوهشی مهمی است که جغرافیای اقتصادی دوره جدید فرا می گیرد
[ترجمه ترگمان]اقتصاد مرزی منطقه ضربه مهم ترین وظیفه پژوهشی است که جغرافیای اقتصادی دوره جدید یاد می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thank you. Dr. Wilson. I hope to continue with my research work in economic geography.
[ترجمه گوگل]متشکرم دکتر ویلسون امیدوارم به کار تحقیقاتی خود در جغرافیای اقتصادی ادامه دهم
[ترجمه ترگمان]متشکرم دکتر ویلسون من امیدوارم که به کار تحقیقاتی خود در جغرافیای اقتصادی ادامه دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I hope to continue with my research work in economic geography.
[ترجمه گوگل]امیدوارم به کار تحقیقاتی خود در جغرافیای اقتصادی ادامه دهم
[ترجمه ترگمان]من امیدوارم که به کار تحقیقاتی خود در جغرافیای اقتصادی ادامه دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Spatial distribution of cultural industry belongs to the research field of cultural geography and economic geography.
[ترجمه گوگل]توزیع فضایی صنعت فرهنگی متعلق به حوزه پژوهشی جغرافیای فرهنگی و جغرافیای اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]توزیع فضایی صنعت فرهنگی به حوزه تحقیقاتی جغرافیای فرهنگی و جغرافیای اقتصادی تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Finally, some comparisons are prov ided between Krugman's ideas and the conventional economic geography.
[ترجمه گوگل]در نهایت، مقایسه‌هایی بین ایده‌های کروگمن و جغرافیای اقتصادی متعارف ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]در نهایت، برخی از مقایسه ها مربوط به prov بین ایده ها و جغرافیای اقتصادی متعارف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس