dystonia


(پزشکی ـ اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی) اختلال تونوس، دش ماهیچگی

جمله های نمونه

1. However, not everyone who inherits the gene develops dystonia, a phenomenon known as reduced penetrance.
[ترجمه گوگل]با این حال، همه کسانی که این ژن را به ارث می برند، به دیستونی مبتلا نمی شوند، پدیده ای که به عنوان کاهش نفوذ شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، همه کسانی که این ژن را به ارث برده اند dystonia را گسترش می دهند که پدیده ای شناخته شده به نام reduced است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Patients with generalized dystonia grapple with involuntary muscle spasms that lead to uncontrolled twisting and turning in awkward, sometimes painful postures.
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به دیستونی ژنرالیزه با اسپاسم عضلانی غیرارادی دست و پنجه نرم می کنند که منجر به چرخش و چرخش کنترل نشده در وضعیت های نامناسب و گاهی دردناک می شود
[ترجمه ترگمان]بیمارانی با dystonia تعمیم یافته با spasms عضلات غیر ارادی در حال grapple هستند که منجر به چرخشی کنترل نشده و تبدیل به وضعیت ناجور و گاهی دردآور می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The adverse reactions such as tremor, acute dystonia, akathisia were slight.
[ترجمه گوگل]عوارض جانبی مانند لرزش، دیستونی حاد، آکاتیزیا خفیف بود
[ترجمه ترگمان]واکنش های منفی مثل لرزش، dystonia حاد، akathisia خفیف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To explore the pathogeny, clinical characteristics and therapy of dopa - responsive dystonia ( DRD ).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی پاتوژن، ویژگی های بالینی و درمان دیستونی پاسخگو به دوپا (DRD)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی the، ویژگی های بالینی و درمان of واکنشی dopa (DRD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To investigate the clinical characteristics and GCHgene mutations in patients with dopa - responsive dystonia ( DRD ).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی های بالینی و جهش های ژن GCH در بیماران مبتلا به دیستونی پاسخگو به دوپا (DRD)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی های بالینی و جهش های GCHgene در بیماران با dystonia واکنشی dopa (DRD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusions Botulinum toxin type A local injection is a safe, effective, simple and easy means for the treatment of facial muscle dystonia.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تزریق موضعی سم بوتولینوم نوع A یک وسیله ایمن، موثر، ساده و آسان برای درمان دیستونی عضلات صورت است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نوع سم botulinum یک تزریق محلی یک روش ایمن، موثر، ساده و آسان برای درمان عضلات صورت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To study the clinical characteristics of patients with dopa - responsive dystonia ( DRD ).
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه خصوصیات بالینی بیماران مبتلا به دیستونی پاسخگو به دوپا (DRD)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های بالینی بیماران با dystonia واکنشی dopa (DRD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To analyze the clinical characteristics of dopa - responsive dystonia ( DRD ).
[ترجمه گوگل]هدف تجزیه و تحلیل ویژگی های بالینی دیستونی پاسخگو به دوپا (DRD)
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل ویژگی های بالینی of واکنشی dopa (DRD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results: The medicines, which caused the children acute drug-induced dystonia were metoclopramide, haloperidol, perphenazine, penfluridol, and then the cold powder in turn.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: داروهایی که باعث دیستونی حاد ناشی از دارو در کودکان شدند عبارت بودند از متوکلوپرامید، هالوپریدول، پرفنازین، پنفلوریدول و سپس پودر سرد
[ترجمه ترگمان]نتایج: این دارو که باعث شد کودکان مبتلا به مواد مخدر حاد شوند عبارتند از: metoclopramide، haloperidol، perphenazine، penfluridol، و سپس پودر سرد به نوبه خود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Neurostimulators are already approved to treat conditions such as Parkinson's disease, essential tremor, and dystonia, as well as obsessive compulsive disorder.
[ترجمه گوگل]محرک‌های عصبی قبلاً برای درمان بیماری‌هایی مانند بیماری پارکینسون، لرزش اساسی و دیستونی و همچنین اختلال وسواس فکری جبری تأیید شده‌اند
[ترجمه ترگمان]Neurostimulators پیش از این برای درمان بیماری هایی مثل پارکینسون، لرزش اساسی، و اختلال وسواس اجباری و نیز اختلال وسواس اجباری، موافقت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The FDA has already approved DBS as a treatment for neurologic disorders, including essential tremor, Parkinson's disease, dystonia, and severe obsessive-compulsive disorder.
[ترجمه گوگل]FDA قبلاً DBS را به عنوان درمانی برای اختلالات عصبی، از جمله لرزش اساسی، بیماری پارکینسون، دیستونی و اختلال وسواسی-اجباری شدید تأیید کرده است
[ترجمه ترگمان]FDA در حال حاضر DBS را به عنوان درمانی برای اختلالات عصبی، از جمله یک لرزش اساسی، بیماری پارکینسون، dystonia، و اختلال وسواس اجباری وسواس اجباری تایید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To explore the clinical remedy of facial muscle dystonia.
[ترجمه گوگل]هدف: کشف درمان بالینی دیستونی عضلات صورت
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی درمان بالینی عضلات صورت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To explore the clinical feature and treatment method of the dopa responsive dystonia ( DRD ).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی بالینی و روش درمان دیستونی پاسخگو به دوپا (DRD)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی های بالینی و روش درمان the واکنشی dopa (DRD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results: Of 101 patients, 5 cases were found with extrapyramidal symptoms in which 4 with akathisia and 1 with dystonia.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: از 101 بیمار، 5 مورد با علائم خارج هرمی مشاهده شد که 4 مورد با آکاتیزیا و 1 مورد با دیستونی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]نتایج: از ۱۰۱ بیمار، ۵ مورد با علائم extrapyramidal یافت شدند که در آن ۴ با akathisia و ۱ با dystonia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[روانپزشکی] دیستونی

انگلیسی به انگلیسی

• impairment of muscle tone

پیشنهاد کاربران

dystonia ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: دُش کشَنگ
تعریف: تحرکات نامطلوب ماهیچه براثر کشَنگایی ( tonicity )

بپرس