dysrhythmia


(بی نظمی امواج مغز یا الگوهای سخن و غیره) دشنواختی، نامنظمی در آهن، بی ریتمی

جمله های نمونه

1. Convenient reference sections include dysrhythmia protocols, emergency drug infusions, antibiotic therapy, rapid-sequence intubation, toxicology, trauma care, burn care, and much more.
[ترجمه گوگل]بخش های مرجع مناسب شامل پروتکل های دیس ریتمی، تزریق داروی اورژانسی، درمان آنتی بیوتیکی، لوله گذاری با توالی سریع، سم شناسی، مراقبت از تروما، مراقبت از سوختگی و بسیاری موارد دیگر است
[ترجمه ترگمان]بخش های مرجع Convenient شامل پروتکل های dysrhythmia، تزریق داروی اضطراری، درمان آنتی بیوتیک، intubation سریع، toxicology، مراقبت اورژانسی، مراقبت از سوختگی و بسیار بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Aims: To investigate the incidence of gastric myoelectrical dysrhythmia in patients with FD by electrogastrography (EGG), and to reveal the role of gastric motility disorder in the occurrence of FD.
[ترجمه گوگل]اهداف: بررسی بروز دیس ریتمی میوالکتریک معده در بیماران مبتلا به FD با الکتروگاستروگرافی (EGG) و آشکارسازی نقش اختلال حرکتی معده در بروز FD
[ترجمه ترگمان]اهداف: برای بررسی شیوع بیماری gastric dysrhythmia در بیماران با FD به وسیله electrogastrography (EGG)، و برای آشکار کردن نقش اختلال حرکتی gastric در وقوع FD
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Purpose : To investigate the relation of electrogastric dysrhythmia and content cholinergic nerves in antrum of rats.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارتباط دیس ریتمی الکتروگاستریک و محتوای اعصاب کولینرژیک در آنتروم موش صحرایی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی رابطه of dysrhythmia و content cholinergic در antrum موش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The serum ALB and PLT are closely related to the percentage of electrogastric dysrhythmia, by which we can judge the situation of gastric dynamic dysfunction of liver cirrhosis.
[ترجمه گوگل]ALB و PLT سرم ارتباط نزدیکی با درصد دیس ریتمی الکتروگاستریک دارند که با استفاده از آن می توان وضعیت اختلال عملکرد دینامیک معده سیروز کبدی را قضاوت کرد
[ترجمه ترگمان]The serum و PLT با درصد of dysrhythmia ارتباط نزدیکی دارند که بوسیله آن می توانیم وضعیت اختلال عملکرد gastric کبدی کبد را بررسی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both single- and two-channel GES with long pulses were capable of normalizing gastric dysrhythmia (P0. 0.
[ترجمه گوگل]هر دو GES تک کاناله و دو کاناله با پالس های طولانی قادر به عادی سازی دیس ریتمی معده بودند (P0 0
[ترجمه ترگمان]هر دو کانال تک و دو کانال با پالس های طولانی قادر به نرمال کردن شکم (p۰ بودند ۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. MedWire News: Neurologists warn that the drug verapamil is associated with a high incidence of cardiac dysrhythmia in patients taking the drug to prevent cluster headache.
[ترجمه گوگل]مدوایر نیوز: متخصصان مغز و اعصاب هشدار می دهند که داروی وراپامیل با بروز بالای دیس ریتمی قلبی در بیمارانی که از این دارو برای جلوگیری از سردرد خوشه ای استفاده می کنند، مرتبط است
[ترجمه ترگمان]MedWire: Neurologists هشدار می دهد که verapamil دارو با شیوع بالای ایست قلبی در بیمارانی که این دارو را برای جلوگیری از سردرد خوشه ای انجام می دهند، مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion Tong-Xin-Luo(TXL)capsule can decrease the QT dispersion of the patients with CHF, and improve the heart faction and reduce the rate of multiplicity cardiac dysrhythmia.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری کپسول Tong-Xin-Luo (TXL) می‌تواند پراکندگی QT را در بیماران مبتلا به CHF کاهش دهد و عملکرد قلب را بهبود بخشد و میزان دیس ریتمی قلبی چندگانه را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: کپسول Luo - - Xin (TXL)می تواند پراکندگی QT بیماران را با CHF کاهش دهد و جناح قلب را بهبود بخشد و میزان چندگانگی قلب را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• disturbance in the regular pattern of brain waves

پیشنهاد کاربران

دُش‏آهنگی: ( اسم ) ریتم غیر معمول، چه در صحبت کردن، چه در تکانه های الکتریکی در مغز و چه در ضرب آهنگ قلب
dysrhythmia ( پزشکی )
واژه مصوب: دُش‏آهنگی
تعریف: اختلال در ضرب آهنگ قلب که در آن ضرب آهنگ منظم، ولی نابهنجار است|||متـ . دُژآهنگی
اختلال در ضربان قلب

بپرس