dysphagia


(پزشکی ـ اشکال در بلعیدن خوراک) دشخواری، نقص در بلع، بد بلعی، طب عسر البلع، اشکال در بلعیدن غذا، دشخوری

جمله های نمونه

1. The recurrence rate of dysphagia, although initially high, decreases over time.
[ترجمه گوگل]میزان عود دیسفاژی، اگرچه در ابتدا زیاد است، اما با گذشت زمان کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]نرخ بازگشتی of، اگر چه در ابتدا بالا است، در طول زمان کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If dysphagia persisted despite dilatation, barium swallow examination was undertaken to assess the oesophageal lumen.
[ترجمه گوگل]اگر با وجود اتساع، دیسفاژی ادامه داشت، معاینه بلع باریم برای ارزیابی لومن مری انجام می‌شد
[ترجمه ترگمان]اگر dysphagia با وجود dilatation پافشاری می کرد، باریم swallow برای ارزیابی the oesophageal انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The dysphagia recurrence rate during follow up was higher in the corrosive than in the peptic stricture group.
[ترجمه گوگل]میزان عود دیسفاژی در طول پیگیری در گروه خورنده بیشتر از گروه تنگی پپتیک بود
[ترجمه ترگمان]سرعت تکرار dysphagia در طول فرآیند در corrosive نسبت به گروه peptic stricture بیشتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The curative effects of acupuncture for dysphagia is better than anarthria.
[ترجمه گوگل]اثرات درمانی طب سوزنی برای دیسفاژی بهتر از آنارتری است
[ترجمه ترگمان]اثرات درمانی طب سوزنی برای dysphagia بهتر از طب سوزنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Role of Plate Thickness as a Cause of Dysphagia After Anterior Cervical.
[ترجمه گوگل]نقش ضخامت صفحه به عنوان علت دیسفاژی بعد از قدامی دهانه رحم
[ترجمه ترگمان]نقش ضخامت صفحه به عنوان علت of پس از Anterior گردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Results:The stents were successfully implanted and dysphagia of the patients was eased or disappeared, and they could have some liquid diet on the right postoperative day.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: استنت‌ها با موفقیت کاشته شدند و دیسفاژی بیماران برطرف شد و یا ناپدید شد و می‌توانستند در روز مناسب بعد از عمل مقداری رژیم غذایی مایع داشته باشند
[ترجمه ترگمان]نتایج: استنت گذاری با موفقیت کار گذاشته شده و dysphagia بیمار آسان یا ناپدید شده بودند و آن ها می توانستند رژیم غذایی مایع در روز right داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. About 90% of patients have long-term relief of dysphagia after a myotomy, with a low incidence of symptomatic acid reflux.
[ترجمه گوگل]حدود 90 درصد بیماران پس از میوتومی، با بروز کم رفلاکس علامت دار اسید، اختلال بلع را بهبود می‌بخشند
[ترجمه ترگمان]حدود ۹۰ درصد از بیماران، پس از یک myotomy، با شیوع کمتری از برگشت اسید symptomatic، تسکین طولانی مدت dysphagia را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Obstructive airway signs, dysphagia, Superior vena cava syndrome, and other hoarseness symptoms generally disappeared completely.
[ترجمه گوگل]علائم انسدادی راه هوایی، دیسفاژی، سندرم ورید اجوف فوقانی و سایر علائم گرفتگی صدا عموماً به طور کامل ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]علائم airway obstructive، dysphagia، سندرم ورید اجوف و دیگر علایم hoarseness به طور کلی به طور کلی ناپدید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objectie. Early dysphagia after anterior cervical discectomy and fusion is an underestimated side effect.
[ترجمه گوگل]شیء دیسفاژی زودرس پس از دیسککتومی و فیوژن قدامی دهانه رحم یک عارضه جانبی است که دست کم گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]Objectie dysphagia اولیه بعد از سنتز شدن دهانه رحم و ترکیب کردن یک اثر جانبی دست کم گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One case was noted to be prolonged dysphagia and was dependent upon tube feeding.
[ترجمه گوگل]یک مورد به دیسفاژی طولانی مدت اشاره شد و به تغذیه لوله ای وابسته بود
[ترجمه ترگمان]یک مورد ذکر شد که dysphagia طولانی است و وابسته به تغذیه لوله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Summary of Background Data. Dyspnea and dysphagia are complications of posterior O-C fusion with malalignment, and may be prolonged or occasionally serious.
[ترجمه گوگل]خلاصه داده های پس زمینه تنگی نفس و دیسفاژی از عوارض همجوشی O-C خلفی همراه با ناهماهنگی هستند و ممکن است طولانی مدت یا گاهی جدی باشند
[ترجمه ترگمان]خلاصه داده های پس زمینه Dyspnea و dysphagia، پیچیدگی های of اولیه O - C با malalignment هستند، و ممکن است طولانی یا گاهی جدی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The major symptoms of the patients were progressive dysphagia and pain behind the sternum.
[ترجمه گوگل]علائم اصلی بیماران دیسفاژی پیشرونده و درد پشت جناغ بود
[ترجمه ترگمان]علایم اصلی بیماران dysphagia و درد پشت جناغ سینه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results: Progressive dysphagia was the most common presenting symptom, the mean duration was 1 months.
[ترجمه گوگل]يافته ها: ديسفاژي پيشرونده شايع ترين علامت تظاهر كننده بود كه ميانگين مدت آن 1 ماه بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: dysphagia پیشرونده رایج ترین علایم بود، میانگین طول مدت ۱ ماه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The clinical characters are dysphagia, phonasthenia, abnormal electromyogram and high CPK et al.
[ترجمه گوگل]خصوصیات بالینی عبارتند از دیسفاژی، فوناستنی، الکترومیوگرام غیرطبیعی و CPK بالا و همکاران
[ترجمه ترگمان]شخصیت های بالینی عبارتند از: dysphagia، phonasthenia، electromyogram غیر عادی و CPK و همکاران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Endoscopic dilatation is safe and effective for short and long term relief of dysphagia in patients with corrosive oesophageal strictures.
[ترجمه گوگل]اتساع آندوسکوپی برای تسکین کوتاه مدت و طولانی مدت دیسفاژی در بیماران مبتلا به تنگی های خورنده مری ایمن و موثر است
[ترجمه ترگمان]endoscopic dilatation برای تسکین کوتاه مدت و طولانی مدت of در بیماران با strictures oesophageal خورنده، ایمن و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• difficulty in swallowing

پیشنهاد کاربران

بلع دشوار، اختلال بلع، دیسفاژی
بلع دشوار، اختلال بلع
ناراحتی یا درد به هنگام بلع این مشکل خیلی شایع است و دلایل متعددی اعم از خوشم خیم یا بدخیم دارد. توجه داشته باشید که احتمال وجود بیماری جدی کم است ، اما گر واقعاً یک بیماری جدی علت بروز این مشکل باشد، تشخیص زودهنگام این بیماری ضرورت دارد.
dysphagia ( روان شناسی )
واژه مصوب: دُش بلعی
تعریف: اختلال در توانایی بلع
عسرت بلغ
نارسایی بلع

بپرس