1. There appears to be a dysfunction in the patient's respiratory system.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اختلال در سیستم تنفسی بیمار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که اختلال عملکرد سیستم تنفسی بیمار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که اختلال عملکرد سیستم تنفسی بیمار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Perhaps the grand master of dysfunction was the late Francis Bacon, who made a considerable fortune out of it.
[ترجمه گوگل]شاید استاد بزرگ اختلال عملکرد مرحوم فرانسیس بیکن بود که ثروت قابل توجهی از آن به دست آورد
[ترجمه ترگمان]آقای فرانسیس بیکن، شاید بزرگ ترین مشکلات زندگی، مرحوم فرانسیس بیکن بود که از آن پول زیادی به دست آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای فرانسیس بیکن، شاید بزرگ ترین مشکلات زندگی، مرحوم فرانسیس بیکن بود که از آن پول زیادی به دست آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Erectile dysfunction may be particularly prominent among the appropriate conditions.
[ترجمه گوگل]اختلال نعوظ ممکن است به ویژه در میان شرایط مناسب برجسته باشد
[ترجمه ترگمان]اختلال عملکرد نادرست ممکن است در میان شرایط مناسب برجسته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اختلال عملکرد نادرست ممکن است در میان شرایط مناسب برجسته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This occurs in extensive bilateral frontal lobe dysfunction and is usually due to vascular disease, hydrocephalus, or massive neoplasia.
[ترجمه گوگل]این در اختلال عملکرد دو طرفه لوب فرونتال گسترده رخ می دهد و معمولاً به دلیل بیماری عروقی، هیدروسفالی یا نئوپلازی عظیم است
[ترجمه ترگمان]این امر در عملکرد کلی پیشانی دو جانبه رخ می دهد و معمولا به علت بیماری عروقی، hydrocephalus، یا neoplasia بزرگ رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این امر در عملکرد کلی پیشانی دو جانبه رخ می دهد و معمولا به علت بیماری عروقی، hydrocephalus، یا neoplasia بزرگ رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is enormous variation in psychopathology, family dysfunction, and medical complications associated with anorexia nervosa.
[ترجمه گوگل]تنوع بسیار زیادی در آسیب شناسی روانی، اختلال عملکرد خانواده و عوارض پزشکی مرتبط با بی اشتهایی عصبی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تنوع زیادی در آسیب شناسی روانی، اختلال عملکرد خانوادگی و مشکلات پزشکی مربوط به anorexia nervosa وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنوع زیادی در آسیب شناسی روانی، اختلال عملکرد خانوادگی و مشکلات پزشکی مربوط به anorexia nervosa وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Family dysfunction has demonstrated an alarming tendency to correlate with immoral and uncivilized behavior.
[ترجمه گوگل]ناکارآمدی خانواده تمایل نگران کننده ای را برای ارتباط با رفتار غیراخلاقی و غیر متمدن نشان داده است
[ترجمه ترگمان]اختلال عملکرد خانواده نشان دهنده تمایل هشدار دهنده به ارتباط با رفتار غیر اخلاقی و uncivilized است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اختلال عملکرد خانواده نشان دهنده تمایل هشدار دهنده به ارتباط با رفتار غیر اخلاقی و uncivilized است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It is a pathetic attempt to institutionalize dysfunction and to establish an idol.
[ترجمه گوگل]این تلاشی رقت انگیز برای نهادینه کردن ناکارآمدی و ایجاد یک بت است
[ترجمه ترگمان]این یک تلاش رقت انگیز برای اختلال عملکرد سازمانی و ایجاد یک بت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک تلاش رقت انگیز برای اختلال عملکرد سازمانی و ایجاد یک بت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The onset of bladder dysfunction . . . leads to considerable distress and embarrassment.
[ترجمه گوگل]شروع اختلال عملکرد مثانه منجر به ناراحتی و خجالت قابل توجهی می شود
[ترجمه ترگمان]حمله مثانه باعث ناراحتی و ناراحتی زیادی میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حمله مثانه باعث ناراحتی و ناراحتی زیادی میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Malabsorption of NaCl as a result of dysfunction of acid-base transport systems may be important in the pathogenesis of diarrhoeal disease.
[ترجمه گوگل]سوء جذب NaCl در نتیجه اختلال عملکرد سیستم های انتقال اسید-باز ممکن است در پاتوژنز بیماری اسهالی مهم باشد
[ترجمه ترگمان]malabsorption NaCl به دلیل اختلال عملکرد سیستم های حمل و نقل باز اسید ممکن است در بیماری زا بودن بیماری diarrhoeal مهم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]malabsorption NaCl به دلیل اختلال عملکرد سیستم های حمل و نقل باز اسید ممکن است در بیماری زا بودن بیماری diarrhoeal مهم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Impulses are generated as a result of neural dysfunction and do not follow classic pain pathways.
[ترجمه گوگل]تکانه ها در نتیجه اختلال عملکرد عصبی ایجاد می شوند و از مسیرهای درد کلاسیک پیروی نمی کنند
[ترجمه ترگمان]Impulses به عنوان نتیجه بدکاری عصبی تولید می شوند و مسیرهای درد سنتی را دنبال نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Impulses به عنوان نتیجه بدکاری عصبی تولید می شوند و مسیرهای درد سنتی را دنبال نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But such an approach is a classic example of treating symptoms of organizational dysfunction, rather than its root causes.
[ترجمه گوگل]اما چنین رویکردی نمونه ای کلاسیک از درمان علائم ناکارآمدی سازمانی است نه علل ریشه ای آن
[ترجمه ترگمان]اما چنین رویکردی یک نمونه کلاسیک از درمان علائم اختلال عملکرد سازمانی است و نه علل ریشه ای آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما چنین رویکردی یک نمونه کلاسیک از درمان علائم اختلال عملکرد سازمانی است و نه علل ریشه ای آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. One of the beauties of the discipline of neurology is how it lends itself to analysis of dysfunction involving these neural levels.
[ترجمه گوگل]یکی از زیبایی های رشته نورولوژی این است که چگونه خود را به تجزیه و تحلیل اختلالات مربوط به این سطوح عصبی می رساند
[ترجمه ترگمان]یکی از زیبایی های این روش، این است که چگونه به تجزیه و تحلیل عملکرد اختلال در این سطوح عصبی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از زیبایی های این روش، این است که چگونه به تجزیه و تحلیل عملکرد اختلال در این سطوح عصبی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Whatever the cause, the presenting symptom is therefore one that manifests focal brain dysfunction.
[ترجمه گوگل]علت هر چه باشد، بنابراین علامتی است که نشان دهنده اختلال عملکرد کانونی مغز است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، علامت نمایش هر چه که باشد، یکی از دلایل بروز اختلال عملکرد کانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، علامت نمایش هر چه که باشد، یکی از دلایل بروز اختلال عملکرد کانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Smoking and alcohol may promote the reflux inflammation lower oesophageal sphincter dysfunction cycle in those without a hiatus hernia.
[ترجمه گوگل]استعمال دخانیات و الکل ممکن است چرخه اختلال عملکرد اسفنکتر تحتانی مری التهاب ریفلاکس را در افراد بدون فتق هیاتوس افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]مصرف سیگار و الکل ممکن است باعث افزایش التهاب reflux و اختلال عملکرد بد oesophageal در افراد بدون داشتن فتق معده یا فتق معده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مصرف سیگار و الکل ممکن است باعث افزایش التهاب reflux و اختلال عملکرد بد oesophageal در افراد بدون داشتن فتق معده یا فتق معده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The gait may be histrionic with the degree of dysfunction varying in different situations.
[ترجمه گوگل]راه رفتن ممکن است هیستریونیک باشد و درجه اختلال عملکرد در موقعیت های مختلف متفاوت باشد
[ترجمه ترگمان]این راه رفتن ممکن است با درجه اختلال عملکرد متفاوت در موقعیت های مختلف، نمایش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این راه رفتن ممکن است با درجه اختلال عملکرد متفاوت در موقعیت های مختلف، نمایش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید