1. A common sign of dyslexia is that the sequencing of letters when spelling words may be incorrect.
[ترجمه گوگل]یکی از علائم رایج نارساخوانی این است که ترتیب حروف هنگام املای کلمات ممکن است نادرست باشد
[ترجمه ترگمان]یک نشانه مشترک از نارساخوانی این است که توالی حروف هنگام هجی کردن، ممکن است نادرست باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک نشانه مشترک از نارساخوانی این است که توالی حروف هنگام هجی کردن، ممکن است نادرست باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Overcame childhood dyslexia to graduate second in his high - school class.
[ترجمه گوگل]بر نارساخوانی دوران کودکی غلبه کرد و در کلاس دبیرستان دوم شد
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی، در کلاس دبیرستان خود، در مقام دوم فارغ التحصیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی، در کلاس دبیرستان خود، در مقام دوم فارغ التحصیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. One of the effects of dyslexia, in my case at least, is that you pay tremendous attention to detail.
[ترجمه گوگل]یکی از اثرات نارساخوانی، حداقل در مورد من، این است که شما به جزئیات توجه فوق العاده ای می کنید
[ترجمه ترگمان]یکی از اثرات نارساخوانی، در مورد من، این است که شما توجه زیادی به جزئیات می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از اثرات نارساخوانی، در مورد من، این است که شما توجه زیادی به جزئیات می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Other symptoms of dyslexia can include difficulty in writing, calculating or even understanding the spoken word.
[ترجمه گوگل]سایر علائم نارساخوانی می تواند شامل مشکل در نوشتن، محاسبه یا حتی درک کلمه گفتاری باشد
[ترجمه ترگمان]علایم دیگر نارساخوانی، می تواند شامل دشواری در نوشتن، محاسبه و یا حتی درک کلمه گفتاری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علایم دیگر نارساخوانی، می تواند شامل دشواری در نوشتن، محاسبه و یا حتی درک کلمه گفتاری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Had some form of dyslexia or word-blindness.
[ترجمه گوگل]به نوعی نارساخوانی یا نابینایی کلمه مبتلا بود
[ترجمه ترگمان]مبتلا به نارساخوانی یا word
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مبتلا به نارساخوانی یا word
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Read in studio More than fifty children with dyslexia have lobbied councillors to keep their school open.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید بیش از پنجاه کودک مبتلا به نارساخوانی با اعضای شورای شهر لابی کرده اند تا مدرسه خود را باز نگه دارند
[ترجمه ترگمان]در استودیو، بیش از ۵۰ کودک مبتلا به نارساخوانی، به عنوان اعضای شورا برای باز نگه داشتن مدرسه شان تلاش کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در استودیو، بیش از ۵۰ کودک مبتلا به نارساخوانی، به عنوان اعضای شورا برای باز نگه داشتن مدرسه شان تلاش کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. While causes of dyslexia remain obscure, there is growing evidence that it is neurological in nature.
[ترجمه گوگل]در حالی که علل نارساخوانی نامشخص است، شواهد فزاینده ای وجود دارد که ماهیت عصبی آن را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]در حالی که علل نارساخوانی، مبهم باقی می ماند، شواهد رو به رشدی وجود دارد مبنی بر این که در طبیعت عصبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که علل نارساخوانی، مبهم باقی می ماند، شواهد رو به رشدی وجود دارد مبنی بر این که در طبیعت عصبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dyslexia may be caused by a brain abnormality involving the sense of sight.
[ترجمه گوگل]نارساخوانی ممکن است ناشی از یک ناهنجاری مغزی باشد که شامل حس بینایی است
[ترجمه ترگمان]نارساخوانی ممکن است توسط یک ناهنجاری از مغز که شامل حس بینایی است، ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نارساخوانی ممکن است توسط یک ناهنجاری از مغز که شامل حس بینایی است، ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Baltimore-based society defines dyslexia as a type of learning disability that revolves around difficulty in processing language.
[ترجمه گوگل]جامعه مستقر در بالتیمور، نارساخوانی را نوعی ناتوانی یادگیری تعریف میکند که حول مشکل در پردازش زبان میچرخد
[ترجمه ترگمان]جامعه بالتیمور - based نارساخوانی را به عنوان نوعی از ناتوانی یادگیری تعریف می کند که حول محور دشواری در پردازش زبان می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جامعه بالتیمور - based نارساخوانی را به عنوان نوعی از ناتوانی یادگیری تعریف می کند که حول محور دشواری در پردازش زبان می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Dyslexia sufferers often write the letters of a word in reverse order.
[ترجمه گوگل]مبتلایان به نارساخوانی اغلب حروف یک کلمه را به ترتیب معکوس می نویسند
[ترجمه ترگمان]افرادی که مبتلا به نارساخوانی هستند اغلب حروف یک کلمه را به ترتیب معکوس می نویسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افرادی که مبتلا به نارساخوانی هستند اغلب حروف یک کلمه را به ترتیب معکوس می نویسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This contrasts with developmental dyslexia which is an impairment, possibly congenital, in learning to read in the first place.
[ترجمه گوگل]این در تضاد با نارساخوانی رشدی است که در وهله اول یک اختلال، احتمالاً مادرزادی، در یادگیری خواندن است
[ترجمه ترگمان]این تفاوت با نارساخوانی رشد است که نقص، احتمالا مادرزادی، در یادگیری خواندن در مکان اول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تفاوت با نارساخوانی رشد است که نقص، احتمالا مادرزادی، در یادگیری خواندن در مکان اول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Dyslexia takes an immense toll in lost productivity, thwarted careers, frustration, depression and other behavioral problems.
[ترجمه گوگل]نارساخوانی تلفات زیادی در از دست دادن بهره وری، شغل های ناکام، ناامیدی، افسردگی و سایر مشکلات رفتاری دارد
[ترجمه ترگمان]نارساخوانی تلفات بسیار زیادی در بهره وری از دست داده، شغل ها، ناامیدی، افسردگی و دیگر مشکلات رفتاری را به خود می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نارساخوانی تلفات بسیار زیادی در بهره وری از دست داده، شغل ها، ناامیدی، افسردگی و دیگر مشکلات رفتاری را به خود می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This pattern of acquired dyslexia is in fact seen.
[ترجمه گوگل]این الگوی نارساخوانی اکتسابی در واقع دیده می شود
[ترجمه ترگمان]این الگوی نارساخوانی، در حقیقت دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این الگوی نارساخوانی، در حقیقت دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Any claim of a new treatment for dyslexia is certain to be controversial, in part because the stakes are so high.
[ترجمه گوگل]هر ادعایی مبنی بر درمان جدیدی برای نارساخوانی قطعاً بحث برانگیز است، تا حدی به این دلیل که خطرات بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]هر گونه ادعای یک درمان جدید برای خوانش پریشی، به این دلیل که خطرات بسیار بالا هستند، بحث برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر گونه ادعای یک درمان جدید برای خوانش پریشی، به این دلیل که خطرات بسیار بالا هستند، بحث برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید